حماریه (معتزله)

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۰۲ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'رده: کلام ' به ' ')

حماریه از فرق «معتزله» بودند که در عسکر مکرم (از نواحی شوشتر خوزستان) زندگی می‌کردند.

موسس فرقه

مؤسس این فرقه دقیقاً مشخص نیست؛ ولی از بزرگان آنها می‌توان به افرادی چون سلیمان ضمیری و خالد ابن عبدالله اشاره نمود.

تاریخچه

در منابع مربوط به فرق اسلامی که در دسترس می باشد علت دلیل خاصی نسبت به علت نام گذاری این فرقه به نام حماریه ذکر نشده است. مثلا مقریزى در کتاب «الخطط»، جلد 2 صفحه 347 از این فرقه یاد کرده است، ولى شهرستانى و ابن حزم و ابن جوزى از آن نامی به میان نیاورده‏ اند. ظاهرا بایستى این فرقه را به مروان بن محمد ملقب به حمار آخرین خلیفه بنى‌امیه نسبت داده باشند. محمد بن اسحاق الندیم در «الفهرست ص 338» نوشته است که: مروان بن محمد، زندیق و شاگرد جعد بن درهم- که نقش بزرگى در ایجاد این فرقه داشته است. [۱]

اعتقادات

حماریه نیز چون دیگر فرق دارای اعتقادات مختلفی بودند. از جمله به تناسخ اعتقاد داشتند و این اعتقاد را از احمد بن خابط (خابطیه) و نیز عباد بن سلیمان الضمری فراگرفتند و گفتند خداوند بعضی از افراد را مسخ کرده و به شکل میمون و خوک در آورده و آنان پس از مسخ صورت آدم در آمدند. همچنین معتقد بودند که حماریه که خداوند سازنده خمر (شراب) را نبوده، بلکه خمّار آن را درست کرده زیرا زیرا خداوند چیزى را که موجب معصیت شود خلق نمى‏‌کند. علاوه باور داشتند که اگر مقدارى گوشت را در خاک دفن کنند و آن گوشت به کرم تبدیل شود، کرم هایی که به وجود می‌آید، آفریده انسان است، نه آفریده خداوند! [۲] [۳] [۴][۵]

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 165
  2. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 165 با ویرایش و اصلاح عبارات.
  3. بغدادی عبدالقاهر، مختصر کتاب الفرق بین الفرق، اختصار عبدالرزاق بن رزق الله بن ابى بکر بن خلف الرسعنى، به اهتمام فیلیپ حتى، چاپ مصر، سال 1924 میلادی، ص 167
  4. بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به اهتمام محمد زاهد بن حسن الکوثرى، چاپ قاهره، سال 1948 میلادی، ص 142
  5. اسفرایینی شهفور، التبصیر فى الدین، تحقیق شیخ محمد زاهد بن الحسن الکوثرى، چاپ قاهره، سال 1940 میلادی، ص 82