نقد و بررسی دیدگاه جریان های تکفیری در زمینه زیارت قبور صالحان و اولیای الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


يكي از مباني فكري مهم [[جریانهای تكفيری|جريانهاي تكفيري]] كه موجب [[تكفير]] مسلمانان از ناحيه آنان گرديده است موضوع حرمت زيارت قبور صالحان و خواندن دعا و نماز در كنار آنها مي باشد . اينان بر اساس چنين عقيده اي عمل [[مسلمانان|مسلماناني]] را كه بقصد [[زيارت قبور]] اولياي الهي حركت نموده و دعا و نماز در كنار آنها مي خوانند مصداق شرك تلقي نموده و حكم به مشرك بودن آنان نموده اند . در اين مقاله اين ديدگاه مورد نقد و بررسي قرار گرفته و ديدگاه عالمان فريقين نسبت به چنين انديشه اي تبيين گرديده است .
یکی از مبانی فکری مهم [[جریانهای تكفیری|جریان‌های تکفیری]] که موجب [[تكفیر|تکفیر]] مسلمانان از ناحیه آنان گردیده است موضوع حرمت زیارت قبور صالحان و خواندن دعا و نماز در کنار آنها می‌باشد. اینان بر اساس چنین عقیده‌ای عمل مسلمانانی را که بقصد [[زیارت قبور|زیارت قبور]] اولیای الهی حرکت نموده و دعا و نماز در کنار آنها می‌خوانند مصداق شرک تلقی نموده و حکم به مشرک بودن آنان نموده‌اند. در این مقاله‌ این دیدگاه مورد نقد و بررسی قرار گرفته و دیدگاه عالمان فریقین نسبت به چنین اندیشه‌ای تبیین گردیده است.  


== ‌زيارت قبور صالحين و دعا در كنار قبور انان ==
==‌زیارت قبور صالحین و دعا در کنار قبور آنان ==


== ديدگاه شخصيتها و جريانهاي تكفيري در موضوع زيارت قبور صالحين ==
== دیدگاه شخصیت‌ها و جریان‌های تکفیری در موضوع زیارت قبور صالحین ==


=== ابن تيميه ===
=== ابن تیمیه ===
   
   
اصول ديدگاههاي ايشان در مساله زيارت بشرح ذيل مي باشد :‌
اصول دیدگاه‌های ایشان در مساله زیارت بشرح ذیل می‌باشد:‌


==== 1- انواع زيارت قبور اولياي الهي زيارت مشروع و زيارت بدعت- :‌ ====
====1- انواع زیارت قبور اولیای الهی زیارت مشروع و زیارت بدعت-:‌====
   
   
الف – زيارت قبور مسلمانان دو نوع است :‌ زيارت مشروع و زيارت بدعت  
الف – زیارت قبور مسلمانان دو نوع است:‌ زیارت مشروع و زیارت بدعت  
زيارت مشروع عبارتست از آمدن كنار قبور صالحين و دعا نمودن براي انان همانگونه كه بين مسلمانان چنين زيارتي مرسوم است و سيره نبوي بر ان مشروعيت ان دلالت مي كند .  
زیارت مشروع عبارتست از آمدن کنار قبور صالحین و دعا نمودن برای آنان همانگونه که بین مسلمانان چنین زیارتی مرسوم است و سیره نبوی بر آن مشروعیت آن دلالت می‌کند.  
اما زيارت بدعت عبارتست از ‌ حضور در كنار قبور صالحين و طلب حاجت بصورت مستقيم از انان يا اعتقاد به اينكه دعا در نزد قبور انان به اجابت نزديكتر است و نيز – مصداق ديگر زيارت بدعت - متوسل شدن به انان بصورتي  كه انان واسطه و شفيع در بارگاه الهي گرديده و قضاي حوائج را بجهت تقربشان به خداوند از محضر ربوبي مسئلت نمايند كه چنين زيارتي نيز از منظر وهابيت و جريانهاي تكفيري بدعت خواهد بود .<ref>مجموعه الفتاوي ج1 ص157-183 ومجموعه الفتاوي ج 17ص 469-471 </ref>  
اما زیارت بدعت عبارتست از ‌ حضور در کنار قبور صالحین و طلب حاجت بصورت مستقیم از آنان یا اعتقاد به اینکه دعا در نزد قبور آنان به اجابت نزدیکتر است و نیز – مصداق دیگر زیارت بدعت - متوسل شدن به آنان بصورتی که آنان واسطه و شفیع در بارگاه الهی گردیده و قضای حوائج را بجهت تقربشان به خداوند از محضر ربوبی مسئلت نمایند که چنین زیارتی نیز از منظر وهابیت و جریان‌های تکفیری بدعت خواهد بود.<ref>مجموعه الفتاوی ج1 ص157-183 ومجموعه الفتاوی ج 17ص 469-471 </ref>  
 
   
   
==== ب- زيارت قبور كفار جهت عبرت و ياد اوري قيامت:‌ ====
==== ب- زیارت قبور کفار جهت عبرت و یاد اوری قیامت:‌====


زيارت قبور اموات جهت عبرت و متذكر شدن به اخرت اختصاص به مسلمانان نداشته بلكه مشترك بين مسلمين و كفار خواهد بود.  
زیارت قبور اموات جهت عبرت و متذکر شدن به آخرت اختصاص به مسلمانان نداشته بلکه مشترک بین مسلمین و کفار خواهد بود.  


==== 2- عدم جواز دعا در كنار قبر پيامبر و طلب نمودن از او جهت دعا كردن براي ديگران <ref>همان ج 1 ص226</ref>====
====2- عدم جواز دعا در کنار قبر پیامبر و طلب نمودن از او جهت دعا کردن برای دیگران <ref>همان ج 1 ص226</ref>====  
   
   
====3-عدم مشروعیت نماز خواندن بسوی قبرپیامبر وصالحین (قبر را قبله قرار دادن):<ref>همان</ref>====


‌ایشان می‌گوید از بدعت‌هائی که در بین متاخرین رائج شده است نماز خواندن در مقابل قبور صالحین می‌باشد در حالی که اجماع بر عدم مشروعیت چنین عملی وجود دارد <ref>همان</ref>
   
   
==== 3-عدم مشروعيت نماز خواندن بسوي قبرپيامبر وصالحين (قبر را قبله قرار دادن):<ref>همان</ref> ====  
====4- حرمت قرار دادن قبر پیامبرص بعنوان مسجد و حرمت بناء‌ مسجد بر آن <ref>همان</ref>====
 
====5- حرمت نماز خواندن خلف قبر پیامبر <ref>همان</ref>====
 
‌ايشان مي گويد از بدعتهائي كه در بين متاخرين رائج شده است نماز خواندن در مقابل قبور صالحين مي باشد در حالي كه اجماع بر عدم مشروعيت چنين عملي وجود دارد <ref>همان</ref>  
 
   
   
