تصوف در تونس: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'روشها' به 'روش‌ها')
 
(۴۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''تصوف در تونس''' ،تصوف و انواع خانقاه‌ها نقش مهمی در دستيابی به ثبات و امنيت اجتماعی به ويژه در زمان حكومت علی داشت پس از استقلال، بورقيبه سعی كرد اين رويكرد دينی را با همه عناصر خود از بين ببرد، اما موفق نشد، بنابراين وی با پيشنهاد مشاوران خود مجبور شد از روشها و خانقاه‌های صوفيانه برای مقابله با گسترش سلفی افراطی در آن زمان استفاده كند.
'''تصوف در تونس''' و انواع خانقاه‌ها نقش مهمی در دستیابی به ثبات و امنیت اجتماعی به ویژه در زمان حکومت علی داشت. پس از استقلال [[بورقیبه]] سعی کرد این رویکرد دینی را با همه عناصر خود از بین ببرد اما موفق نشد؛ بنابراین وی با پیشنهاد مشاوران خود مجبور شد از روش‌ها و [[خانقاه‌های صوفیانه]] برای مقابله با گسترش [[سلفی]] افراطی در آن زمان استفاده کند. برنامه [[صوفیان]] به مثابه یک خروجی مذهبی معتدل برای مردم در نظر گرفته شد و صرفاً وسیله‌ای برای قدرت سیاسی در نظر گرفته می‌شود؛ بنابراین اهداف این برنامه با توجه به الزامات صلح و امنیت اجتماعی در نظر [[بورقیبه]] و بن علی ترسیم شد.
<br>
<br>
برنامه صوفيان به مثابه يك خروجی مذهبي معتدل برای مردم در نظر گرفته شد و صرفاً وسيله‌ای براي قدرت سياسی در نظر گرفته می‌شود، بنابراين اهداف اين برنامه با توجه به الزامات صلح و امنيت اجتماعی در نظر بورقيبه و بن علی ترسيم شد.
=نقش تصوف و خانقاه در جامعه و فرهنگ تونس=
<br>
روند تصوف در شمال آفریقا از قرن دوم هجری از طریق [[اسدبن الفورات]] و [[امام سحنون]] که ریشه تفکر مذهبی خود را از شرق گرفتند و به گسترش مکتب مالکی در کل آفریقای شمالی کمک کردند، انتشار یافت. آن هنگام که یکتا پرستان به آفریقا آمدند و مکتب مالکی زمینه‌ای بارور برای ظهور طریقت‌های [[تصوف]] که نمایانگر تدوام آن و شکل جدیدی از دینداری موازی بود. مهمترین رکن آن تسلط تصوف اهل سنت بود. این پدیده جدید در مناطق شهری و به طور کلی در میان جمعیت روستایی رواج پیدا کرد و چیزی جز بازنمایی جدید تصوف که توسط [[الغزالی]] در کتاب‌های مختلف خود از جمله کتاب «احیاء علوم الدین منتشر» شده است نبود.
<br>
=دلیل گسترش و تثبیت تصوف=
<br>
آنچه باعث گسترش و تثبیت تصوف شد، گسترش شهرت شیخ صوفی معروف به [[ابومدین شعیب]] بود که زمینه را برای ظهور تصوف اهل سنت هموار کرد. نقل قول‌های مشهوری وجود دارد که پیروان او ذکر کرده‌اند،
این نقل قول‌ها در قالب شعارهای بیان شده است که راحت تر به حافظه سپرده شود، و به دلیل سادگی زبان و صراحت معنی به راحتی نزد اهل تصوف رواج می‌یابد.
<br>
روشن است که این امر تأثیر مستقیمی بر قلب ساکنان روستا به ویژه کسانی که از نآرامی و هجوم ارتشهای متجاوز، مالیات و درگیری بین قبایل و قحطی رنج می‌برند داشته است. این افراد به کسی احتیاج داشتند که به آنها امید به آینده را القا کند تا امید و مأیوس نشوند. تونس پایتخت دولت، نیمه دوم قرن هفتم هجری نیز متاثر از شیخ صوفی ابوالحسن الشاذلی است که مورد استقبال گسترده مردم قرار گرفت و نقش مهمی در گسترش تصوف اهل سنت داشت. وی همچنین به میراث ابومدین شعیب عمومیت بیشتری بخشید و موجب پذیرش از سوی اهل [[تونس]] از جمله مریدانی چون علی النفطی شد. از قرن هفتم هجری، طریقت‌های صوفیان شروع به شکل‌گیری و گسترش یافت، که مهمترین آنها در سرزمین‌های تونس چون: القادریه- الشاذلیه-العیساویه- السلامیه- العروسیه ... نشر یافت.
<br>
راه‌ها و محافل ذکر و پرستش در شهرهای تونس و دهکده‌ها به سبب اعنقاد به آن انتشار یافت و خانقاه‌هایی که مکان ملاقات پیروان یکی از طرق اهل تصوف برای انزوا و عبادت و ذکر دعا، نزدیک شدن به خدا و تمجید از مریدی که متعلق به آنهاست بنا شد.
<br>
=نظر لطیفه الاخضر در مورد تصوف=
<br>
[[لطیفه الاخضر]] در کتاب" الاسلام الطرقی: دراسة موقعه من المجتمع و من القضیة الوطنیة" بیان می‌دارد که تصوف به شکل فعلی خود به عنوان یک‌ دوره تاریخی وارد شمال [[آفریقا]] و تونس شد، که در آن، بحث و مناقشه در سطح کل جهان اسلام بر خلاف شکوفایی آن در عصر عباسی از بین رفت. وی همچنین یادآور می‌شود که روش الشابیه از نیمه اول قرن شانزدهم میلادی موفق به ایجاد یک دولت در بخشی از کشور تونس بود. این روش استقلال خود را تحمیل کرد. کسانی که اقرار کردند که حزب گرایی بخشی اساسی در توازن سیاسی و اجتماعی دولت آنها است. تصوف به صورت جداگانه در قالب شبکه‌ها آغاز شد و سپس به شکل سازمانی قوی که برای انتقال ولایت در درون خانواده به سمت خانقاه‌ها حرکت کرد تا منجر به تقاضای نقش سیاسی شد. تصوف خود یکی از ارکان هویت در تونس به حساب می‌آید، زیرا به اسلام غیر رسمی نسبت داده شده است که مورد استقبال و پذیرش افراد عادی قرار گرفته و اهل تصوف معتقد است که برای تحقق نیازهای خود به میانجیگری بین آنها و پروردگارش احتیاج دارد.
<br>
با گذشت زمان، ارتباط جامعه تونس با تصوف و خانقاه‌ها به سبب چندین پدیده، متاثر از تغییر نقش‌ها و گرایش‌های صوفیانه از طریق بنیاد خانقاه در انواع مختلف تغییر کرده و شکل گرفته است. بر هیچ پژوهشگر متخصص در پدیده‌های دینی در هیچ جامعه‌ای مخفی نیست که آن را با تغییرات سیاسی و اجتماعی پیوند می‌دهد وهمن رویکردی است که ما را به مراحل سیاسی تاریخی در سرزمین‌های تونس سوق می‌دهد و هنوز هم تأثیر زیاد و عمیقی بر دینداری مردمی جامعه تونس به ویژه در تصوف اهل سنت و بنیاد خانقاه دارد که در نهایت صحنه‌های مذهبی، اجتماعی و فرهنگی در سرزمین‌های تونس شکل خواهد گرفت.
