میرزا ملکم خان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:


==معرفی اجمالی==
==معرفی اجمالی==
«میرزاملکم‌خان ناظم‌الدوله» در سال ۱۲۴۹ق. در خانواده‌ا‌ی متوسط در جلفای [[اصفهان]] متولد شد. پدرش میرزا یعقوب از ارمنیان جلفا بود. میرزا‌یعقوب که خود را از خویشاوندان «ژان‌ژاک روسو» فیلسوف سیاسی و پرآوازه فرانسوی می‌دانست<ref>اصیل، حجت‌الله، زندگی و‌اندیشه‌ی میرزا ملکم‌خان ناظم‌الدوله، ص۱۴، تهران، نی، ۱۳۷۶، چ اول</ref> ادعا داشت که به [[دین اسلام]] گرویده است. این ادعا چندان مورد قبول پژوهش‌گران و محققانی که به مطالعه‌ی احوال او پرداخته بودند، قرار نگرفت چرا که این محققان بر این باورند که [[اسلام]] آوردن وی مصلحت‌اندیشانه و به‌قصد نفوذ در دستگاه سیاسی و اداری کشور بود<ref>اصیل، حجت‌الله، زندگی و‌اندیشه‌ی میرزا ملکم‌خان ناظم‌الدوله، ص۱۴-۱۵، تهران، نی، ۱۳۷۶، چ اول</ref> میرزایعقوب فرزند خود ملکم را در ده‌سالگی راهی [[پاریس]] کرد تا در آنجا به تحصیل علم بپردازد. ملکم پس از هفت سال اقامت در فرنگ به ایران بازگشت <ref>ناطق، هما، از ماست که برماست، ص۱۸۵، تهران، آگاه، ۱۳۵۷، چ‌سوم</ref> و به‌عنوان مترجم در وزارت امورخارجه مشغول به‌کار شد. افزون بر کار ترجمه، در دارالفنون به تدریس هندسه، لگاریتم و جغرافیا پرداخت<ref>آدمیت، فریدون، امیرکبیر ایران، ص۳۶۶، تهران، خوارزمی، ۱۳۵۵، چ پنجم</ref>.  او در سال ۱۲۸۱ق. ازدواج کرد<ref>اصیل، حجت‌الله، میرزاملکم‌خان ناظم‌الدوله و نظریه‌پردازی مدرنیته‌ی ایرانی، ص۳۳، تهران، کویر، ۱۳۸۴، چ اول</ref> و سرانجام پس از آن‌که عمری را در صحنه‌ی سیاست گذراند و فراز و فرودهایی را در کارنامه‌ی عملی خود به ثبت رسانید، سال۱۳۲۶ق. در سوئیس مرد و بنا به وصیت خودش جسدش را سوزاندند و خاکسترش را به وارثانش تحویل دادند<ref>اصیل، حجت‌الله، میرزاملکم‌خان ناظم‌الدوله و نظریه‌پردازی مدرنیته‌ی ایرانی، ص۳۴، تهران، کویر، ۱۳۸۴، چ اول</ref>.  
«میرزاملکم‌خان ناظم‌الدوله» در سال ۱۲۴۹ق. در خانواده‌ا‌ی متوسط در جلفای [[اصفهان]] متولد شد. پدرش میرزا یعقوب از ارمنیان جلفا بود. میرزا‌یعقوب که خود را از خویشاوندان «[[ژان‌ژاک روسو]]» فیلسوف سیاسی و پرآوازه فرانسوی می‌دانست<ref>اصیل، حجت‌الله، زندگی و‌اندیشه‌ی میرزا ملکم‌خان ناظم‌الدوله، ص۱۴، تهران، نی، ۱۳۷۶، چ اول</ref> ادعا داشت که به [[دین اسلام]] گرویده است. این ادعا چندان مورد قبول پژوهش‌گران و محققانی که به مطالعه‌ی احوال او پرداخته بودند، قرار نگرفت چرا که این محققان بر این باورند که [[اسلام]] آوردن وی مصلحت‌اندیشانه و به‌قصد نفوذ در دستگاه سیاسی و اداری کشور بود<ref>اصیل، حجت‌الله، زندگی و‌اندیشه‌ی میرزا ملکم‌خان ناظم‌الدوله، ص۱۴-۱۵، تهران، نی، ۱۳۷۶، چ اول</ref> میرزایعقوب فرزند خود ملکم را در ده‌سالگی راهی [[پاریس]] کرد تا در آنجا به تحصیل علم بپردازد. ملکم پس از هفت سال اقامت در فرنگ به ایران بازگشت <ref>ناطق، هما، از ماست که برماست، ص۱۸۵، تهران، آگاه، ۱۳۵۷، چ‌سوم</ref> و به‌عنوان مترجم در وزارت امورخارجه مشغول به‌کار شد. افزون بر کار ترجمه، در دارالفنون به تدریس هندسه، لگاریتم و جغرافیا پرداخت<ref>آدمیت، فریدون، امیرکبیر ایران، ص۳۶۶، تهران، خوارزمی، ۱۳۵۵، چ پنجم</ref>.  او در سال ۱۲۸۱ق. ازدواج کرد<ref>اصیل، حجت‌الله، میرزاملکم‌خان ناظم‌الدوله و نظریه‌پردازی مدرنیته‌ی ایرانی، ص۳۳، تهران، کویر، ۱۳۸۴، چ اول</ref> و سرانجام پس از آن‌که عمری را در صحنه‌ی سیاست گذراند و فراز و فرودهایی را در کارنامه‌ی عملی خود به ثبت رسانید، سال۱۳۲۶ق. در سوئیس مرد و بنا به وصیت خودش جسدش را سوزاندند و خاکسترش را به وارثانش تحویل دادند<ref>اصیل، حجت‌الله، میرزاملکم‌خان ناظم‌الدوله و نظریه‌پردازی مدرنیته‌ی ایرانی، ص۳۴، تهران، کویر، ۱۳۸۴، چ اول</ref>.


==آثار و مکتوبات==
==آثار و مکتوبات==