پیشنویس:حسنعلی نخودکی اصفهانی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''حسنعلی مقدادی اصفهانی''' معروف به '''حسنعلی نخودکی اصفهانی''' از جمله عالمان و عارفان شیعه است که در تاریخ ۱۵ ذیالقعده ۱۲۷۹ هجری قمری در اصفهان متولد شده و در تاریخ ۱۳۶۱ هجری قمری از دنیا رفته است. مقبره ایشان هماکنون در صحن انقلاب اسلامی...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
'''حسنعلی نخودکی''' در سال ۱۲۷۹ در اصفهان متولده شده است | '''حسنعلی نخودکی''' در سال ۱۲۷۹ در اصفهان متولده شده است. او بر خلاف مکان تولد خویش به نخودکی مشهور است چرا که اواخر عمر خویش را در روستای نخودک یکی از روستاهای توابع شهر مشهد گذرانده است. پدر او، علیاکبر مقدادی، فردی عامی و از کاسبان [[اصفهان]] و متصف به زهد و پارسایی بود. او از مریدان [[محمدصادق تختپولادی]] بود و علت ارادت او به ایشان درمان شدن همسر او به واسطه دعایی بود که شیخ محمدصادق کرده بود.<ref>نشان از بی نشانها، علی مقدادی اصفهانی</ref> پدر شیخ حسنعلی که مردی زاهد و عارف مسلک بود از همان کودکی وقتی برای [[تهجد]] و خواندن [[نماز شب]] بیدار میشد حسنعلی را نیز بیدار میکرده و او را با راز و نیاز با خدا آشنا مینمود و از هفت سالگی نیز پدرش او را خدمت حاج محمدصادق تخت پولادی حاضر میکرده است و به دعای ایشان به هرجایی رسیده است؛ خود دراینباره اینگونه نقل میکند: «بیش از هفت سال نداشتم که نزدیک غروب آفتاب یکی از روزهای [[رمضان|ماه رمضان]] که با تابستانی گرم مصادف شده بود به اتفاق پدرم به خدمت استادم حاجی محمد صادق مشرف شدم، در این اثناء کسی نباتی را برای تبرک به دست حاجی داد، استاد نبات را تبرک و به صاحبش رد فرمود و مقداری خرده نبات که کف دستش مانده بود به من داد و فرمود بخور، من بیدرنگ خوردم، پدرم عرض کرد؛ حسنعلی روزه بود، حاجی به من فرمود: مگر نمیدانستی که [[روزه|روزه]]با خوردن نبات باطل میشود؟ عرض کردم: آری، فرمود پس چرا خوردی؟ عرضه داشتم: اطاعت امر شما را کردم؛ استاد دست مبارک خود را بر شانه من زد و فرمود، با این اطاعت به هر کجا که باید میرسیدی رسیدی».<ref>همان، ص ۱۳</ref> | ||
===سبک زندگی=== | |||
==== خدمت به خلق ==== | |||
فرزند ایشان علی مقدادی اصفهانی در کتاب نشان از بینشانها شرح حال پدر خویش را اینگونه بیان میکند: «مرحوم پدرم حاج شيخ حسنعلى اصفهانى(أعلی الله مقامه) در كليه ساعات روز و شب ، براى رفع حوائج حاجتمندان و درماندگان، آماده بودند. روزى عرضه داشتم، خوب است براى مراجعه مردم وقتى مقرر شود. فرمود: پسرم، آن كس كه براى رضاى خدا، به خلق خدمت مىكند، نبايد كه وقتى معين كند. پدرم در ابتداى شبها پس از انجام فريضه ، به نگارش پاسخ نامهها و انجام خواستههاى مراجعان مشغول و سپس مدتى به مطالعه مىپرداختند. از نيمههاى شب تا طلوع آفتاب به نماز و ذكر و نوافل و تعقيبات سرگرم بودند. پس از طلوع خورشيد اندكى استراحت مىکردند و بعد از آن تا ظهر به ملاقات و گفتگو با مراجعان و تهيه و ساخت دارو براى بيماران مىنشستند و بالاخره عصرها براى تدريس به مدرسه مىرفتند و پس از آن نيز به پاسخگویى و رفع نيازمندى محتاجان و گرفتاران مشغول بودند و در تمام سال به تفاوت ايام و اختلاف احوال، پس از طلوع آفتاب و يا ساعتى بعد از ظهر استراحتى كوتاه مىکردند. در سال ۱۱۱۲ هجرى يكى از سادات محترم مشهد براى ايشان سجادهاى و رختخوابى هديه فرستاد. در جواب فرموده بودند: سجاده را به خاطر سيادت شما كه رعايت حرمتش را بر خود واجب مىدانم مىپذيرم ولى به رختخواب نيازم نيست زيرا كه بيستوپنج سال است كه پشت و پهلو بر بستر استراحت ننهادهام.»<ref>همان، ص ۲۰</ref> | |||