<br>
=اولین مرحله تاریخی و اساسی=
<br>
اولین مرحلهٔ تاریخی و اساسی در تعریف ویژگی‌ها و وضعیت تصوف و خانقاه‌ها، مرحله ساختن دولت ملی پس از استقلال به دست رهبر بورقیبه است. به گونه‌ای که پروژه مدر‌نیستی وی به منزله آغاز اعتصاب تصوف و انحراف برخی از خانقاه‌ها از رویکرد تصوف است که منجر به تداخل زیاد بین مفاهیم حقیقی تصوف و شیوه‌های جدید مردمی در تصوف و خانقاه‌ها شد. بنابراین پروژه مدر‌نیستی او بر پایه جذب ملت در دولت بود، که این امر از طریق تضعیف اقتدار مذهبی و نمادین شیوخ خانقاه‌ها و منحل کردن سیستم وقف پس از یک سال استقلال و تلاش برای ولایت یگانه یعنی ولایت تونسیی‌ها نسبت به دولت و رهبر سیاسی آن صورت گرفت.
برای اینکه کشور ملی تجسم عملی استراتژی خود را بر اساس خنثی کردن نیرو‌های محافظه‌کار سنتی و انجماد نهادهای مرتبط با آن (مانند خانقاه‌ها، جزوه‌ها و ...) تضمین کند، به فعال کردن مؤسسات جدیدی که ایجاد کرده بود پرداخت. این در حالی است که گاه دولت‌ها در برابر آنها می‌ایستادند، اما این امر مانع از ادامه وجود صوفیان و خانقاه‌ها در جامعه تونس نشد، برعکس، آیین‌های صوفیان در محلات، حومه شهر و روستا همچنان ادامه داشت.
<br>
اگر دوره بیهودگی که مشخصه روابط تأسیس طارق با پیشگامان نهضت ملی و رژیم بوروجیبا بود را کنار بگذاریم، آنگاه یک مرحله تاریخی جدید با رژیم بن علی آغاز شد که اکثر دستورات صوفیان را احیا کرد و برای تحریک آنها تلاش کرد تا جلوی خلاء مذهبی باقی مانده از مبازرات خونین او با اسلام سیاسی را بگیرد؛ بنابراین تصوف به صورت مذهبی تبدیل سد. بنابراین بر اساس آن صحنه اجتماعی و حتی فرهنگی جامعه تونس در آن دوره ساخته شد.
<br>
بحث پیرامون عرفان و خانقاه‌ها بین پذیرش و طرد باقی مانده است، کسانی هستند که خانقاه‌ها را لانه‌های بدعت و خرافات، مراکز فساد و منشأ عادت‌های بد می‌دانند که فرد را به عقب می‌کشاند، و از طرف دیگر کسانی هستند که این خانقاه‌ها را مراکز تابش معنوی و علمی و منشأ هدایت، فضیلت و اخلاق می‌دانند و آنها صاحبان فضل و استمرار در عقاید صوفیانه و همچنین حفظ اسلام و قرآن هستند. این مکان جایی است که شاگردان با شیوخ صوفیان ملاقات می‌کنند، و به تدریس فقه و علوم دینی می‌پردازد.
<br>
=ظهور طریقت‌های صوفیانه=
<br>
پس از سال 2011 انقلاب به عنوان یک نقطه عطف واقعی برای همه پدیده‌های مذهبی و به عنوان بازتاب واقعیت و بدون فشار و محدودیت است و جریان‌های مختلف مذهبی در صحنه ملی ظهور کرده‌اند که این نشان‌دهنده آزمون واقعی برای طریقت‌های صوفیانه و برای آنچه که عرفان عامه خوانده می‌شود بود. خطر اسلام سیاسی و جریان وهابی در مورد تصوف در تونس و عدم موفقیت فرامین صوفیان در نقش سنتی خود با وجود برخی از اصلاحات در گفتمان دینی صوفیان وجود دارد.
<br>
بنابراین، خانقاه‌ها و روش‌های صوفیانه پدیده‌ای اجتماعی را تشکیل داده است که از نظر پایداری آن در سراسر زمان و مکان، فراوانی، گسترش در شهرها، حومه شهرها، کوهستان‌ها و بیابان‌های وسیع و تقاضای مردم برای گرفتن دانش از شیوخ خود، قابل توجه است. این همه بیانگر جایگاه آن در جامعه و تأثیر آن بر جامعه است، به گونه‌ای که علاقه به موضوع پدیده دینی و بویژه نقش تصوف و خانقاه‌ها در جامعه و فرهنگ تونس، به یکی از مهمترین مباحثی تبدیل می‌شود که باید با مطالعه و تحلیل به آن توجه و پرداخته شود تا متغیرها و میزان استمرار تصوف و ساختار خانقاه‌به عنوان بخشی از هویت دینی مردم تونس از یک سو و به عنوان یک میراث فرهنگی که در این آداب و رسوم دینی تجسم یافته در جامعه تونس از سوی دیگر مورد بررسی قرار گیرد.
<br>
<br>
=نقش تصوف و خانقاه در جامعه و فرهنگ تونس=
=نقش تصوف و خانقاه‌هادر جامعه تونس=
<br>
تصوف و انواع خانقاه‌ها نقش مهمی در دستیابی به ثبات و امنیت اجتماعی به ویژه در زمان حکومت علی داشت پس از استقلال، [[بورقیبه]] سعی کرد این رویکرد دینی را با همه عناصر خود از بین ببرد، اما موفق نشد، بنابراین وی با پیشنهاد مشاوران خود مجبور شد از روش‌ها و خانقاه‌های صوفیانه برای مقابله با گسترش سلفی افراطی در آن زمان استفاده کند.
<br>
برنامه صوفیان به مثابه یک خروجی مذهبی معتدل برای مردم در نظر گرفته شد و صرفاً وسیله‌ای برای قدرت سیاسی در نظر گرفته می‌شود؛ بنابراین اهداف این برنامه با توجه به الزامات صلح و امنیت اجتماعی در نظر بورقیبه و بن علی ترسیم شد.
<br>
در زمان سلطنت رئیس‌جمهور بی علی، صرف نظر از اهداف سیاسی او، در ترمیم نقش تصوف و خانقاه‌های صوفیان از طریق نقش داشته است؛ زیرا آنها بخشی از میراث قدرت سلطه به شمار می‌روند. وی همچنین تصوف را به آداب و رسوم فصلی تبدیل کرده است، اما نمی‌داند که به تصوف خدمت کرده است، بدون اینکه متوجه این امر باشد.
<br>
تصوف تأثیر و نقش خود را در جامعه از طریق خانقاه اعمال می‌کرد، جایی که دستورات صوفیان در حفظ ساختار و انسجام جامعه در زمانی که یک خلاء شبه مذهبی نقش اصلی و محوری را در جامعه تونس آغاز کرد که با ساده سازی اعتقاد دینی نزد عامه مردم آغاز شد و به مقاومت در برابر افراط‌گرایی مذهبی رسید.
<br>
=نقش اجتماعی تصوف و خانقاه‌ها در جامعه تونس=
<br>