==== 4- حرمت قرار دادن قبر پيامبرص  بعنوان مسجد و حرمت بناء‌ مسجد بر آن <ref>همان</ref>====
نتیجه آنکه از منظر ابن‌تیمیه زیارت قبور صالحین بصورت کلی و جهت عبرت و یادآوری آخرت مشروع و لی زیارت قبر خاص نظیر قبر پیامبر و طلب خواسته از او یا واسطه قراردادن او در محضر الهی مشروع نیست..علت عدم مشروعیت زیارت قبور بگونه‌ای که ذکر شد این است که این امر نوعی بت‌پرستی و شرک بخداوند می‌باشد. مضافا بر اینکه این عمل مخالف دستور پیامبر مبنی بر نهی از مسجد و مزار قرار دادن قبرش می‌باشد <ref>جهت توضیح بیشتر رك به :‌ حیاه ابن تیمیه محمد ابوزهره ص 274-275</ref>.  
  ‌
==== 5- حرمت نماز خواندن خلف قبر پيامبر <ref>همان</ref> ====
نتيجه انكه از منظر ابن تيميه زيارت قبور صالحين بصورت كلي و جهت عبرت و يادآوري اخرت مشروع و لي زيارت قبر خاص نظير قبر پيامبر و طلب خواسته از او يا واسطه قراردادن او در محضر الهي مشروع نيست ..علت عدم مشروعيت زيارت قبور بگونه اي كه ذكر شد اين است كه اين امر نوعي بت پرستي و شرك بخداوند مي باشد .مضافا بر اينكه اين عمل مخالف دستور پيامبر مبني بر نهي از مسجد و مزار قرار دادن قبرش مي باشد <ref>جهت توضيح بيشتر رك به :‌ حياه ابن تيميه محمد ابوزهره ص 274-275</ref>.


==== 6- حرمت سفر به قصد زيارت قبور اولياي الهي و قبر پيامبر ص ====  
====6- حرمت سفر به قصد زیارت قبور اولیای الهی و قبر پیامبر ص ====  


 
ایشان در این زمینه به روایاتی از قبیل:‌ لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إلَّا إلَی ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ: الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْمَسْجِدِ الْأَقْصَی وَمَسْجِدِی هَذَا استدلال می‌کند. ایشان احادیثی که دلالت بر مشروعیت زیارت قبور اولیای الهی دارد را ضعیف یا موضوع می‌داند <ref>مجموعه الفتاوی ج 4ص 521</ref>.  
ايشان در اين زمينه به رواياتي از قبيل :‌ لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إلَّا إلَى ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ : الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْمَسْجِدِ الْأَقْصَى وَمَسْجِدِي هَذَا استدلال مي كند.ايشان احاديثي كه دلالت بر مشروعيت زيارت قبور اولياي الهي دارد را ضعيف يا موضوع مي داند <ref>مجموعه الفتاوي ج 4ص 521</ref>.  


   
   
ايشان مي گويد  بر اساس حديث «لا تشد الرحال الا الي ثلاثه مساجد المسجدالحرام و مسجدي هذا و المسجد الاقصي » سفر نمودن تنها بجهت حضور در مسجد پيامبر جائز اما سفر زيارتي به قصد زيارت قبر پيامبر و قبور ديگران جائز نيست بدليل نهي كه در اين جهت وارد شده است بدين معنا كه وقتي سفر نمودن جهت زيارت قبور صالحين جهت تقرب به خداوند جائز نيست سفر جهت زيارت قبر پيامبر نيز به اين قصد و غرض جائز نيست <ref>همان ص 273</ref>.
ایشان می‌گوید بر اساس حدیث «لا تشد الرحال الا الی ثلاثه مساجد‌المسجدالحرام و مسجدی هذا و‌المسجد‌الاقصی» سفر نمودن تنها بجهت حضور در مسجد پیامبر جائز اما سفر زیارتی به قصد زیارت قبر پیامبر و قبور دیگران جائز نیست بدلیل نهی که در این جهت وارد شده است بدین معنا که وقتی سفر نمودن جهت زیارت قبور صالحین جهت تقرب به خداوند جائز نیست سفر جهت زیارت قبر پیامبر نیز به این قصد و غرض جائز نیست <ref>همان ص 273</ref>.  
 
 
==== 7- ضعف يا مجعول بودن رواياتي كه بر جواز زيارت قبر پيامبر مي كند  :‌ ====


====7- ضعف یا مجعول بودن روایاتی که بر جواز زیارت قبر پیامبر می‌کند:‌====


ابن تيميه قول جمهور مبني بر جواز زيارت قبر پيامبر را مستند به دو روايت  نبوي :‌» اذا سالتم الله فاسالوه بجاهي فان جاهي عند الله عظيم » و روايت :‌ ‌من زارني بعد مماتي فكانما زارني في حياتي (كه دلالت بر جواز زيارت قبر ان حضرت حتي بعد مماتش مي كند ) مي داند. ولي از منظر ابن تيميه هر دو روايت ايراد جدي دارد بدليل انكه روايت اول در هيچ كتاب حديثي وجود نداشته و دروغ مي باشد هر چند مقام و جاه پيامبر از همه انبياء‌عظيم تر مي باشد و روايت دوم نيز ضعيف و مخالف دين و روش مسلمين مي باشد. ابن تيميه جهت اثبات مدعاي خود به گفتار ائمه اربعه اهل سنت استناد نموده و اجماع و اتفاق انان را بر عدم جواز مس قبر پيامبر ادعا مي كند.<ref>همان ص 273-274
ابن تیمیه قول جمهور مبنی بر جواز زیارت قبر پیامبر را مستند به دو روایت نبوی:‌» اذا سالتم الله فاسالوه بجاهی فان جاهی عند الله عظیم» و روایت:‌ ‌من زارنی بعد مماتی فکانما زارنی فی حیاتی (که دلالت بر جواز زیارت قبر آن حضرت حتی بعد مماتش می‌کند) می‌داند ولی از منظر ابن‌تیمیه هر دو روایت ایراد جدی دارد بدلیل آنکه روایت اول در هیچ کتاب حدیثی وجود نداشته و دروغ می‌باشد هر چند مقام و جاه پیامبر از همه انبیاء‌ عظیم‌تر می‌باشد و روایت دوم نیز ضعیف و مخالف دین و روش مسلمین می‌باشد. ابن‌تیمیه جهت اثبات مدعای خود به گفتار ائمه اربعه اهل سنت استناد نموده و اجماع و اتفاق آنان را بر عدم جواز مس قبر پیامبر ادعا می‌کند.<ref>همان ص 273-274  
</ref>
</ref>


== نقد محمد ابوزهره به ابن تيميه در منع زيارت قبر پيامبر ص ==  
== نقد محمد ابوزهره به ابن‌تیمیه در منع زیارت قبر پیامبر ص ==  


ایشان می‌گوید هر چند ما با دیدگاه ابن‌تیمیه در مساله زیارت قبور بطور کلی موافق هستیم اما نسبت به دیدگاه ایشان در منع زیارت قبر پیامبر موافق نیستیم بجهت آنکه علت منع ابن‌تیمیه از زیارت قبر پیامبر دوری از بت‌پرستی است ایشان نصوص نهی از بت‌پرستی را به نهی از زیارت قبور اولیای الهی از جمله قبر پیامبر تطبیق می‌کند اما اشکالی که به ایشان وارد است این است که زیارت قبر پیامبر را نمی‌توان مظهر بت‌پرستی دانست چون زیارت قبر پیامبری که احیاگر شعار توحید بود به توحیدی شدن انسان کمک می‌کند و نفس زیارت قبر آن حضرت تعظیم شعار توحید است چون تقدیس پیامبر و قبر مطهر او تقدیس معانی است که پیامبر در احیای آنها کوشید. مضافا به اینکه سیره مسلمین بر زیارت قبر آن بزرگوار بوده و نمی‌توان عمل مردمی را که در طول قرون متمادی تا کنون به زیارت قبر پیامبر می‌روند نسبت شرک و بت‌پرستی داد.


