مالک بن انس: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''مالک''' پسر انس بن الحارث بن غَیمان بن خُثیل بن عمرو بن الحارث الأصبحی و عالیة دختر شریک بن عبدالرحمان بن شریک اسدی- است. وی در سال ۹۳ هجری قمری در روستایی به نام «ذُو المَروَه» - در شمال [[مدینه]] - که در حدود ۳۲ فرسخ از مدینه فاصله داشت متولد شد.
'''مالک''' پسر انس بن الحارث بن غَیمان بن خُثیل بن عمرو بن الحارث الأصبحی و عالیة دختر شریک بن عبدالرحمان بن شریک اسدی- است. وی در سال ۹۳ [[سال قمری|هجری قمری]] در روستایی به نام «ذُو المَروَه» - در شمال [[مدینه]] - که در حدود ۳۲ فرسخ از مدینه فاصله داشت متولد شد.
وی در مدینه از محضر اساتیدی همچون: [[جعفر بن محمد (صادق)|امام جعفر صادق (علیه السلام)]]، ربیعة بن ابی عبدالله، عبدالرحمان بن هرمز، نافع غلام عبدالله بن عمر، محمد بن شهاب الزهری، یحیی بن سعید الأنصاری و ربیعه بن ابی عبدالرحمان استفاده نمود.
وی در مدینه از محضر اساتیدی همچون: [[جعفر بن محمد (صادق)|امام جعفر صادق (علیه السلام)]]، [[ربیعة بن ابی عبدالله]]، [[عبدالرحمان بن هرمز]]، [[نافع غلام عبدالله بن عمر]]، محمد بن شهاب الزهری، یحیی بن سعید الأنصاری و [[ربیعه بن ابی عبدالرحمان]] استفاده نمود.
و از مشهورترین شاگردان وی؛ [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]]، عبدالرحمن بن قاسم، اسد بن فرات و عبدالله بن وهب، عبدالرحمان بن قاسم، اسد بن الفرات بن سنان، محمد بن دینار، عبدالعزیز ابن ابی حازم، عثمان بن عیسی بن کنانه و عبدالرحیم بن خالد اسکندرانی می‌توان نام برد.
و از مشهورترین شاگردان وی؛ [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]]، عبدالرحمن بن قاسم، [[اسد بن فرات]] و عبدالله بن وهب، عبدالرحمان بن قاسم، [[اسد بن الفرات بن سنان]]، محمد بن دینار، عبدالعزیز ابن ابی حازم، عثمان بن عیسی بن کنانه و عبدالرحیم بن خالد اسکندرانی می‌توان نام برد.


== شرح حال مالک بن انس ==
== شرح حال مالک بن انس ==
ابوعبدالله مالک بن انس بن مالک بن ابی عامر بن عمرو بن حارث حمیری اصبحی مدنی یکی از امامان چهارگانه [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] است. وی که دارای القابی نظیر <big>شیخ الاسلام</big> و <big>حجةالامه</big> است در سال 73 هجری قمری (یا 75 و یا 95هـ. ق) در مدینه به دنیا آمده است. جد او مالک از [[تابعین]] بوده است وی از جوانی در طلب علم فعالیت نموده و از بزرگان مدینه نظیر نافع، زهری و عبدالله بن دینار و جمع بسیار زیادی اخذ حدیث می‌نماید.  
ابوعبدالله مالک بن انس بن مالک بن ابی عامر بن عمرو بن حارث حمیری اصبحی مدنی یکی از امامان چهارگانه [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] است. وی که دارای القابی نظیر <big>شیخ الاسلام</big> و <big>حجةالامه</big> است در سال 73 هجری قمری (یا 75 و یا 95هـ. ق) در مدینه به دنیا آمده است. جد او مالک از [[تابعین]] بوده است وی از جوانی در طلب علم فعالیت نموده و از بزرگان مدینه نظیر نافع، زهری و عبدالله بن دینار و جمع بسیار زیادی اخذ حدیث می‌نماید.  


مالک تحقیقاً از جمله کسانی است که در جمع‌آوری [[حدیث]] و کثرت مشایخ در میان اهل سنت کم‌نظیر است. از بیش از هزار و چهارصد نفر روایت نقل کرده و جمع بسیار زیادی از جمله [[ابوحنیفه]] و [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] از وی نقل حدیث کرده‌اند و این در حالی بوده که وی در نوجوانی به اخذ روایت پرداخته و در حالی که 21 سال داشته کرسی نقل حدیث داشته است. روابط وی با [[عباسیان|حکومت عباسی]] گرم بوده است به جز در ایامی که وی توسط حاکم مدینه، جعفر بن سلیمان که عموی [[منصور عباسی]] بوده، مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد.  
مالک تحقیقا از جمله کسانی است که در جمع‌آوری [[حدیث]] و کثرت مشایخ در میان اهل‌سنت کم‌نظیر است. از بیش از هزار و چهارصد نفر روایت نقل کرده و جمع بسیار زیادی از جمله [[ابوحنیفه]] و [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] از وی نقل حدیث کرده‌اند و این در حالی بوده که وی در نوجوانی به اخذ روایت پرداخته و در حالی که 21 سال داشته کرسی نقل حدیث داشته است. روابط وی با [[عباسیان|حکومت عباسی]] گرم بوده است به جز در ایامی که وی توسط حاکم مدینه، جعفر بن سلیمان که عموی [[منصور عباسی]] بوده، مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد.  