تصوف و خانقاه‌ها با توجه به نقش‌ها و کارکردهایی که در درون جامعه انجام می‌دهند، براساس الگوهای اجتماعی متفاوت بنا شده‌اند و محیطی که خانقاه‌ها در آن وجود دارند و دستورات صوفی که در آیین‌های مذهبی آنها انجام می‌شود، بر خصوصیات الگوی اجتماعی آنها تأثیر می‌گذارد، که منجر به نوعی تفاوت در نقش‌های اجتماعی صوفیان و گوشه و کنار از یک کشور به کشور دیگر می‌شود؛ بنابراین تونس، مانند کشورهای مغرب عربی، تصوف سنی را گسترش داده و از طریق نقش‌های اجتماعی خود به جامعه تونس نفوذ کرده است که مهمترین آنها ایجاد اصل همبستگی اجتماعی و تعیین سنت‌های دینداری مردمی است.
<br>
<br>
روند تصوف در شمال آفريقا از قرن دوم هجری از طريق اسدبن الفورات و امام سحنون كه ريشه تفكر مذهبی خود را از شرق گرفتند و به گسترش مكتب مالكي در كل آفريقای شمالی كمك كردند، انتشار يافت. آن هنگام كه يكتا پرستان به آفريقا آمدند و مكتب مالكی زمينه‌ای بارور برای ظهور طريقت‌های تصوف كه نمايانگر تدوام آن و شكل جديدی از دينداری موازی بود. مهمترين ركن آن تسلط تصوف اهل سنت بود. اين پديده جديد در مناطق شهری و به طور كلی در ميان جمعيت روستايی رواج پيدا كرد و چيزی جز بازنمايی جديد تصوف كه توسط الغزالی در كتاب‌های مختلف خود از جمله كتاب «احياء علوم الدين منتشر» شده است نبود.
=هنر تصوف ملی حضره (حضور)=
<br>
<br>
آنچه باعث  گسترش و تثبيت تصوف شد، گسترش شهرت شيخ صوفی معروف به ابومدين شعيب بود كه زمينه را برای ظهور تصوف اهل سنت هموار كرد. نقل قول‌های مشهوری وجود دارد كه پيروان او ذكر كرده اند،
«حضور» به عنوان یکی از آیین‌های طریقت‌های صوفی است که در تجلی صحنه فرهنگی نقش دارد و ابعاد عمیقی از تجلی معنوی پیروان تصوف را محقق می‌کند. حضرة اصطلاح اسلامی صوفی است که به مجالس ذکر دسته جمعی و به شکل خاص، به طریقت‌های صوفی اهل سنت اطلاق می‌شود. در رأس آن شیخی است که به این طریقت شناخت دارد و به همه چیزهایی که آرامش را مختل می‌کند توجه دارد. دلیل نام‌گذاری «الحضرة» این است که باعث حضور قلب در پیشگاه خداوند است و این از ارکان مهم طریقت صوفی به شمار می‌آید. در این عمل، انواع مختلف ذکر مانند خطبه‌ها تلاوت قرآن و دیگر متون؛ دعاها، اوراد، اشعار، سروده‌های دینی و مدائح نبوی، اذکار گروهی به صورت ریتمی و با تلاوت اسماءالحسنی خوانده می‌شود. گاهی محافظه‌کاران تصوف از ساز دف در مراسم «حضرات» خود استفاده می‌کنند در حالی که برخی طریقت‌ها، سازهای موسیقی دیگری به کار می‌برند.<br>
اين نقل قولها در قالب شعارهای بيان شده است كه راحت تر به حافظه سپرده شود، و به دليل سادگی زبان و صراحت معنی به راحتی نزد اهل تصوف رواج می‌یابد.
«حضرة» در کشورهای عربی و برخی کشورهای اسلامی غیر عربی مانند: [[اندونزی]] و [[مالزی]] با همین نام شناخته شده‌اند و کشورهای دیگر مانند ترکیه و بالکان با نام‌های دیگر از آن نام می‌برند. این مراسم اکثرا در شب پنجشنبه و بعد از نماز عشاء یا در روز جمعه، بعد از نماز جمعه برگزار می‌شود. مسلمانان صوفی، معتقدند اصل «حضرة» در شریعت اسلام به تفسیرآنان از آیات قرآن و احادیث نبوی بر می‌گردد که به برگزاری مراسم ذکر و دعا دسته جمعی و صلوات بر پیامبر فرا می‌خواند و آن را وسیله‌ای برای افزایش رغبت انسان برای اداء واجبات دینی می‌دانند.
<br>
<br>
روشن است كه اين امر تأثير مستقيمی بر قلب ساكنان روستا به ويژه كسانی كه از نآرامی و هجوم ارتشهای متجاوز، ماليات و درگيری بين قبايل و قحطی رنج ميبرند داشته است. اين افراد به كسی احتياج داشتند كه به آنها اميد به آينده را القاء كند تا اميد و مأيوس نشوند. تونس پايتخت دولت، نيمه دوم قرن هفتم هجری نيز متاثر از شيخ صوفی ابوالحسن الشاذلی است كه مورد استقبال گسترده مردم قرار گرفت و نقش مهمی در گسترش تصوف اهل سنت داشت. وی همچنين به ميراث ابومدين شعيب عموميت بيشتری بخشيد و موجب پذيرش از سوی اهل تونس از جمله مريدانی چون علی النفطی شد. از قرن هفتم هجری، طريقت‌های صوفيان شروع به شكل‌گيری و گسترش يافت، كه مهمترين آنها در سرزمين‌های تونس چون: القادريه- الشاذليه-العيساويه- السلاميه- العروسيه ... نشر يافت.
این در حالی است که مسلمانان سلفی [[حضرة]] را بدعت و جدای از دین اسلام می‌دانند. صادق رزقی در کتاب «الأغانی التونسیة» بیان می‌کند: «حضرة عبارت است از ایستادن گروهی پابرنه و با لباس مخصوص صوفی در صف جلو است که اسم جلاله الله را با ضمیر «هو»، با ضربه‌های هماهنگ، یکی پس از دیگری بیان می‌کنند و هماهنگ با ریتم گروه، در بیان این ذکر اوج می‌گیرند». حضرة اصطلاحی است که به معنای «حضور قلب در پیشگاه خداوند است که یکی از مهم‌ترین اصول طریقت صوفی به شمار می‌آید. و گروهی زیر نظر شیخ یا نائب او به اسم (مقدم)، به ذکر خداوند می‌پردازند. این مراسم با تلاوت قرآن آغاز می‌شود. سپس سروده‌های عرفایی چون [[شیخ عبدالغنی نابلسی]]، ابن فارض،ابن‌عربی و غیره را می‌خوانند. پس از آن دوباره با ذکر می‌پردازند تا زمانی که شیخ یا مقدم آن را پایان دهند. حضرة از شیوخ و عرفای بزرگ به ارث رسیده است و براساس آنچه در کتاب متصوفه آمده حضرة به عنوان مظهری از مظاهر تصوف به شمار می‌آید. به عقیده دکتر مراد سیالة: «حضرة به معنای حضور و اجتماعی است که اشخاصی که منسوب به طریقت خاصی هستند گرد هم می‌آیند و به تمرین آیین و عادات خویش در محضر شیخ طریقت می‌پردازند».
<br>
<br>
راه‌ها و محافل ذكر و پرستش در شهرهای تونس و دهكده‌ها به سبب اعنقاد به آن انتشار يافت و خانقاه‌هايی كه مكان ملاقات پيروان يكی از طرق اهل تصوف برای انزوا و عبادت و ذكر دعا، نزديك شدن به خدا و تمجيد از مريدی كه متعلق به آنهاست بنا شد.