ايشان مي گويد هر چند ما با ديدگاه ابن تيميه در مساله زيارت قبور بطور كلي موافق هستيم اما نسبت به ديدگاه ايشان در منع زيارت قبر پيامبر موافق نيستيم بجهت انكه علت منع ابن تيميه از زيارت قبر پيامبر دوري از بت پرستي است ايشان نصوص نهي از بت پرستي را به نهي از زيارت قبور اولياي الهي از جمله قبر پيامبر تطبيق مي كند اما اشكالي كه به ايشان وارد است اين است كه  زيارت قبر پيامبر را نمي توان مظهر بت پرستي دانست چون زيارت قبر پيامبري كه احياگر شعار توحيد بود به توحيدي شدن انسان كمك مي كند  و نفس زيارت قبر ان حضرت تعظيم شعار توحيد است  چون تقديس پيامبر و قبر مطهر او تقديس معاني است كه پيامبر در احياي انها كوشيد . مضافا به اينكه سيره مسلمين بر زيارت قبر ان بزرگوار بوده و نمي توان عمل مردمي را كه در طول قرون متمادي تا كنون به زيارت قبر پيامبر مي روند نسبت شرك و بت پرستي داد.
ایشان نسبت به حدیث لا تشدالرحال می‌گوید:‌ بر اساس روایت لاتشد‌الرحال....همانگونه که سفر جهت زیارت مسجد نبوی جائز است زیارت قبر رسول‌الله هم جائز خواهد بود بدلیل آنکه علت جواز سفر جهت زیارت مسجد نبوی آن است که پیامبر در آن مکان به عبادت می‌پرداخت و مکان حضور پیامبر بود و زائر با حضور در این مکان مقدس با روح و اندیشه ‌های توحیدی پیامبر ارتباط برقرار خواهد کرد بهمین دلیل زیارت قبر و روضه شریف آن حضرت نیز جائز خواهد بود هر چند نماز خواندن در آنجا بجهت نهی از مسجد قرار دادن قبر آن بزرگوار جائز نیست <ref>همان ص 274-275:‌نحن قد نمیل الی قوله فی زیاره قبور الصالحین اما زیاره قبر النبی ص فانا نخالفه مخالفه تامه و ذالك لان الاساس الذی بنی علیه قوله هو الوثنیه فان كان یرید ان زیاره قبر الشریف هنو فی ذاتاه نوع من الوثنیه فهو غریب فانك كما تفسره بانه وثنیه یصح ان یفسره بانه وحدانیه و مبالغه فیها لان زیاره قبر نبی الوحدانیه استشعار لحقیقتها و تقدیس لمعناها فان التقدیس الذی یتصل بالرسل انما هو من فكرتهم و هدایتهم فاللتقدیس لمحمد تقدیس للمعانی التی دعا الیها و حث علیها و كیف یتصور من مومن یعرف حقیقه الدعوه المحمدیه انه یكون مستشغرا لای معنی من معانی الوثنیه و هو یستعبر العبر و یستبصر ببصیرته عند الحضره الشریفه و الروضه المنیفه</ref>.  


 
== نقد شهید مطهری به گفتار تکفیری‌ها در منع از زیارت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ==
ايشان نسبت به حديث لاتشدالرحال مي گويد :‌ بر اساس روايت لاتشد الرحال....همانگونه كه سفر جهت زيارت مسجد نبوي جائز است زيارت قبر رسول الله هم جائز خواهد بود بدليل انكه علت جواز سفر جهت زيارت مسجد نبوي ان است كه پيامبر در ان مكان به عبادت مي پرداخت و مكان حضور پيامبر بود و زائر با حضور در اين مكان مقدس با روح و انديشه هاي توحيدي پيامبر ارتباط برقرار خواهد كرد  بهمين دليل زيارت قبر و روضه شريف ان حضرت نيز جائز خواهد بود هر چند نماز خواندن در انجا بجهت نهي از مسجد قرار دادن قبر ان بزرگوار جائز نيست <ref>همان ص 274-275:‌نحن قد نميل الي قوله في زياره قبور الصالحين اما زياره قبر النبي ص فانا نخالفه مخالفه تامه و ذالك لان الاساس الذي بني عليه قوله هو الوثنيه فان كان يريد ان زياره قبر الشريف هنو في ذاتاه نوع من الوثنيه فهو غريب فانك كما تفسره بانه وثنيه يصح ان يفسره بانه وحدانيه و مبالغه فيها لان زياره قبر نبي الوحدانيه استشعار لحقيقتها و تقديس لمعناها فان التقديس الذي يتصل بالرسل انما هو من فكرتهم و هدايتهم فاللتقديس لمحمد تقديس للمعاني التي دعا اليها و حث عليها و كيف يتصور من مومن يعرف حقيقه الدعوه المحمديه انه يكون مستشغرا لاي معني من معاني الوثنيه و هو يستعبر العبر و يستبصر ببصيرته عند الحضره الشريفه و الروضه المنيفه</ref>  .
 
== نقد شهيد مطهري به گفتار تكفيري ها در منع از زيارت پيامبرص ==
   
   
=== توسل به اولیای الهی عین عبادت خداوند است : ===
=== توسل به اولیای الهی عین عبادت خداوند است:===
                                                                                               
 
ايشان مي گويد :‌ زيارت پيامبر و اولياي الهي نه تنها شرك نيست بلكه عين عبادت خداوند و توحيد در عبادت است بجهت انكه مضاميني كه در زيارت پيامبر خوانده مي شود بخوبي گوياي اين امر است و ارتباطي با شرك و بت پرستي ندارد :‌
ایشان می‌گوید:‌ زیارت پیامبر و اولیای الهی نه تنها شرک نیست بلکه عین عبادت خداوند و توحید در عبادت است بجهت آنکه مضامینی که در زیارت پیامبر خوانده می‌شود بخوبی گویای این امر است و ارتباطی با شرک و بت‌پرستی ندارد:‌
 
 
ما مسلمانان در زيارت رسول اكرم صلى الله عليه و آله چنين مى‏خوانيم:
«اللَّهُمَّ انّى اعْتَقِدُ حُرْمَةَ صاحِبِ هذَا الْمَشْهَدِ الشَّريفِ فى غَيْبَتِهِ كَما اعْتَقِدُها فى حَضْرَتِهِ وَ اعْلَمُ انَّ رَسولَكَ وَ خُلَفائَكَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ احْياءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقونَ، يَرَوْنَ مَقامى وَ يَسْمَعونَ كَلامى وَ يَرُدّونَ سَلامى.».


ما مسلمانان در زیارت رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله چنین می‏‌خوانیم:
«اللَّهُمَّ انّی اعْتَقِدُ حُرْمَةَ صاحِبِ هذَا الْمَشْهَدِ الشَّریفِ فی غَیْبَتِهِ کَما اعْتَقِدُها فی حَضْرَتِهِ وَ اعْلَمُ انَّ رَسولَکَ وَ خُلَفائَکَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ احْیاءٌ عِنْدَکَ یُرْزَقونَ، یَرَوْنَ مَقامی وَ یَسْمَعونَ کَلامی وَ یَرُدّونَ سَلامی.».