==== توسل و زیارت ==== | |||
'''شیخ حسنعلی نخودکی''' استمداد از ارواح مطهر امامان معصوم و نيز استمداد از ارواح اولياء الهی را يكى از شرايط سلوك الىالله مىدانست و خود نیز به آن پایبند بود، از اينرو به اعتكاف و زيارت مشاهد متبركه ائمه طاهرین و قبور مقدسه اولياء مخصوصا شبها و روزهای جمعه اهتمام فراوان داشتند و یکی از قبوری که عصر هر پنجشنبه زیارتش میکرد مزار شیخ محمد مؤمن استرآبادی بود.<ref>همان</ref> | |||
==== عبادت ==== | |||
*انجام فرائض يوميه در اول وقت و نیز انجام نافلهها و بيدارى سحرگاهان و تهجد و احياى شبهاى جمعه و ليالى متبرك و روزه در ايام البيض از جمله عبادتهایی است که ایشان انجام میداده است. <ref>همان</ref> | |||
*[[چلهگیری]] چندباره در یک سال و ریاضت در کوههای اطراف اصفهان همانند کوه صفه و همچنين اعتکاف و عبادت در مساجد و بقاع متبركه مانند مسجد لنبان و مقبره [[على بن سهل اصفهانى]] و [[محمدبن يوسف معدان بناء]] و [[بابا ركنالدين]] و مزار استاد خود مرحوم حاجى [[محمدصادق تحتپولادی]] در اصفهان نیز از اعمالی بوده که ایشان در مدت حضور خویش در اصفهان دنبال میکرده است و در مدتی که در عراق سکونت داشت در ناحيه نجف اشرف، مسجد كوفه، و مسجد سهله و مقبره كميل و ميثم تمار به عبادت مشغول میشد. <ref>همان،ص ۲۲</ref> | |||
==تحصیلات== | |||
ایشان از آغاز نوجوانى خود، به كسب دانش و تحصيل علوم مختلف مشغول شدند؛ خواندن و نوشتن و همچنين زبان و ادبيات عرب را در اصفهان فراگرفتند و در همين شهر، نزد اساتید بزرگ زمان، به اكتساب [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و [[منطق]] و [[فلسفه]] و حكمت پرداختند. او درس فقه و فلسفه را نزد آخوند ملا محمد كاشى گذراند و فلسفه و حكمت را از [[جهانگير خان قشقایی]] آموخت و تفسیر قرآن مجيد را از محضر درس حاجى سيد سينا پسر مرحوم [[سيد جعفر كاشى]] و چند تن از ديگر از فحول علماء عصر آموختند. سپس براى تكميل معارف به نجف اشرف و به كنار مرقد مطهر حضرت [[أميرالمؤمنين]] مشرف شدند. در اين شهر، از جلسات درس مرحوم [[سيد محمد فشاركى]] و [[سيد مرتضى كشميرى]] و [[ملااسماعيل قرهباغى]] استفاده مىكردند. <ref>همان، ص۱۴</ref> او پس از برگشتن از [[نجف]] اشرف ، در [[مشهد]] مقدس رضوى ساکن شد و در اين دوره از محضر اساتیدی چون [[محمدعلى فاضل]] و [[مير سيد على حائرى يزدى]] و حاجآقا [[حسين قمى]] ، و [[سيد عبدالرحمن مدرس]] بهره برد.<ref>همان، ص۱۶</ref> اساتید او در علوم باطنی همچنان که آمد در ابتدا حاجی محمدصادق تختپولادی بود و بعد از مرگ ایشان نزد [[سيد جعفر حسينى قزوينى]] رسیده و از حضور ایشان بهره میبرند. | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | |||
==منابع== | |||
{{منابع}} | |||
*مقدادی، علی، نشان از بینشانها. |
نسخهٔ کنونی تا ۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۳۹
حسنعلی مقدادی اصفهانی معروف به حسنعلی نخودکی اصفهانی از جمله عالمان و عارفان شیعه است که در تاریخ ۱۵ ذیالقعده ۱۲۷۹ هجری قمری در اصفهان متولد شده و در تاریخ ۱۳۶۱ هجری قمری از دنیا رفته است. مقبره ایشان هماکنون در صحن انقلاب حرم مطهر علی بن موسی الرضا در شهر مشهد قرار دارد. شهرت او بهدلیل کرامات بسیاری است که از او در حال حیات و ممات ایشان نقل شده است که شرح برخی از این کرامات در کتاب نشان از بی نشانها جمعآوری شده است.