حضرة در تصوف تونسی یکی از مظاهر فعالیت‌های طریقت صوفی است که آن را از سایر طریقت‌ها جدا می‌کند. عادتا پیروان به همراه شیخ خویش در خانقاه برای تمرین آیین خود گرد هم می‌آیند. این دیدار به دو بخش تقسیم می‌شود: بخش اول مربوط به ذکر و تلاوت اوراد، احزاب و بحوری است که مؤسس طریقت آن را تالیف نموده و بخش دوم که همان حضرة است از سروده‌ها و آوازهایی تشکیل شده که در برخی از طریقت‌ها برای تمجید و مدح ولی مورد استفاده قرار می‌گیرد. حضرة در طریقت‌های مختلف متفاوت است. در حالی که پیروان شاذلیه به ذکر اسم جلاله الله، همراه با حرکات ساده بدن می‌پردازند پیروان طریقت‌های دیگر مانند عیساویه، رقص‌های پیچیده و هماهنگ اجرا می‌کنند و مجلس، به جشن موسیقی تبدیل می‌شود که طبق آیین، درآن تار و دف می‌نوازند.
<br>
<br>
لطيفه الاخضر در كتاب" الاسلام الطرقی: دراسة موقعه من المجتمع و من القضية الوطنية" بيان میدارد كه تصوف به شكل فعلی خود به عنوان يك دوره تاريخی وارد شمال آفريقا و تونس شد، كه در آن، بحث و مناقشه در سطح كل جهان اسلام بر خلاف شكوفايی آن در عصر عباسی از بين رفت. وي همچنين يادآور می‌شود كه روش الشابيه از نيمه اول قرن شانزدهم ميلادی موفق به ايجاد يك دولت در بخشي از كشور تونس بود. اين روش استقلال خود را تحميل كرد. كسانی كه اقرار كردند كه حزب گرایی بخشی اساسی در توازن سياسی و اجتماعی دولت آنها است. تصوف به صورت جداگانه در قالب شبكه‌ها آغاز شد و سپس به شكل سازمانی قوی كه براي انتقال ولايت در درون خانواده به سمت خانقاه‌ها حركت كرد تا منجر به تقاضای نقش سياسی شد. تصوفخود يك از اركان هويت در تونس به حساب می‌آيد، زيرا به اسلام غير رسمی نسبت داده شده است كه مورد استقبال و پذيرش افراد عادی قرار گرفته و اهل تصوف معتقد است كه برای تحقق نيازهای خود به ميانجيگری بين آنها و پروردگارش احتياج دارد.
== بوالحسن شاذلیه ==
<br>
<br>
با گذشت زمان، ارتباط جامعه تونس با تصوف و خانقاه‌ها به سبب چندين پديده، متاثر از تغيير نقش‌ها و گرايش‌های صوفيانه از طريق بنياد خانقاه در انواع مختلف تغيير كرده و شكل گرفته است. بر هيچ پژوهشگر متخصص در پديده‌های ديني در هيچ جامعه‌ای مخفی نيست كه آن را با تغييرات سياسی و اجتماعی پيوند می‌دهد وهمن رويكردی است كه ما را به مراحل سياسی تاريخی در سرزمين های تونس سوق می‌دهد و هنوز هم تأثير زياد و عميقی بر دينداری مردمی جامعه تونس به ويژه در تصوف اهل سنت و بنياد خانقاه دارد كه در نهايت صحنه‌های مذهبی، اجتماعی و فرهنگی در سرزمين‌های تونس شكل خواهد گرفت.
مؤسس طریقت شاذلیه، [[بوالحسن شاذلی]] است که از مشهور‌ترین اولیای تونس به شمار می‌رود و مقبره نمادین وی در تونس بر بالای تپه‌ای قرار دارد. وی شاگردان بسیاری داشت و پس از اینکه قاضی شهر، علیه او نزد امیر توطئه‌چینی کرد برای نجات جان خود به مصر فرار کرد و پس از ترک تونس، پیروانش به نشر طریقت وی پرداختند و شهرت او جهان‌گیر شد تا جایی که یکی از قطب‌های تصوف اسلامی به شمار می‌آید و پیروانش تا کنون، همواره به ذکر و دعا می‌پردازند و به فقرا صدقه می‌دهند.
<br>
<br>
اولين مرحله تاريخی و اساسی در تعريف ويژگي‌ها و وضعيت تصوف و خانقاه‌ها، مرحله ساختن دولت ملی پس از استقلال به دست رهبر بورقيبه است. به گونه‌ای كه پروژه مدر‌نيستی وی به منزله آغاز اعتصاب تصوف و انحراف برخی از خانقاه‌ها از رويكرد تصوف است كه منجر به تداخل زياد بين مفاهيم حقيقی تصوف و شيوه‌های جديد مردمی در تصوف و خانقاه‌ها شد. بنابراين پروژه مدر‌نيستی او بر پايه جذب ملت در دولت بود، كه اين امر از طريق تضعيف اقتدار مذهبی و نمادين شيوخ خانقاه‌ها و منحل كردن سيستم وقف پس از يك سال استقلال و تلاش براي ولايت يگانه يعني ولايت تونسيی‌ها نسبت به دولت و رهبر سياسی آن صورت گرفت.
ضریح محرز که در نزد پیروان خود به سلطان مدینه معروف است (در دروازه سویقه در شهر عتیقه) نه تنها زیارتگاه مسلمانان تونسی است بلکه یهودیان هم او را زیارت می‌کنند و او را به عنوان فقیه و عالم می‌شناسند و یاری رساندن به مظلومین و ستمدیدگان را جزو سیره او می‌دانند. وی تفاوتی بین مسلمانان و مسیحی و یهودی قائل نمی‌شد و با همه، با محبت بر خورد می‌کرد. برخی روایت‌های شفاهی و مکتوب، از نقش وی در ورود یهود به شهر عتیقه و ساخت منطقه‌ای در آن جا سخن می‌گویند. گفته شده، محرز بر بالای سقف خانقاه خود ایستاد و عصای خود را پرتاب کرد و مکان مشخص شده با عصا را منطقه یهود تعیین کرد که نزدیک به مسجد و ضریح خود اوست.
برای اينكه كشور ملی تجسم عملی استراتژی خود را بر اساس خنثی كردن نيرو‌های محافظه كار سنتی و انجماد نهادهای مرتبط با آن (مانند خانقاه‌ها، جزوه‌ها و ...) تضمين كند، به فعال كردن مؤسسات جديدی كه ايجاد كرده بود پرداخت. اين در حالی است كه گاه دولتها در برابر آنها مي‌ايستادند، اما اين امر مانع از ادامه وجود صوفيان و خانقاه‌ها در جامعه تونس نشد، برعكس، آيين‌های صوفيان در محلات، حومه شهر و روستا همچنان ادامه داشت.
<br>
<br>
اگر دوره بيهودگی كه مشخصه روابط تأسيس طارق با پيشگامان نهضت ملی و رژيم بوروجيبا بود را كنار بگذاريم، آنگاه يك مرحله تاريخی جديد با رژيم بن علی آغاز شد كه اكثر دستورات صوفيان را احيا كرد و برای تحريك آنها تلاش كرد تا جلوی خلاء مذهبی باقی مانده از مبازرات خونين او با اسلام سياسی را بگيرد، بنابراين تصوف به صورت مذهبی تبديل سد. بنابراين بر اساس آن صحنه اجتماعی و حتی فرهنگی جامعه تونس در آن دوره ساخته شد.
 