يعنى: خدايا من احترام صاحب اين محل را پس از وفات، همان مى‏دانم كه در زمان حيات داشت. من مى‏دانم كه پيامبر تو و جانشينانى كه تو برگزيدى، همه در پيشگاه تو زنده و مرزوقند، مرا در جايگاهم مى‏بينند، سخنم را مى‏شنوند، سلامم را پاسخ مى‏گويند.                                                                                                   در آخر همين زيارت چنين مى‏خوانيم:
یعنی: خدایا من احترام صاحب این محل را پس از وفات، همان می‏‌دانم که در زمان حیات داشت. من می‌‏دانم که پیامبر تو و جانشینانی که تو برگزیدی، همه در پیشگاه تو زنده و مرزوقند، مرا در جایگاهم می‏‌بینند، سخنم را می‏‌شنوند، سلامم را پاسخ می‌‏گویند. در آخر همین زیارت چنین می‌‏خوانیم:


«اللَّهُمَّ انَّكَ قُلْتَ: «وَ لَوْ انَّهُمْ اذْ ظَلَمْوا انْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَروا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدوا اللَّهَ تَوّاباً رَحيماً وَ انّى اتَيْتُكَ مُسْتَغْفِراً تائِباً مِنْ ذُنوبى وَ انّى اتَوَجَّهُ بِكَ الَى اللَّهِ رَبّى وَ رَبِّكَ لِيَغْفِرَ لي ذُنوبى.».
«اللَّهُمَّ انَّکَ قُلْتَ: «وَ لَوْ انَّهُمْ اذْ ظَلَمْوا انْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَروا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدوا اللَّهَ تَوّاباً رَحیماً.» وَ انّی اتَیْتُکَ مُسْتَغْفِراً تائِباً مِنْ ذُنوبی وَ انّی اتَوَجَّهُ بِکَ الَی اللَّهِ رَبّی وَ رَبِّکَ لِیَغْفِرَ لی ذُنوبی.».


يعنى خدايا تو در كلام مجيدت به پيامبرت گفتى: «اگر آنان آنگاه كه به خود ستم مى‏كنند نزد تو بيايند و از خداوند طلب آمرزش كنند و پيامبر نيز براى آنها طلب آمرزش كند، خداوند را توبه پذير و مهربان خواهند يافت.» سپس خطاب به رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى‏گوييم: اى پيامبر عزيز! من آمده‏ام نزد تو در حالى كه از خداوند آمرزش مى‏طلبم و در حالى كه از گناه گذشته‏ام پشيمانم. من به وسيله تو كه بنده صالح خدا هستى و مى‏توانى براى من دعا و استغفار كنى، به سوى خدا كه هم پروردگار من است و هم پروردگار تو روآورده‏ام تا (در اثر استغفار من و استغفار تو) گناهان مرا بيامرزد<ref>مجموعه آثار استاد شهيد مطهرىج‏14، ص: 231-230.  
یعنی خدایا تو در کلام مجیدت به پیامبرت گفتی: «اگر آنان آنگاه که به خود ستم می‌‏کنند نزد تو بیایند و از خداوند طلب آمرزش کنند و پیامبر نیز برای آنها طلب آمرزش کند، خداوند را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت.» سپس خطاب به رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله می‏گوییم: ای پیامبر عزیز! من آمده‌‏ام نزد تو در حالی که از خداوند آمرزش می‌‏طلبم و در حالی که از گناه گذشته‌ام پشیمانم. من به وسیله تو که بنده صالح خدا هستی و می‏‌توانی برای من دعا و استغفار کنی، به سوی خدا که هم پروردگار من است و هم پروردگار تو روآورده‌‏ام تا (در اثر استغفار من و استغفار تو) گناهان مرا بیامرزد<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرىج‏14، ص: 231-230.  
</ref>
</ref>


== پاسخ ايه الله سبحاني به گفتار ابن تيميه و ...در منع زيارت قبر پيامبر ص :‌<ref>لازم به ذكر است دلائلي كه ايه الله سبحاني نقل مي كند طبق فرمايش خودشان دلائل فقهاي بزرگ مذاهب اربعه اهل سنت مي باشد .رك به:‌ فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامي ج 3ص132</ref> ==
== پاسخ آیة‌الله سبحانی به گفتار ابن‌تیمیه و...در منع زیارت قبر پیامبر ص:‌<ref>لازم به ذكر است دلائلی كه آیة‌الله سبحانی نقل می‌كند طبق فرمایش خودشان دلائل فقهای بزرگ مذاهب اربعه اهل سنت می‌باشد .رك به:‌ فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص132</ref>==
   
   
ايشان در رد ديدگاه ابن تيميه نخست به رفتار مسلمانان در طول 14 قرن در زيارت قبر پيامبر پرداخته و مي گويد :‌ درميان دلائل فراوانى كه مى توان براى روا بودن سفر براى زيارت قبر پيامبر مطرح كرد، همان سيره عموم مسلمانان جهان است كه پيوسته پس از رحلت تا به امروز ادامه داشته است.وهيچ كس نمى تواند، يك چنين سيره و روش را انكار كند وپيوسته درتمام ادوار اسلامى، حج وزيارت توأم بوده اند.
ایشان در رد دیدگاه ابن‌تیمیه نخست به رفتار مسلمانان در طول 14 قرن در زیارت قبر پیامبر پرداخته و می‌گوید:‌ درمیان دلائل فراوانی که می‌توان برای روا بودن سفر برای زیارت قبر پیامبر مطرح کرد، همان سیره عموم مسلمانان جهان است که پیوسته پس از رحلت تا به امروز ادامه داشته است و هیچ کس نمی‌تواند یک چنین سیره و روش را انکار کند وپیوسته درتمام ادوار اسلامی، حج وزیارت توأم بوده‌اند.
 
 
انگاه به گفتار  يكى از انديشمندان بزرگ اهل سنت يعنى «سُبْكى» استناد كرده و از قول او  مي گويد :
ما، همه مسلمانان جهان را كه عازم حج بوده اند، ديده ايم، وكسانى كه قبل ازما مى زيستند، آنان نيز ديده اند، ومطلب نيز سينه به سينه نقل شده كه تمام مسلمانان جهان ، بابذل جان ومال ، پيوسته به زيارت قبر پيامبر شتافته، ودراين را ه مشتاقانه رنج سفر را تحمل مى كردند و چنين اتفاقي نميتواند خطا و نادرست باشد بلكه همگى اين كار را براى خدا انجام ميدادند، وهركس كه از كاروان عقب مى ماند، ازاينكه به زيارت قبر پيامبر تشرف نيافته، اندوهگين ميشد.
 
ابن تيميه و پيروان او مى گويند : سفر توده هاى عظيم مسلمانانان در هر سال، ازمكه به مدينه ويا از وطن به مدينه، براى برگزارى نماز در مسجد النبى است،نه براى زيارت قبر پيامبر، ولى شكى نيست كه اين گفتار كاملاً بى اساس است، به گواه اينكه مسلمانان كمتر به  بيت المقدس  سفر مى كنند در حالى كه فضيلت نماز در آن مسجد بسان برگزارى نماز در مسجد النبى است.اگر هدف از تحمل رنج سفر،در عزم به حج يا باز گشت از آن تنها نماز گزارى در مسجد النبى باشد، بايد نمونه اين هجوم را در سفر به بيت المقدس نيز مشاهده كنيم،واگر كسي دراين مطلب شك و ترديد دارد،مى تواند آن را از مسافران و قاصدان سفر بپرسد <ref>فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامي ج 3ص 133-132به نقل از :‌ تقى الدين سبكى ـ شفاء السقام في زيارة خير الانام، ص 85 ـ 86 چاپ بولاق ـ مصر.</ref>


.
انگاه به گفتار یکی از اندیشمندان بزرگ اهل سنت یعنی «سُبْکی» استناد کرده و از قول او می‌گوید:
ما، همه مسلمانان جهان را که عازم حج بوده‌اند، دیده‌ایم وکسانی که قبل ازما می‌زیستند، آنان نیز دیده‌اند ومطلب نیز سینه به سینه نقل شده که تمام مسلمانان جهان، بابذل جان ومال، پیوسته به زیارت قبر پیامبر شتافته ودراین را ه مشتاقانه رنج سفر را تحمل می‌کردند و چنین اتفاقی نمی‌تواند خطا و نادرست باشد بلکه همگی این کار را برای خدا انجام می‌دادند و هرکس که از کاروان عقب می‌ماند، ازاینکه به زیارت قبر پیامبر تشرف نیافته، اندوهگین می‌شد.