تا جایی که کتاب معروف وی که [[موطا (کتاب)|موّطّأ]] نام دارد گویا به سفارش منصور (م: 158هـ. ق) نگاشته شده و در دوره [[هارون الرشید]] (م: 193هـ. ق) شهرت وی به اوج خود رسیده و در برخی ایام، حکومت فتوای وی را در [[حج]] رسمیت داده است. گویا در خروج [[نفس زکیه|محمد نفس زکیه]] (م: 145هـ. ق) مالک با وی همراهی کرده و مردم را نسبت به وی تشویق کرده است. مالک در [[فقه]] خویش به آراء عبدالله بن عمر (م: 76هـ. ق) بسیار اتکا داشته است. در میان اهل‌سنت مالک بسیار ستوده شده و کتاب‌های زیادی در مناقب وی نوشته شده است.
تا جایی که کتاب معروف وی که [[موطا (کتاب)|موّطّأ]] نام دارد گویا به سفارش منصور (م: 158هـ. ق) نگاشته شده و در دوره [[هارون الرشید]] (م: 193هـ. ق) شهرت وی به اوج خود رسیده و در برخی ایام، حکومت فتوای وی را در [[حج]] رسمیت داده است. گویا در خروج [[نفس زکیه|محمد نفس زکیه]] (م: 145هـ. ق) مالک با وی همراهی کرده و مردم را نسبت به وی تشویق کرده است. مالک در [[فقه]] خویش به آراء عبدالله بن عمر (م: 76هـ. ق) بسیار اتکا داشته است. در میان اهل‌سنت مالک بسیار ستوده شده و کتاب‌های زیادی در مناقب وی نوشته شده است.
خط ۳۱: خط ۳۱:
مذهب مالک در بسیاری از سرزمین‌های اسلامی پراکنده گردیده و اکنون مذهب غالب شمال آفریقا است. مالک احادیثی را از امام صادق (شهادت 148هـ. ق) نقل کرده که حدود 16 عدد آن در موّطأ آمده است. مالک در حالی که 89 یا 85 سال داشته در سال 179 هجری قمری وفات یافته است. گروهی وی را اولین کسی می‌دانند که از احادیث غیر ثقه روی‌گردان شده است.
مذهب مالک در بسیاری از سرزمین‌های اسلامی پراکنده گردیده و اکنون مذهب غالب شمال آفریقا است. مالک احادیثی را از امام صادق (شهادت 148هـ. ق) نقل کرده که حدود 16 عدد آن در موّطأ آمده است. مالک در حالی که 89 یا 85 سال داشته در سال 179 هجری قمری وفات یافته است. گروهی وی را اولین کسی می‌دانند که از احادیث غیر ثقه روی‌گردان شده است.


[[ابن ندیم]] می‌نویسد پس از آن که وی را برهنه کرده و تازیانه زدند به حدّی که دستش از جا در رفت، قدر و منزلتش بالا گرفت و چنان نمود که آن تازیانه‌ها زیوری بود که بر وی پوشاندند. مالک سفید روی و گویا بسیار خوش لباس و بلند قامت بوده است<ref> الاعلام قاموس التراجم، خیرالدین زرکلی، ج5، ص257 / الانساب، عبدالکریم بن محمد سمعانی، ج1، ص174 / البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج10، ص124 / تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، جمال‌الدین مزی، ج27، صفحات 91 تا 120 / حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ابی نعیم اصفهانی، ج6، صفحات274 تا 310 / روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، محمدباقر موسوی خوانساری، ج7، ص211 / سیر اعلام النبلاء، محمد بن احمد ذهبی، ج7، صفحات 382 تا 437 / شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ابن عماد حنبلی، ج1، ص289 / الفهرست، ابن ندیم، ص251 / اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج1، ص69 / معجم رجال الحدیث، آیت‌الله خویی، ج14، ص159 / موسوعه ادیان، ص430 / موسوعة طبقات الفقهاء، آیت‌الله جعفر سبحانی، ج2، ص474</ref>.
[[ابن ندیم]] می‌نویسد پس از آن که وی را برهنه کرده و تازیانه زدند به حدی که دستش از جا در رفت، قدر و منزلتش بالا گرفت و چنان نمود که آن تازیانه‌ها زیوری بود که بر وی پوشاندند. مالک سفید روی و گویا بسیار خوش لباس و بلند قامت بوده است<ref> الاعلام قاموس التراجم، خیرالدین زرکلی، ج5، ص257 / الانساب، عبدالکریم بن محمد سمعانی، ج1، ص174 / البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج10، ص124 / تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، جمال‌الدین مزی، ج27، صفحات 91 تا 120 / حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ابی نعیم اصفهانی، ج6، صفحات274 تا 310 / روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، محمدباقر موسوی خوانساری، ج7، ص211 / سیر اعلام النبلاء، محمد بن احمد ذهبی، ج7، صفحات 382 تا 437 / شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ابن عماد حنبلی، ج1، ص289 / الفهرست، ابن ندیم، ص251 / اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج1، ص69 / معجم رجال الحدیث، آیت‌الله خویی، ج14، ص159 / موسوعه ادیان، ص430 / موسوعة طبقات الفقهاء، آیت‌الله جعفر سبحانی، ج2، ص474</ref>.