[[رده:تصوف]]
[[رده:تونس]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۵

تصوف در تونس و انواع خانقاه‌ها نقش مهمی در دستیابی به ثبات و امنیت اجتماعی به ویژه در زمان حکومت علی داشت. پس از استقلال بورقیبه سعی کرد این رویکرد دینی را با همه عناصر خود از بین ببرد اما موفق نشد؛ بنابراین وی با پیشنهاد مشاوران خود مجبور شد از روش‌ها و خانقاه‌های صوفیانه برای مقابله با گسترش سلفی افراطی در آن زمان استفاده کند. برنامه صوفیان به مثابه یک خروجی مذهبی معتدل برای مردم در نظر گرفته شد و صرفاً وسیله‌ای برای قدرت سیاسی در نظر گرفته می‌شود؛ بنابراین اهداف این برنامه با توجه به الزامات صلح و امنیت اجتماعی در نظر بورقیبه و بن علی ترسیم شد.

نقش تصوف و خانقاه در جامعه و فرهنگ تونس


روند تصوف در شمال آفریقا از قرن دوم هجری از طریق اسدبن الفورات و امام سحنون که ریشه تفکر مذهبی خود را از شرق گرفتند و به گسترش مکتب مالکی در کل آفریقای شمالی کمک کردند، انتشار یافت. آن هنگام که یکتا پرستان به آفریقا آمدند و مکتب مالکی زمینه‌ای بارور برای ظهور طریقت‌های تصوف که نمایانگر تدوام آن و شکل جدیدی از دینداری موازی بود. مهمترین رکن آن تسلط تصوف اهل سنت بود. این پدیده جدید در مناطق شهری و به طور کلی در میان جمعیت روستایی رواج پیدا کرد و چیزی جز بازنمایی جدید تصوف که توسط الغزالی در کتاب‌های مختلف خود از جمله کتاب «احیاء علوم الدین منتشر» شده است نبود.