ابن تیمیه و پیروان او می‌گویند: سفر توده ‌های عظیم مسلمانانان در هر سال، از مکه به مدینه ویا از وطن به مدینه، برای برگزاری نماز در مسجد‌النبی است، نه برای زیارت قبر پیامبر ولی شکی نیست که این گفتار کاملاً بی اساس است، به گواه اینکه مسلمانان کمتر به بیت‌المقدس سفر می‌کنند در حالی که فضیلت نماز در آن مسجد بسان برگزاری نماز در مسجد‌النبی است. اگر هدف از تحمل رنج سفر، در عزم به حج یا بازگشت از آن تنها نمازگزاری در مسجد‌النبی باشد، باید نمونه این هجوم را در سفر به بیت‌المقدس نیز مشاهده کنیم و اگر کسی در این مطلب شک و تردید دارد، می‌تواند آن را از مسافران و قاصدان سفر بپرسد. <ref>فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص 133-132به نقل از :‌ تقى الدین سبكى ـ شفاء السقام فی زیارة خیر الانام، ص 85 ـ 86 چاپ بولاق ـ مصر.</ref>


ایشان آنگاه به سیره صحابه جهت زیارت قبر پیامبر استناد نموده و می‌گوید:‌
پس از زمان پیامبر، صحابه و یا تابعین برای زیارت قبر پیامبر بار سفر می‌بستند و آن‌را کاری عبادی و مایه نزدیکی به خدا می‌دانستند. آنگاه برخی را بعنوان نمونه این‌چنین بیان می‌کند:‌


ايشان انگاه به سيره صحابه جهت  زيارت قبر پيامبر استناد نموده و مي گويد :
الف ـ بلال حبشی مؤذّن رسول خد اپس از در گذشت پیامبر، مدینه را به عزم انجام فریضه بزرگ مرزبانی (مرابطه) ترک گفت. شبی پیامبر را در خواب دید که به او فرمود: آیا وقت آن نشده که مارا زیارت کنی؟ با اندوه فراوان از خواب بر خاست و رو به راه نهاد. یک‌سره به سوی قبر پیامبر آمد و در کنار قبر به گریستن پرداخت چهره بر قبر می‌سود. ناگهان نور دیدگان پیامبر حسن وحسین را دید و هر دو را به آغوش کشید و بوسید و هر دو از او درخواست کردند که اذان او را بشنوند. بلال در همان‌جا ایستاد، که درزمان پیامبر برای اذان می‌ایستاد و ندای تکبیر آغاز کرد.
پس از زمان پيامبر،صحابه و يا تابعين،براى زيارت قبر پيامبر با ر سفر مى بستند وآن را كارى عبادى ومايه نزديكى به خدا مى دانستند. انگاه برخي را بعنوان نمونه اينچنين بيان مي كند:‌


مردم مدینه وقتی صدای تکبیر او را شنیدند، شهر به لرزه در آمد و چون شهادت نخست را به پایان برد، غوغایی به پا خاست و وقتی به رسالت پیامبر شهادت داد، زن ومرد از خانه بیرون ریختند. گوئی پیامبر دوباره برانگیخته شده. چنان می‌گریستند که هرگز مدینه آن حالت را به خود ندیده بود.


الف ـ بلال حبشى مؤذّن رسول خد اپس از در گذشت پيامبر،مدينه را به عزم انجام فريضه بزرگ مرزبانى (مرابطه ) ترك گفت.شبى پيامبر را در خواب ديد كه به او فرمود:آيا وقت آن نشده كه مارا زيارت كنى ؟ با اندوه فراوان از خواب بر خاست ورو به راه نهاد.يك سره به سوى قبر پيامبر آمد،ودر كنار قبر به گريستن پرداخت چهره بر قبر مى سود.ناگهان نور ديدگان پيامبر حسن وحسين را ديد وهر دور را به آغوش كشيد وبوسيد وهر دو ازاو درخواست كردند كه اذان او را بشنوند. بلال در همانجا ايستاد، كه درزمان پيامبر براى اذان مى ايستاد ونداى تكبير آغاز كرد.
ب ـ عمر بن عبدالعزیز، افرادی را از شام به مدینه اعزام می‌کرد تا سلام او را به پیامبر برسانند وبر گردند.


ج ـ عمر بیت‌المقدس را فتح کرد و کعب‌الأحبار درآن منطقه به او پیوست وتظاهر به اسلام کرد، عمر به وی گفت: آیا می‌خواهی با من به مدینه بیایی وقبر پیامبر را زیارت کنی ؟واز زیارت او بهره ببری؟ وی در پاسخ گفت: آری حاضرم،


مردم مدينه وقتى صداى تكبير او را شنيدند، شهر به لرزه در آمد، وچون شهادت نخست را به پايان برد،غوغايى به پا خاست ووقتى به رسالت پيامبر شهادت داد، زن ومرد ازخانه بيرون ريختند.گوئى پيامبر دوباره برانگيخته شده . چنان ميگريستند كه هرگز مدينه آن حالت را به خود نديده بود.
وقتی خلیفه به مدینه رسید، نخستین کاری که کرد، این بود که به مسجد رفت وبرپیامبر سلام کرد.
ایشان در ادامه می‌گوید:‌ با توجه به سیره عموم مسلمانان جهان وعمل صحابه وتابعین، نباید درباره مباح بودن سفر برای زیارت شک وتردید کرد، ایشان بعد از ذکر روایاتی نظیر حدیثی که از ابن‌عمر نقل شده که گفت: رسول خدا فرمود: مَنْ جَائَنی زائرا لاتحمله إلا زیارتی کان حقاً علیّ أن أکون له شفیعاً یوم‌الْقیامة
«هرکس برای زیارت من آید و انگیزه‌ای جز زیارت من نداشته باشد، شایسته است من روز رستاخیز شفیع او باشم.