زندگینامه
حسنعلی نخودکی در سال ۱۲۷۹ در اصفهان متولده شده است. او بر خلاف مکان تولد خویش به نخودکی مشهور است چرا که اواخر عمر خویش را در روستای نخودک یکی از روستاهای توابع شهر مشهد گذرانده است. پدر او، علیاکبر مقدادی، فردی عامی و از کاسبان اصفهان و متصف به زهد و پارسایی بود. او از مریدان محمدصادق تختپولادی بود و علت ارادت او به ایشان درمان شدن همسر او به واسطه دعایی بود که شیخ محمدصادق کرده بود.[۱] پدر شیخ حسنعلی که مردی زاهد و عارف مسلک بود از همان کودکی وقتی برای تهجد و خواندن نماز شب بیدار میشد حسنعلی را نیز بیدار میکرده و او را با راز و نیاز با خدا آشنا مینمود و از هفت سالگی نیز پدرش او را خدمت حاج محمدصادق تخت پولادی حاضر میکرده است و به دعای ایشان به هرجایی رسیده است؛ خود دراینباره اینگونه نقل میکند: «بیش از هفت سال نداشتم که نزدیک غروب آفتاب یکی از روزهای ماه رمضان که با تابستانی گرم مصادف شده بود به اتفاق پدرم به خدمت استادم حاجی محمد صادق مشرف شدم، در این اثناء کسی نباتی را برای تبرک به دست حاجی داد، استاد نبات را تبرک و به صاحبش رد فرمود و مقداری خرده نبات که کف دستش مانده بود به من داد و فرمود بخور، من بیدرنگ خوردم، پدرم عرض کرد؛ حسنعلی روزه بود، حاجی به من فرمود: مگر نمیدانستی که روزهبا خوردن نبات باطل میشود؟ عرض کردم: آری، فرمود پس چرا خوردی؟ عرضه داشتم: اطاعت امر شما را کردم؛ استاد دست مبارک خود را بر شانه من زد و فرمود، با این اطاعت به هر کجا که باید میرسیدی رسیدی».[۲]
سبک زندگی
خدمت به خلق
فرزند ایشان علی مقدادی اصفهانی در کتاب نشان از بینشانها شرح حال پدر خویش را اینگونه بیان میکند: «مرحوم پدرم حاج شيخ حسنعلى اصفهانى(أعلی الله مقامه) در كليه ساعات روز و شب ، براى رفع حوائج حاجتمندان و درماندگان، آماده بودند. روزى عرضه داشتم، خوب است براى مراجعه مردم وقتى مقرر شود. فرمود: پسرم، آن كس كه براى رضاى خدا، به خلق خدمت مىكند، نبايد كه وقتى معين كند. پدرم در ابتداى شبها پس از انجام فريضه ، به نگارش پاسخ نامهها و انجام خواستههاى مراجعان مشغول و سپس مدتى به مطالعه مىپرداختند. از نيمههاى شب تا طلوع آفتاب به نماز و ذكر و نوافل و تعقيبات سرگرم بودند. پس از طلوع خورشيد اندكى استراحت مىکردند و بعد از آن تا ظهر به ملاقات و گفتگو با مراجعان و تهيه و ساخت دارو براى بيماران مىنشستند و بالاخره عصرها براى تدريس به مدرسه مىرفتند و پس از آن نيز به پاسخگویى و رفع نيازمندى محتاجان و گرفتاران مشغول بودند و در تمام سال به تفاوت ايام و اختلاف احوال، پس از طلوع آفتاب و يا ساعتى بعد از ظهر استراحتى كوتاه مىکردند. در سال ۱۱۱۲ هجرى يكى از سادات محترم مشهد براى ايشان سجادهاى و رختخوابى هديه فرستاد. در جواب فرموده بودند: سجاده را به خاطر سيادت شما كه رعايت حرمتش را بر خود واجب مىدانم مىپذيرم ولى به رختخواب نيازم نيست زيرا كه بيستوپنج سال است كه پشت و پهلو بر بستر استراحت ننهادهام.»[۳]
