پرش به محتوا

الأزهر: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۸۵۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ ژوئن ۲۰۲۲
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:
دولتی شدن الازهر در دوران ناصر آغاز، در دوران سادات تثبیت و در دوران مبارک به طور اسفناک تشدید و توسعه یافت، بطوری که در دوران مبارزه سی ساله مبارک با اخوان المسلمین، شیوخ الازهر تحت فشار دولت علیه اخوان جبهه‌گیری و بیانیه‌های مختلفی را صادر می کردند و با این عمل موجب مشروعیت بخشی به مبارزه دولت مبارک علیه اخوان می‌شدند.
دولتی شدن الازهر در دوران ناصر آغاز، در دوران سادات تثبیت و در دوران مبارک به طور اسفناک تشدید و توسعه یافت، بطوری که در دوران مبارزه سی ساله مبارک با اخوان المسلمین، شیوخ الازهر تحت فشار دولت علیه اخوان جبهه‌گیری و بیانیه‌های مختلفی را صادر می کردند و با این عمل موجب مشروعیت بخشی به مبارزه دولت مبارک علیه اخوان می‌شدند.


=جایگاه کنونی الأزهر=
انقلاب سال 2011 میلادی مصر، فصلی تازه در جایگاه الازهر ایجاد کرد. الازهر که در روزهاي پاياني مبارك از يك سو تلاش مي‌كرد همراه مردم باشد و از سوي ديگر هواي حكومت را نگه دارد، موجب شد اختلافات جدی بین علمای دینی مصر رخ دهد که خود این مسئله موجب تضعیف الازهر شد.
<br>
در ایام انقلاب علیه رژیم مبارک، عده ای از شیوخ الازهر معتقد بودند که این دانشگاه موظف به حمایت از مبارک است و بعضی دیگر اعلام می‌داشتند که الازهر تبدیل به یک اداره دولتی گشته و شیوخ آن چیزی بیش از کارمندان دولتی نیستند.
این انفعال الازهر باعث تضعیف مشروعیت اجتماعی آن گردید و سبب شد از جایگاه یک مرکز و منشاء جریان های مردمی و انقلابی تبدیل به یک نیروی منفعل در معرض سیلاب جریان‌ها قرار گیرد.
<br>
انفعالی که پس از حرام دانستن اعتراضات علیه مبارک توسط امام اکبر موجب گشت که الازهر برای اولین بار در طول تاریخ، خود مورد حمله آماج انتقادات و اعتراضات اجتماعی و مردمی شود و برای نخستین بار در خیابان های مصر مردم فریاد شرم بر الازهر سر دهند. این پاسخ قاطعانه مردم به تحریم الازهر، موجب یک خانه تکانی در الازهر گشت اما پس از مدتی مشخص شد وابستگی الازهر به دولت آنچنان ریشه دوانده که با خانه تکانی هم  نمی تواند جایگاه گذشته خود را بیابد. بالاخص زمانی که میلیون‌ها نفر با حضور در میدان التحریر خواستار عزل مبارک  بودند، شیوخ الازهر هیچ حکم و یا موضعی در مورد کنار رفتن حسنی مبارک از قدرت صادر نکردند.
<br>
در نهایت نیز تحت فشار شدید علماء و گروه‌های دینی بویژه اخوان المسلمین تنها حکمی که از سوی شیوخ الازهر صادر شد، مجاز بودن تظاهرات علیه رژیم مبارک و تحریم ریختن خون انقلابیون بود که هیچ اشاره ای به خواسته اصلی انقلابیون یعنی سقوط مبارک نداشت. همچنین انفعال الازهر موجب شد که شکاف بین شیوخ الازهر تبدیل به گسستی التیام ناپذیر شود تا آنجا که برخی علمای الازهر همچون محمد رفاعه الطهطاوی، سخنگوی وقت الازهر با جدا شدن از این مرکز به صفوف انقلابیون پیوستند.
<br>
البته این انفعال به معنی انزوای سیاسی نبود بلکه در اوج درگیری های انقلاب علیه مبارک، الازهر لابی بازی های خود جهت تأمین منافع آتی اش را آغاز کرد که نمونه بارز آن حضور بیش از 14استاد الازهر در یک گردهمایی درون سازمان اخوان المسلمین بوده است. حضوری که ثابت کرد الازهر از یک مرکز و منشاء تحرکات مردمی تبدیل به نهادی دولتی با دغدغه‌های سازمانی شده است. اما پس از سقوط مبارک، الازهر از لاک انفعالی خود خارج شد و "احمد الطیب" امام الازهر با "محمدمهدی عاکف" و "محمد بدیع" از رهبران جنبش اخوان المسلمین در شهر قاهره دیداری را ترتیب داد.