و در روایت دیگر فرمود:
من حج فزار قبری بعدوفاتی کان کمن زارنی فی حیاتی
«هرکس قبر مرا پس از رحلتم زیارت کند، بسان این است که در دوران زندگیم به دیدار من آمده باشد»


ب ـ عمر بن عبدالعزيز، افرادى را از شام به مدينه اعزام مى كرد، تا سلام او را به پيامبر برسانند وبر گردند.
و نیز بیان اینکه «، خود پیامبر برای زیارت قبور شهداء ازمدینه بیرون می‌رفت». می‌گوید:‌
 
با توجه به این روایات که برخی نیز در صحاح اهل سنت آمده، هیچ انسان منصفی نمی‌تواند در درستی آنها تردید کند، به ویژه که انبوهی از علمای اهل سنت، سفر برای زیارت قبر پیامبر را مستحب شمرده‌اند و همگی در کتاب‌های مناسک حج آن را یاد‌آور شده‌اند. <ref>فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص 134-135</ref>
 
ج ـ عمر بيت المقدس را فتح كرد، و كعب الأحبار درآن منطقه به او پيوست وتظاهر به اسلام كرد، عمر به وى گفت : آيا مى خواهى با من به مدينه بيايى وقبر پيامبر را زيارت كنى ؟واز زيارت او بهره ببرى ؟ وى در پاسخ گفت : آرى حاضرم،
 
 
وقتى خليفه به مدينه رسيد، نخستين كارى كه كرد، اين بود كه به مسجد رفت وبرپيامبر سلام كرد.
ايشان در ادامه مي گويد :‌ با توجه به سيره عموم مسلمانان جهان وعمل صحابه وتابعين، نبايد در باره مباح بودن سفر براى زيارت شك وترديد كرد، ايشان بعد از ذكر رواياتي نظير حديثي  كه از ابن عمر نقل شده كه گفت : رسول خدا فرمود: مَنْ جَائَني زائرا لاتحمله إلا زيارتي كان حقاً عليّ أن أكون له شفيعاً يوم الْقيامة
«هركس براى زيارت من آيد وانگيزه اى جز زيارت من نداشته باشد، شايسته است،من روز رستاخيز شفيع او باشم.
 
 
ودر روايت ديگر فرمود :
من حج فزار قبرى بعدوفاتي كان كمن زارني في حياتي
«هركس قبر مرا پس از رحلتم زيارت كند، بسان اين است كه در دوران زندگيم، به ديدار من آمده باشد»
 
 
و نيز بيان اينكه «، خود پيامبر، براى زيارت قبور شهداء، ازمدينه، بيرون مى رفت». مي گويد :‌
با توجه به اين روايات كه برخى نيز در صحاح اهل سنت آمده، هيچ انسان منصفى نمى تواند در درستى آنها ترديد كند، به ويژه كه انبوهى از علماى اهل سنت،سفر برا ى زيارت قبر پيامبر را مستحب شمرده اند و همگى در كتابهاى مناسك حج آن را ياد آور شده اند. <ref>فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامي ج 3ص 134-135</ref>
 
 
ايه الله سبحاني علت انحرافات فكري وهابيت و ابن تيميه ر اسطحي نگري در قران و احاديث دانسته مي گويد :‌
آفت وهابيت از ابن تيميه گرفته تا به امروز ، همان آفت سطحى نگرى ودورى از دقت درسند ومضمون روايت است واگر ابن تيميه در قرن هشتم به حديثى استدلال كرده آنان معتقدند حتما استدلال او خطا ناپذير بوده وپيوسته همان را تكرار مى كنند. ديگر به خود اجازه نمى دهند كه درباره آن تجديد نظر كنند، يا به انتقاد محققان گوش فرا دهند.<ref>همان ص 143-144</ref>


ایه‌الله سبحانی علت انحرافات فکری وهابیت و ابن‌تیمیه ر اسطحی‌نگری در قرآن و احادیث دانسته می‌گوید:‌
آفت وهابیت از ابن‌تیمیه گرفته تا به امروز، همان آفت سطحی نگری ودوری از دقت درسند ومضمون روایت است واگر ابن‌تیمیه در قرن هشتم به حدیثی استدلال کرده آنان معتقدند حتما استدلال او خطا ناپذیر بوده وپیوسته همان را تکرار می‌کنند. دیگر به خود اجازه نمی دهند که درباره آن تجدید‌نظر کنند، یا به انتقاد محققان گوش فرا دهند.<ref>همان ص 143-144</ref>
    
    
== سخن غزالي در معناي حديث :‌ لا تشدّ الرحال... ==
== سخن غزالی در معنای حدیث:‌ لا تشدّ‌الرحال... ==
 
سخن غزالي در معناي حديث :‌ لا تشدّ الرحال إلاّ إلى ثلاثة مساجد : مسجدي هذا، و المسجد الحرام و المسجد الاقصى
ايشان در كتاب احياء‌ علوم الدين در كتاب اداب السفر ضمن بيان سفر ظاهري (و بدني) و سفر قلبي و باطني، سفرزيارتي جهت قبور اولياي الهي را امري ممدوح و عملي عبادي  دانسته و مي گويد :‌
 
كساني كه در دنيا زيارتشان ممدوح  و متبرك بود بعد از وفاتشان نيز زيارت قبورشان عملي ممدوح و متبرك خواهد بود.البته درجات ثواب زيارت اينان بحسب درجات فضائل و مقاماتي است كه در نزد خداوند دارند<ref>احياء‌علوم الدين ج 6ص 100</ref>.
 
 
ايشان با اشاره به حديث لاتشد الرحال مي گويد : ‌هرگز نميتوان حتى تحريم سفر به سوى ساير مساجد را با اين حديث ثابت كرد، زيرا لسان حديث، لسان ارشاد وراهنمايى است، وآن اينكه چون غير از اين سه مسجد، تمام مساجد، ازنظر فضيلت يكسان ويكنواخت هستند، ديگر صحيح نيست مسلمانى وقت خود را تلف كند ورنج سفر بر خود هموار سازد و به زيارت ديگر مساجد ويا اقامه نماز در آنها برود،زيرا آنچه را كه از ثواب نماز گزاردن در مساجد دور دست، مى طلبد، درمساجد نزديك هم موجود است <ref>همان ص 100(ترجمه از كتاب  :‌ فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامي ج 3ص 146-147</ref>
 
 
== ديدگاه ابن حجرمكي در مشروعيت زيارت قبر پيامبر :‌ ==  


سخن غزالی در معنای حدیث:‌ لا تشدّ‌الرحال إلاّ إلی ثلاثة مساجد: مسجدی هذا و‌المسجد‌الحرام و‌المسجد‌الاقصی
ایشان در کتاب احیاء‌ علوم‌الدین در کتاب آداب‌السفر ضمن بیان سفر ظاهری (و بدنی) و سفر قلبی و باطنی، سفرزیارتی جهت قبور اولیای الهی را امری ممدوح و عملی عبادی دانسته و می‌گوید:‌


ايشان مي گويد ادله اربعه قائم بر مشروعيت زيارت قبر پيامبر مي باشد :‌ انّ زيارته (ص) مشروعة مطلوبة بالكتاب والسنة و اجماع الامة و بالقياس.
کسانی که در دنیا زیارتشان ممدوح و متبرک بود بعد از وفاتشان نیز زیارت قبورشان عملی ممدوح و متبرک خواهد بود. البته درجات ثواب زیارت اینان بحسب درجات فضائل و مقاماتی است که در نزد خداوند دارند<ref>احیاء‌علوم الدین ج 6ص 100</ref>.  
انگاه به تبيين ايات و روايات در اين زمينه مي پردازد از جمله انكه در بخش ايات به دو ايه :‌ ولَو أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ واسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّابًا رَحِيمًا <ref>( النساء: 64 )</ref>). و نيز ايه :‌ ومَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللهِ ورَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللهِ وكَانَ اللهُ غَفُورًا رَحِيمًا). <ref>النساء: 100.</ref> استناد مي كند و مي گويد :