دلیل گسترش و تثبیت تصوف


آنچه باعث گسترش و تثبیت تصوف شد، گسترش شهرت شیخ صوفی معروف به ابومدین شعیب بود که زمینه را برای ظهور تصوف اهل سنت هموار کرد. نقل قول‌های مشهوری وجود دارد که پیروان او ذکر کرده‌اند، این نقل قول‌ها در قالب شعارهای بیان شده است که راحت تر به حافظه سپرده شود، و به دلیل سادگی زبان و صراحت معنی به راحتی نزد اهل تصوف رواج می‌یابد.
روشن است که این امر تأثیر مستقیمی بر قلب ساکنان روستا به ویژه کسانی که از نآرامی و هجوم ارتشهای متجاوز، مالیات و درگیری بین قبایل و قحطی رنج می‌برند داشته است. این افراد به کسی احتیاج داشتند که به آنها امید به آینده را القا کند تا امید و مأیوس نشوند. تونس پایتخت دولت، نیمه دوم قرن هفتم هجری نیز متاثر از شیخ صوفی ابوالحسن الشاذلی است که مورد استقبال گسترده مردم قرار گرفت و نقش مهمی در گسترش تصوف اهل سنت داشت. وی همچنین به میراث ابومدین شعیب عمومیت بیشتری بخشید و موجب پذیرش از سوی اهل تونس از جمله مریدانی چون علی النفطی شد. از قرن هفتم هجری، طریقت‌های صوفیان شروع به شکل‌گیری و گسترش یافت، که مهمترین آنها در سرزمین‌های تونس چون: القادریه- الشاذلیه-العیساویه- السلامیه- العروسیه ... نشر یافت.
راه‌ها و محافل ذکر و پرستش در شهرهای تونس و دهکده‌ها به سبب اعنقاد به آن انتشار یافت و خانقاه‌هایی که مکان ملاقات پیروان یکی از طرق اهل تصوف برای انزوا و عبادت و ذکر دعا، نزدیک شدن به خدا و تمجید از مریدی که متعلق به آنهاست بنا شد.

نظر لطیفه الاخضر در مورد تصوف


لطیفه الاخضر در کتاب" الاسلام الطرقی: دراسة موقعه من المجتمع و من القضیة الوطنیة" بیان می‌دارد که تصوف به شکل فعلی خود به عنوان یک‌ دوره تاریخی وارد شمال آفریقا و تونس شد، که در آن، بحث و مناقشه در سطح کل جهان اسلام بر خلاف شکوفایی آن در عصر عباسی از بین رفت. وی همچنین یادآور می‌شود که روش الشابیه از نیمه اول قرن شانزدهم میلادی موفق به ایجاد یک دولت در بخشی از کشور تونس بود. این روش استقلال خود را تحمیل کرد. کسانی که اقرار کردند که حزب گرایی بخشی اساسی در توازن سیاسی و اجتماعی دولت آنها است. تصوف به صورت جداگانه در قالب شبکه‌ها آغاز شد و سپس به شکل سازمانی قوی که برای انتقال ولایت در درون خانواده به سمت خانقاه‌ها حرکت کرد تا منجر به تقاضای نقش سیاسی شد. تصوف خود یکی از ارکان هویت در تونس به حساب می‌آید، زیرا به اسلام غیر رسمی نسبت داده شده است که مورد استقبال و پذیرش افراد عادی قرار گرفته و اهل تصوف معتقد است که برای تحقق نیازهای خود به میانجیگری بین آنها و پروردگارش احتیاج دارد.
با گذشت زمان، ارتباط جامعه تونس با تصوف و خانقاه‌ها به سبب چندین پدیده، متاثر از تغییر نقش‌ها و گرایش‌های صوفیانه از طریق بنیاد خانقاه در انواع مختلف تغییر کرده و شکل گرفته است. بر هیچ پژوهشگر متخصص در پدیده‌های دینی در هیچ جامعه‌ای مخفی نیست که آن را با تغییرات سیاسی و اجتماعی پیوند می‌دهد وهمن رویکردی است که ما را به مراحل سیاسی تاریخی در سرزمین‌های تونس سوق می‌دهد و هنوز هم تأثیر زیاد و عمیقی بر دینداری مردمی جامعه تونس به ویژه در تصوف اهل سنت و بنیاد خانقاه دارد که در نهایت صحنه‌های مذهبی، اجتماعی و فرهنگی در سرزمین‌های تونس شکل خواهد گرفت.

اولین مرحله تاریخی و اساسی


اولین مرحلهٔ تاریخی و اساسی در تعریف ویژگی‌ها و وضعیت تصوف و خانقاه‌ها، مرحله ساختن دولت ملی پس از استقلال به دست رهبر بورقیبه است. به گونه‌ای که پروژه مدر‌نیستی وی به منزله آغاز اعتصاب تصوف و انحراف برخی از خانقاه‌ها از رویکرد تصوف است که منجر به تداخل زیاد بین مفاهیم حقیقی تصوف و شیوه‌های جدید مردمی در تصوف و خانقاه‌ها شد. بنابراین پروژه مدر‌نیستی او بر پایه جذب ملت در دولت بود، که این امر از طریق تضعیف اقتدار مذهبی و نمادین شیوخ خانقاه‌ها و منحل کردن سیستم وقف پس از یک سال استقلال و تلاش برای ولایت یگانه یعنی ولایت تونسیی‌ها نسبت به دولت و رهبر سیاسی آن صورت گرفت. برای اینکه کشور ملی تجسم عملی استراتژی خود را بر اساس خنثی کردن نیرو‌های محافظه‌کار سنتی و انجماد نهادهای مرتبط با آن (مانند خانقاه‌ها، جزوه‌ها و ...) تضمین کند، به فعال کردن مؤسسات جدیدی که ایجاد کرده بود پرداخت. این در حالی است که گاه دولت‌ها در برابر آنها می‌ایستادند، اما این امر مانع از ادامه وجود صوفیان و خانقاه‌ها در جامعه تونس نشد، برعکس، آیین‌های صوفیان در محلات، حومه شهر و روستا همچنان ادامه داشت.
اگر دوره بیهودگی که مشخصه روابط تأسیس طارق با پیشگامان نهضت ملی و رژیم بوروجیبا بود را کنار بگذاریم، آنگاه یک مرحله تاریخی جدید با رژیم بن علی آغاز شد که اکثر دستورات صوفیان را احیا کرد و برای تحریک آنها تلاش کرد تا جلوی خلاء مذهبی باقی مانده از مبازرات خونین او با اسلام سیاسی را بگیرد؛ بنابراین تصوف به صورت مذهبی تبدیل سد. بنابراین بر اساس آن صحنه اجتماعی و حتی فرهنگی جامعه تونس در آن دوره ساخته شد.
بحث پیرامون عرفان و خانقاه‌ها بین پذیرش و طرد باقی مانده است، کسانی هستند که خانقاه‌ها را لانه‌های بدعت و خرافات، مراکز فساد و منشأ عادت‌های بد می‌دانند که فرد را به عقب می‌کشاند، و از طرف دیگر کسانی هستند که این خانقاه‌ها را مراکز تابش معنوی و علمی و منشأ هدایت، فضیلت و اخلاق می‌دانند و آنها صاحبان فضل و استمرار در عقاید صوفیانه و همچنین حفظ اسلام و قرآن هستند. این مکان جایی است که شاگردان با شیوخ صوفیان ملاقات می‌کنند، و به تدریس فقه و علوم دینی می‌پردازد.