== دلیل احترام امام صادق به مالک ابن انس ==
== دلیل احترام امام صادق به مالک ابن انس ==
خط ۷۴: خط ۷۴:
* کلام مالک بن انس صریح است در این که طلب شفاعت از پیامبر (صلی الله علیه) در [[عالم برزخ]] و پس از مرگ امری مطلوب است و به خلاف آن چه وهابی‌ها گفته‌اند که شفاعت خواهی [[حرام]] یا [[شرک]] است مالک می‌گوید او وسیله و واسطه توست و جمله: «استشفع به» هم معناش همین است و توسل به پیامبر در [[عالم برزخ]] نسبت به امور دنیا نیز از این مکالمه مالک کاملاً استفاده می‌گردد. چه این که وقتی جایز است برای گناهان و امور آخرت او را شفیع و واسطه قرار دهیم در امور دنیا و حاجت‌های آن به طریق اولی جایز است.
* کلام مالک بن انس صریح است در این که طلب شفاعت از پیامبر (صلی الله علیه) در [[عالم برزخ]] و پس از مرگ امری مطلوب است و به خلاف آن چه وهابی‌ها گفته‌اند که شفاعت خواهی [[حرام]] یا [[شرک]] است مالک می‌گوید او وسیله و واسطه توست و جمله: «استشفع به» هم معناش همین است و توسل به پیامبر در [[عالم برزخ]] نسبت به امور دنیا نیز از این مکالمه مالک کاملاً استفاده می‌گردد. چه این که وقتی جایز است برای گناهان و امور آخرت او را شفیع و واسطه قرار دهیم در امور دنیا و حاجت‌های آن به طریق اولی جایز است.
* سخن مالک صراحت دارد که مسلمان‌ها هنگام [[دعا]] در حرم پیامبر رو به روی قبر قرار می‌گرفتند و دعا می‌گردند و اگر چنین نبود مالک با این صراحت به خلیفه عباسی نمی‌گفت: رو به قبر بایست، بر خلاف گفته ابن تیمیه که می‌گوید: هر گاه اصحاب وتابعین و پیروان آنها نزد قبر پیامبر(صلی الله علیه) می‌آمدند فقط بر او سلام می‌نمودند و اگر می‌خواستند دعا کنند رو به طرف قبله می‌کردند و از قبر منحرف می‌شدند<ref>کتاب: دعا و توسل، آیت‌الله سید حسن طاهری خرم آبادی، موسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، ص 65 تا 62</ref>.
* سخن مالک صراحت دارد که مسلمان‌ها هنگام [[دعا]] در حرم پیامبر رو به روی قبر قرار می‌گرفتند و دعا می‌گردند و اگر چنین نبود مالک با این صراحت به خلیفه عباسی نمی‌گفت: رو به قبر بایست، بر خلاف گفته ابن تیمیه که می‌گوید: هر گاه اصحاب وتابعین و پیروان آنها نزد قبر پیامبر(صلی الله علیه) می‌آمدند فقط بر او سلام می‌نمودند و اگر می‌خواستند دعا کنند رو به طرف قبله می‌کردند و از قبر منحرف می‌شدند<ref>کتاب: دعا و توسل، آیت‌الله سید حسن طاهری خرم آبادی، موسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، ص 65 تا 62</ref>.
== جستارهای وابسته ==


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{علمای اسلام}}
{{علمای اسلام}}
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
[[رده:فقیهان چهارگانه اهل‌سنت]]
[[رده:فقیهان چهارگانه اهل‌سنت]]
confirmed، مدیران
۳۳٬۵۸۲

ویرایش