ایشان با اشاره به حدیث لاتشد‌الرحال می‌گوید: ‌هرگز نمی‌توان حتی تحریم سفر به سوی سایر مساجد را با این حدیث ثابت کرد، زیرا لسان حدیث، لسان ارشاد وراهنمایی است وآن اینکه چون غیر از این سه مسجد، تمام مساجد، ازنظر فضیلت یکسان ویکنواخت هستند، دیگر صحیح نیست مسلمانی وقت خود را تلف کند ورنج سفر بر خود هموار سازد و به زیارت دیگر مساجد ویا اقامه نماز در آنها برود، زیرا آنچه را که از ثواب نماز گزاردن در مساجد دور دست، می‌طلبد، درمساجد نزدیک هم موجود است <ref>همان ص 100(ترجمه از كتاب :‌ فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص 146-147</ref>


‌بر اساس ايه اول خداوند امت اسلامي را تهييج مي كند كه به حضور رسول الله رفته و او را واسطه درگاهش جهت مغفرت گناهانشان قرار دهند ؛
== دیدگاه ابن‌حجر مکی در مشروعیت زیارت قبر پیامبر:‌==
اين امر اختصاص به دوران حياتش نداشته بلكه بعد از مماتش نيز جاري خواهد بود و بر اساس ايه دوم بايد گفت همانگونه كه  عنوان مهاجرا الي الله و رسوله شامل همه كساني است كه در زمان حيات ان حضرت از ديارشان بقصد ديدار ان حضرت بحضورش مشرف مي شدند همينطور شامل كساني است كه بعد از ممات ان حضرت از ديارشان بقصد زيارت قبر پيامبر هجرت مي كنند بدليل انكه در روايات امده است كه :‌ من زارنى بعد موتى فكأنما زارنى في حياتى .و «من حج فزارنى في مسجدى بعد وفاتى كان كمن زارنى في حياتى».


ایشان می‌گوید ادله اربعه قائم بر مشروعیت زیارت قبر پیامبر می‌باشد:‌ انّ زیارته (ص) مشروعة مطلوبة بالکتاب والسنة و اجماع‌الامة و بالقیاس.
انگاه به تبیین آیاتو روایات در این زمینه می‌پردازد از جمله آنکه در بخش آیات به دو آیه:‌ ولَو أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ واسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّابًا رَحِیمًا <ref>(النساء: 64)</ref>) و نیز آیه:‌ ومَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللهِ ورَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللهِ وکَانَ اللهُ غَفُورًا رَحِیمًا). <ref>النساء: 100.</ref> استناد می‌کند و می‌گوید:


ايشان مي گويد :‌اين احاديث دلالت بر استحباب سفر بقصد زيارت قبر پيامبر داشته و بر ان تاكيد مي كند.  
‌بر اساس آیه اول خداوند امت اسلامی را تهییج می‌کند که به حضور رسول‌الله رفته و او را واسطه درگاهش جهت مغفرت گناهانشان قرار دهند؛
این امر اختصاص به دوران حیاتش نداشته بلکه بعد از مماتش نیز جاری خواهد بود و بر اساس آیه دوم باید گفت همانگونه که عنوان مهاجرا الی الله و رسوله شامل همه کسانی است که در زمان حیات آن حضرت از دیارشان بقصد دیدار آن حضرت بحضورش مشرف می‌شدند همینطور شامل کسانی است که بعد از ممات آن حضرت از دیارشان بقصد زیارت قبر پیامبر هجرت می‌کنند بدلیل آنکه در روایات امده است که:‌ من زارنی بعد موتی فکأنما زارنی فی حیاتی و «من حج فزارنی فی مسجدی بعد وفاتی کان کمن زارنی فی حیاتی».  


ایشان می‌گوید:‌ این احادیث دلالت بر استحباب سفر بقصد زیارت قبر پیامبر داشته و بر آن تاکید می‌کند.


ايشان مي گويد از انجا كه هر زيارتي سبب تقرب به مزور مي گردد از اينرو هر سفري كه جهت زيارت – شخص يا مكاني – صورت گيرد سبب قرب به او خواهد بود. و از انجا كه سيره پيامبر بر خروج از مدينه جهت زيارت قبور اهل بقيع و شهداي احد دلالت بر مشروعيت چنين سفري مي كند  بنابر اين مشروعيت سفر زيارتي جهت زيارت قبرپيامبر نسبت به قبور ديگران اولي و انسب خواهد بود. ايشان مي گويد اجماع نيز بر مشروعيت زيارت پيامبر قائم است   <ref>الوهابية المتطرفة: موسوعة نقدية، ج‏1، ص: 55-65 به نقل از :‌ كتاب الجوهر المنظم في زيارة القبر الشريف النبوي المكرم.‏</ref>  
ایشان می‌گوید از آنجا که هر زیارتی سبب تقرب به مزور می‌گردد از اینرو هر سفری که جهت زیارت – شخص یا مکانی – صورت گیرد سبب قرب به او خواهد بود و از آنجا که سیره پیامبر بر خروج از مدینه جهت زیارت قبور اهل بقیع و شهدای احد دلالت بر مشروعیت چنین سفری می‌کند بنابر‌این مشروعیت سفر زیارتی جهت زیارت قبرپیامبر نسبت به قبور دیگران اولی و انسب خواهد بود. ایشان می‌گوید اجماع نیز بر مشروعیت زیارت پیامبر قائم است <ref>الوهابیة المتطرفة: موسوعة نقدیة، ج‏1، ص: 55-65 به نقل از :‌ كتاب الجوهر المنظم فی زیارة القبر الشریف النبوی المكرم. ‏</ref>  
   
   
در كتاب « الفقه على المذاهب الأربعة نيز امده است كه  : زيارت قبر پيامبر يكى از بهترين كارهاى قربى است <ref>الفقه على المذاهب الأربعة ،1/505.</ref>.
در کتاب «الفقه علی المذاهب الأربعة نیز امده است که: زیارت قبر پیامبر یکی از بهترین کارهای قربی است <ref>الفقه على المذاهب الأربعة ،1/505.</ref>.
 


==پانويس==
== پانویس ==
{{پانویس|2}}
{{پانویس}}


== منابع ==
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده: شبهات  ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۹

یکی از مبانی فکری مهم جریان‌های تکفیری که موجب تکفیر مسلمانان از ناحیه آنان گردیده است موضوع حرمت زیارت قبور صالحان و خواندن دعا و نماز در کنار آنها می‌باشد. اینان بر اساس چنین عقیده‌ای عمل مسلمانانی را که بقصد زیارت قبور اولیای الهی حرکت نموده و دعا و نماز در کنار آنها می‌خوانند مصداق شرک تلقی نموده و حکم به مشرک بودن آنان نموده‌اند. در این مقاله‌ این دیدگاه مورد نقد و بررسی قرار گرفته و دیدگاه عالمان فریقین نسبت به چنین اندیشه‌ای تبیین گردیده است.