ظهور طریقت‌های صوفیانه


پس از سال 2011 انقلاب به عنوان یک نقطه عطف واقعی برای همه پدیده‌های مذهبی و به عنوان بازتاب واقعیت و بدون فشار و محدودیت است و جریان‌های مختلف مذهبی در صحنه ملی ظهور کرده‌اند که این نشان‌دهنده آزمون واقعی برای طریقت‌های صوفیانه و برای آنچه که عرفان عامه خوانده می‌شود بود. خطر اسلام سیاسی و جریان وهابی در مورد تصوف در تونس و عدم موفقیت فرامین صوفیان در نقش سنتی خود با وجود برخی از اصلاحات در گفتمان دینی صوفیان وجود دارد.
بنابراین، خانقاه‌ها و روش‌های صوفیانه پدیده‌ای اجتماعی را تشکیل داده است که از نظر پایداری آن در سراسر زمان و مکان، فراوانی، گسترش در شهرها، حومه شهرها، کوهستان‌ها و بیابان‌های وسیع و تقاضای مردم برای گرفتن دانش از شیوخ خود، قابل توجه است. این همه بیانگر جایگاه آن در جامعه و تأثیر آن بر جامعه است، به گونه‌ای که علاقه به موضوع پدیده دینی و بویژه نقش تصوف و خانقاه‌ها در جامعه و فرهنگ تونس، به یکی از مهمترین مباحثی تبدیل می‌شود که باید با مطالعه و تحلیل به آن توجه و پرداخته شود تا متغیرها و میزان استمرار تصوف و ساختار خانقاه‌به عنوان بخشی از هویت دینی مردم تونس از یک سو و به عنوان یک میراث فرهنگی که در این آداب و رسوم دینی تجسم یافته در جامعه تونس از سوی دیگر مورد بررسی قرار گیرد.

نقش تصوف و خانقاه‌هادر جامعه تونس


تصوف و انواع خانقاه‌ها نقش مهمی در دستیابی به ثبات و امنیت اجتماعی به ویژه در زمان حکومت علی داشت پس از استقلال، بورقیبه سعی کرد این رویکرد دینی را با همه عناصر خود از بین ببرد، اما موفق نشد، بنابراین وی با پیشنهاد مشاوران خود مجبور شد از روش‌ها و خانقاه‌های صوفیانه برای مقابله با گسترش سلفی افراطی در آن زمان استفاده کند.
برنامه صوفیان به مثابه یک خروجی مذهبی معتدل برای مردم در نظر گرفته شد و صرفاً وسیله‌ای برای قدرت سیاسی در نظر گرفته می‌شود؛ بنابراین اهداف این برنامه با توجه به الزامات صلح و امنیت اجتماعی در نظر بورقیبه و بن علی ترسیم شد.
در زمان سلطنت رئیس‌جمهور بی علی، صرف نظر از اهداف سیاسی او، در ترمیم نقش تصوف و خانقاه‌های صوفیان از طریق نقش داشته است؛ زیرا آنها بخشی از میراث قدرت سلطه به شمار می‌روند. وی همچنین تصوف را به آداب و رسوم فصلی تبدیل کرده است، اما نمی‌داند که به تصوف خدمت کرده است، بدون اینکه متوجه این امر باشد.
تصوف تأثیر و نقش خود را در جامعه از طریق خانقاه اعمال می‌کرد، جایی که دستورات صوفیان در حفظ ساختار و انسجام جامعه در زمانی که یک خلاء شبه مذهبی نقش اصلی و محوری را در جامعه تونس آغاز کرد که با ساده سازی اعتقاد دینی نزد عامه مردم آغاز شد و به مقاومت در برابر افراط‌گرایی مذهبی رسید.

نقش اجتماعی تصوف و خانقاه‌ها در جامعه تونس


تصوف و خانقاه‌ها با توجه به نقش‌ها و کارکردهایی که در درون جامعه انجام می‌دهند، براساس الگوهای اجتماعی متفاوت بنا شده‌اند و محیطی که خانقاه‌ها در آن وجود دارند و دستورات صوفی که در آیین‌های مذهبی آنها انجام می‌شود، بر خصوصیات الگوی اجتماعی آنها تأثیر می‌گذارد، که منجر به نوعی تفاوت در نقش‌های اجتماعی صوفیان و گوشه و کنار از یک کشور به کشور دیگر می‌شود؛ بنابراین تونس، مانند کشورهای مغرب عربی، تصوف سنی را گسترش داده و از طریق نقش‌های اجتماعی خود به جامعه تونس نفوذ کرده است که مهمترین آنها ایجاد اصل همبستگی اجتماعی و تعیین سنت‌های دینداری مردمی است.