توسل و زیارت
شیخ حسنعلی نخودکی استمداد از ارواح مطهر امامان معصوم و نيز استمداد از ارواح اولياء الهی را يكى از شرايط سلوك الىالله مىدانست و خود نیز به آن پایبند بود، از اينرو به اعتكاف و زيارت مشاهد متبركه ائمه طاهرین و قبور مقدسه اولياء مخصوصا شبها و روزهای جمعه اهتمام فراوان داشتند و یکی از قبوری که عصر هر پنجشنبه زیارتش میکرد مزار شیخ محمد مؤمن استرآبادی بود.[۴]
عبادت
- انجام فرائض يوميه در اول وقت و نیز انجام نافلهها و بيدارى سحرگاهان و تهجد و احياى شبهاى جمعه و ليالى متبرك و روزه در ايام البيض از جمله عبادتهایی است که ایشان انجام میداده است. [۵]
- چلهگیری چندباره در یک سال و ریاضت در کوههای اطراف اصفهان همانند کوه صفه و همچنين اعتکاف و عبادت در مساجد و بقاع متبركه مانند مسجد لنبان و مقبره على بن سهل اصفهانى و محمدبن يوسف معدان بناء و بابا ركنالدين و مزار استاد خود مرحوم حاجى محمدصادق تحتپولادی در اصفهان نیز از اعمالی بوده که ایشان در مدت حضور خویش در اصفهان دنبال میکرده است و در مدتی که در عراق سکونت داشت در ناحيه نجف اشرف، مسجد كوفه، و مسجد سهله و مقبره كميل و ميثم تمار به عبادت مشغول میشد. [۶]
تحصیلات
ایشان از آغاز نوجوانى خود، به كسب دانش و تحصيل علوم مختلف مشغول شدند؛ خواندن و نوشتن و همچنين زبان و ادبيات عرب را در اصفهان فراگرفتند و در همين شهر، نزد اساتید بزرگ زمان، به اكتساب فقه و اصول و منطق و فلسفه و حكمت پرداختند. او درس فقه و فلسفه را نزد آخوند ملا محمد كاشى گذراند و فلسفه و حكمت را از جهانگير خان قشقایی آموخت و تفسیر قرآن مجيد را از محضر درس حاجى سيد سينا پسر مرحوم سيد جعفر كاشى و چند تن از ديگر از فحول علماء عصر آموختند. سپس براى تكميل معارف به نجف اشرف و به كنار مرقد مطهر حضرت أميرالمؤمنين مشرف شدند. در اين شهر، از جلسات درس مرحوم سيد محمد فشاركى و سيد مرتضى كشميرى و ملااسماعيل قرهباغى استفاده مىكردند. [۷] او پس از برگشتن از نجف اشرف ، در مشهد مقدس رضوى ساکن شد و در اين دوره از محضر اساتیدی چون محمدعلى فاضل و مير سيد على حائرى يزدى و حاجآقا حسين قمى ، و سيد عبدالرحمن مدرس بهره برد.[۸] اساتید او در علوم باطنی همچنان که آمد در ابتدا حاجی محمدصادق تختپولادی بود و بعد از مرگ ایشان نزد سيد جعفر حسينى قزوينى رسیده و از حضور ایشان بهره میبرند.
پانویس
منابع
- مقدادی، علی، نشان از بینشانها.