<br>
همزمان تظاهرات هزاران نفری طلاب و استادان برای غیردولتی شدن شیخ الازهر و بازنگری در نقش و جایگاه سیاسی اجتماعی آن به عنوان نهادی مستقل صورت گرفت تا الازهر بتواند با چانه زنی از بالا و فشار از پایین منافع سیاسی آینده خود را تأمین کند. پس از آن شیوخ الازهر برای نخستین بار بعد از چند دهه، برای نزدیک شدن به اخوان المسلمین ابراز تمایل کردند و پیشنهاد شعار واحد "اسلام راه حل است" بین نیروهای خود و نیروهای اخوان را دادند.
<br>
اما ماه عسل الازهر با دولت اخوان چندان عمری نیافت، زیرا که ریشه‌های وابستگی الازهر به دولت مبارک و شورای نظامی تا حدی عمق یافته بود که احمد محمد التائب، شیخ پرنفوذ دارالاسلام الازهر، خواستار بخشش حسنی مبارک شد. درخواستی که تقابل الازهر با اخوان را آغاز کرد. این تقابل موجب شد چند ماه پس از روی کار آمدن محمد مرسی، الازهر خواستار تعلیق اجرای دستورات صادره از سوی وی شود.
<br>
الازهر با سوار شدن بر موج اعتراضات اقتصادی -  سیاسی علیه اخوان به دنبال احیای جایگاه سیاسی -  اجتماعی خود بود و از این رو سعی کرد با بها دادن به گروه‌های مخالف مرسی و تلاش جهت ایجاد نقش میانجی بین اخوان و جناح‌های سیاسی مخالف آن، جایگاه سیاسی خود را باز یابد و پس از چند ماه نیز خواهان توقف فعالیت جلس مؤسسان مصر جهت وضع قانون اساسی شد.
<br>
این رفتار الازهر نسبت به اخوان برای دولت مرسی دست کمی از تیر خلاص نداشت. زیرا اخوان یک جریان سیاسی دارای خاستگاه کاملاً سنی و ایدئولوژیک است و تقابل الازهر با اخوان المسلمین به نوعی مشروعیت سیاسی-ایدئولوژیک این گروه را خدشه‌دار کرد و موجب سلب حمایت سایر نیروهای اسلامی من جمله حزب النور از اخوان المسلمین و حمایت آنان از کودتا علیه مرسی شد.
<br>
در مجموع وقایع اخیر مصر حاکی از این است که الازهر نقش گذشته خود را از دسته داده و  بیش از آنکه یک نیروی جنبش‌زای مردمی و منشاء تحرکات اجتماعی باشد، تبدیل به مرکزی با موقعیتی تاثیرپذیر شده است. در حقیقیت انقلاب مصر و بیداری اسلامی نشان داد که الازهر بیش از آنکه بتواند مولفه ای اثرگذار باشد، از تحولات تاثیر گرفته و حتی در بعضی موارد در مقابل جریان‌های مردمی قرار گرفته است.
<br>
در نهایت می‌توان بحران‌هایی که الازهر تا کنون با آن مواجه شده است همچون وابستگی به دولت‌های سکولار، صدور فتوای دولتی در مسئله اسرائیل و ... را نسبت به بحران‌های پیش روی الازهر که مهم‌ترین آنان به حاشیه رانده شدن آن توسط مردم است، هیچ دانست.
=الأزهر وگسترش ارتباطات با سایر مراکز علمی جهان=
=الأزهر وگسترش ارتباطات با سایر مراکز علمی جهان=
دانشگاه الازهر در راستای تقویت جایگاه علمی- مذهبی خود علاوه بر سازمان دادن به فعالیت های علمی اش، ارتباط علمی خود را از حالت دورن سازمانی- درون مرزی به فرامرزی و فراسازمانی در آورده است. این دانشگاه در حال حاضر با بسیاری از دانشگاه های جهان اسلام من جمله حوزه های علمیه شیعه ارتباط دارد.<br>
دانشگاه الازهر در راستای تقویت جایگاه علمی- مذهبی خود علاوه بر سازمان دادن به فعالیت های علمی اش، ارتباط علمی خود را از حالت دورن سازمانی- درون مرزی به فرامرزی و فراسازمانی در آورده است. این دانشگاه در حال حاضر با بسیاری از دانشگاه های جهان اسلام من جمله حوزه های علمیه شیعه ارتباط دارد.<br>
۸٬۱۲۶

ویرایش