هنر تصوف ملی حضره (حضور)


«حضور» به عنوان یکی از آیین‌های طریقت‌های صوفی است که در تجلی صحنه فرهنگی نقش دارد و ابعاد عمیقی از تجلی معنوی پیروان تصوف را محقق می‌کند. حضرة اصطلاح اسلامی صوفی است که به مجالس ذکر دسته جمعی و به شکل خاص، به طریقت‌های صوفی اهل سنت اطلاق می‌شود. در رأس آن شیخی است که به این طریقت شناخت دارد و به همه چیزهایی که آرامش را مختل می‌کند توجه دارد. دلیل نام‌گذاری «الحضرة» این است که باعث حضور قلب در پیشگاه خداوند است و این از ارکان مهم طریقت صوفی به شمار می‌آید. در این عمل، انواع مختلف ذکر مانند خطبه‌ها تلاوت قرآن و دیگر متون؛ دعاها، اوراد، اشعار، سروده‌های دینی و مدائح نبوی، اذکار گروهی به صورت ریتمی و با تلاوت اسماءالحسنی خوانده می‌شود. گاهی محافظه‌کاران تصوف از ساز دف در مراسم «حضرات» خود استفاده می‌کنند در حالی که برخی طریقت‌ها، سازهای موسیقی دیگری به کار می‌برند.
«حضرة» در کشورهای عربی و برخی کشورهای اسلامی غیر عربی مانند: اندونزی و مالزی با همین نام شناخته شده‌اند و کشورهای دیگر مانند ترکیه و بالکان با نام‌های دیگر از آن نام می‌برند. این مراسم اکثرا در شب پنجشنبه و بعد از نماز عشاء یا در روز جمعه، بعد از نماز جمعه برگزار می‌شود. مسلمانان صوفی، معتقدند اصل «حضرة» در شریعت اسلام به تفسیرآنان از آیات قرآن و احادیث نبوی بر می‌گردد که به برگزاری مراسم ذکر و دعا دسته جمعی و صلوات بر پیامبر فرا می‌خواند و آن را وسیله‌ای برای افزایش رغبت انسان برای اداء واجبات دینی می‌دانند.
این در حالی است که مسلمانان سلفی حضرة را بدعت و جدای از دین اسلام می‌دانند. صادق رزقی در کتاب «الأغانی التونسیة» بیان می‌کند: «حضرة عبارت است از ایستادن گروهی پابرنه و با لباس مخصوص صوفی در صف جلو است که اسم جلاله الله را با ضمیر «هو»، با ضربه‌های هماهنگ، یکی پس از دیگری بیان می‌کنند و هماهنگ با ریتم گروه، در بیان این ذکر اوج می‌گیرند». حضرة اصطلاحی است که به معنای «حضور قلب در پیشگاه خداوند است که یکی از مهم‌ترین اصول طریقت صوفی به شمار می‌آید. و گروهی زیر نظر شیخ یا نائب او به اسم (مقدم)، به ذکر خداوند می‌پردازند. این مراسم با تلاوت قرآن آغاز می‌شود. سپس سروده‌های عرفایی چون شیخ عبدالغنی نابلسی، ابن فارض،ابن‌عربی و غیره را می‌خوانند. پس از آن دوباره با ذکر می‌پردازند تا زمانی که شیخ یا مقدم آن را پایان دهند. حضرة از شیوخ و عرفای بزرگ به ارث رسیده است و براساس آنچه در کتاب متصوفه آمده حضرة به عنوان مظهری از مظاهر تصوف به شمار می‌آید. به عقیده دکتر مراد سیالة: «حضرة به معنای حضور و اجتماعی است که اشخاصی که منسوب به طریقت خاصی هستند گرد هم می‌آیند و به تمرین آیین و عادات خویش در محضر شیخ طریقت می‌پردازند».
حضرة در تصوف تونسی یکی از مظاهر فعالیت‌های طریقت صوفی است که آن را از سایر طریقت‌ها جدا می‌کند. عادتا پیروان به همراه شیخ خویش در خانقاه برای تمرین آیین خود گرد هم می‌آیند. این دیدار به دو بخش تقسیم می‌شود: بخش اول مربوط به ذکر و تلاوت اوراد، احزاب و بحوری است که مؤسس طریقت آن را تالیف نموده و بخش دوم که همان حضرة است از سروده‌ها و آوازهایی تشکیل شده که در برخی از طریقت‌ها برای تمجید و مدح ولی مورد استفاده قرار می‌گیرد. حضرة در طریقت‌های مختلف متفاوت است. در حالی که پیروان شاذلیه به ذکر اسم جلاله الله، همراه با حرکات ساده بدن می‌پردازند پیروان طریقت‌های دیگر مانند عیساویه، رقص‌های پیچیده و هماهنگ اجرا می‌کنند و مجلس، به جشن موسیقی تبدیل می‌شود که طبق آیین، درآن تار و دف می‌نوازند.

بوالحسن شاذلیه


مؤسس طریقت شاذلیه، بوالحسن شاذلی است که از مشهور‌ترین اولیای تونس به شمار می‌رود و مقبره نمادین وی در تونس بر بالای تپه‌ای قرار دارد. وی شاگردان بسیاری داشت و پس از اینکه قاضی شهر، علیه او نزد امیر توطئه‌چینی کرد برای نجات جان خود به مصر فرار کرد و پس از ترک تونس، پیروانش به نشر طریقت وی پرداختند و شهرت او جهان‌گیر شد تا جایی که یکی از قطب‌های تصوف اسلامی به شمار می‌آید و پیروانش تا کنون، همواره به ذکر و دعا می‌پردازند و به فقرا صدقه می‌دهند.
ضریح محرز که در نزد پیروان خود به سلطان مدینه معروف است (در دروازه سویقه در شهر عتیقه) نه تنها زیارتگاه مسلمانان تونسی است بلکه یهودیان هم او را زیارت می‌کنند و او را به عنوان فقیه و عالم می‌شناسند و یاری رساندن به مظلومین و ستمدیدگان را جزو سیره او می‌دانند. وی تفاوتی بین مسلمانان و مسیحی و یهودی قائل نمی‌شد و با همه، با محبت بر خورد می‌کرد. برخی روایت‌های شفاهی و مکتوب، از نقش وی در ورود یهود به شهر عتیقه و ساخت منطقه‌ای در آن جا سخن می‌گویند. گفته شده، محرز بر بالای سقف خانقاه خود ایستاد و عصای خود را پرتاب کرد و مکان مشخص شده با عصا را منطقه یهود تعیین کرد که نزدیک به مسجد و ضریح خود اوست.