‌زیارت قبور صالحین و دعا در کنار قبور آنان

دیدگاه شخصیت‌ها و جریان‌های تکفیری در موضوع زیارت قبور صالحین

ابن تیمیه

اصول دیدگاه‌های ایشان در مساله زیارت بشرح ذیل می‌باشد:‌

1- انواع زیارت قبور اولیای الهی – زیارت مشروع و زیارت بدعت-:‌

الف – زیارت قبور مسلمانان دو نوع است:‌ زیارت مشروع و زیارت بدعت زیارت مشروع عبارتست از آمدن کنار قبور صالحین و دعا نمودن برای آنان همانگونه که بین مسلمانان چنین زیارتی مرسوم است و سیره نبوی بر آن مشروعیت آن دلالت می‌کند. اما زیارت بدعت عبارتست از ‌ حضور در کنار قبور صالحین و طلب حاجت بصورت مستقیم از آنان یا اعتقاد به اینکه دعا در نزد قبور آنان به اجابت نزدیکتر است و نیز – مصداق دیگر زیارت بدعت - متوسل شدن به آنان بصورتی که آنان واسطه و شفیع در بارگاه الهی گردیده و قضای حوائج را بجهت تقربشان به خداوند از محضر ربوبی مسئلت نمایند که چنین زیارتی نیز از منظر وهابیت و جریان‌های تکفیری بدعت خواهد بود.[۱]

ب- زیارت قبور کفار جهت عبرت و یاد اوری قیامت:‌

زیارت قبور اموات جهت عبرت و متذکر شدن به آخرت اختصاص به مسلمانان نداشته بلکه مشترک بین مسلمین و کفار خواهد بود.

2- عدم جواز دعا در کنار قبر پیامبر و طلب نمودن از او جهت دعا کردن برای دیگران [۲]

3-عدم مشروعیت نماز خواندن بسوی قبرپیامبر وصالحین (قبر را قبله قرار دادن):[۳]

‌ایشان می‌گوید از بدعت‌هائی که در بین متاخرین رائج شده است نماز خواندن در مقابل قبور صالحین می‌باشد در حالی که اجماع بر عدم مشروعیت چنین عملی وجود دارد [۴]

4- حرمت قرار دادن قبر پیامبرص بعنوان مسجد و حرمت بناء‌ مسجد بر آن [۵]

5- حرمت نماز خواندن خلف قبر پیامبر [۶]

نتیجه آنکه از منظر ابن‌تیمیه زیارت قبور صالحین بصورت کلی و جهت عبرت و یادآوری آخرت مشروع و لی زیارت قبر خاص نظیر قبر پیامبر و طلب خواسته از او یا واسطه قراردادن او در محضر الهی مشروع نیست..علت عدم مشروعیت زیارت قبور بگونه‌ای که ذکر شد این است که این امر نوعی بت‌پرستی و شرک بخداوند می‌باشد. مضافا بر اینکه این عمل مخالف دستور پیامبر مبنی بر نهی از مسجد و مزار قرار دادن قبرش می‌باشد [۷].

6- حرمت سفر به قصد زیارت قبور اولیای الهی و قبر پیامبر ص

ایشان در این زمینه به روایاتی از قبیل:‌ لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إلَّا إلَی ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ: الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْمَسْجِدِ الْأَقْصَی وَمَسْجِدِی هَذَا استدلال می‌کند. ایشان احادیثی که دلالت بر مشروعیت زیارت قبور اولیای الهی دارد را ضعیف یا موضوع می‌داند [۸].


ایشان می‌گوید بر اساس حدیث «لا تشد الرحال الا الی ثلاثه مساجد‌المسجدالحرام و مسجدی هذا و‌المسجد‌الاقصی» سفر نمودن تنها بجهت حضور در مسجد پیامبر جائز اما سفر زیارتی به قصد زیارت قبر پیامبر و قبور دیگران جائز نیست بدلیل نهی که در این جهت وارد شده است بدین معنا که وقتی سفر نمودن جهت زیارت قبور صالحین جهت تقرب به خداوند جائز نیست سفر جهت زیارت قبر پیامبر نیز به این قصد و غرض جائز نیست [۹].

7- ضعف یا مجعول بودن روایاتی که بر جواز زیارت قبر پیامبر می‌کند:‌

ابن تیمیه قول جمهور مبنی بر جواز زیارت قبر پیامبر را مستند به دو روایت نبوی:‌» اذا سالتم الله فاسالوه بجاهی فان جاهی عند الله عظیم» و روایت:‌ ‌من زارنی بعد مماتی فکانما زارنی فی حیاتی (که دلالت بر جواز زیارت قبر آن حضرت حتی بعد مماتش می‌کند) می‌داند ولی از منظر ابن‌تیمیه هر دو روایت ایراد جدی دارد بدلیل آنکه روایت اول در هیچ کتاب حدیثی وجود نداشته و دروغ می‌باشد هر چند مقام و جاه پیامبر از همه انبیاء‌ عظیم‌تر می‌باشد و روایت دوم نیز ضعیف و مخالف دین و روش مسلمین می‌باشد. ابن‌تیمیه جهت اثبات مدعای خود به گفتار ائمه اربعه اهل سنت استناد نموده و اجماع و اتفاق آنان را بر عدم جواز مس قبر پیامبر ادعا می‌کند.[۱۰]

نقد محمد ابوزهره به ابن‌تیمیه در منع زیارت قبر پیامبر ص

ایشان می‌گوید هر چند ما با دیدگاه ابن‌تیمیه در مساله زیارت قبور بطور کلی موافق هستیم اما نسبت به دیدگاه ایشان در منع زیارت قبر پیامبر موافق نیستیم بجهت آنکه علت منع ابن‌تیمیه از زیارت قبر پیامبر دوری از بت‌پرستی است ایشان نصوص نهی از بت‌پرستی را به نهی از زیارت قبور اولیای الهی از جمله قبر پیامبر تطبیق می‌کند اما اشکالی که به ایشان وارد است این است که زیارت قبر پیامبر را نمی‌توان مظهر بت‌پرستی دانست چون زیارت قبر پیامبری که احیاگر شعار توحید بود به توحیدی شدن انسان کمک می‌کند و نفس زیارت قبر آن حضرت تعظیم شعار توحید است چون تقدیس پیامبر و قبر مطهر او تقدیس معانی است که پیامبر در احیای آنها کوشید. مضافا به اینکه سیره مسلمین بر زیارت قبر آن بزرگوار بوده و نمی‌توان عمل مردمی را که در طول قرون متمادی تا کنون به زیارت قبر پیامبر می‌روند نسبت شرک و بت‌پرستی داد.

ایشان نسبت به حدیث لا تشدالرحال می‌گوید:‌ بر اساس روایت لاتشد‌الرحال....همانگونه که سفر جهت زیارت مسجد نبوی جائز است زیارت قبر رسول‌الله هم جائز خواهد بود بدلیل آنکه علت جواز سفر جهت زیارت مسجد نبوی آن است که پیامبر در آن مکان به عبادت می‌پرداخت و مکان حضور پیامبر بود و زائر با حضور در این مکان مقدس با روح و اندیشه ‌های توحیدی پیامبر ارتباط برقرار خواهد کرد بهمین دلیل زیارت قبر و روضه شریف آن حضرت نیز جائز خواهد بود هر چند نماز خواندن در آنجا بجهت نهی از مسجد قرار دادن قبر آن بزرگوار جائز نیست [۱۱].

نقد شهید مطهری به گفتار تکفیری‌ها در منع از زیارت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله

توسل به اولیای الهی عین عبادت خداوند است:

ایشان می‌گوید:‌ زیارت پیامبر و اولیای الهی نه تنها شرک نیست بلکه عین عبادت خداوند و توحید در عبادت است بجهت آنکه مضامینی که در زیارت پیامبر خوانده می‌شود بخوبی گویای این امر است و ارتباطی با شرک و بت‌پرستی ندارد:‌

ما مسلمانان در زیارت رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله چنین می‏‌خوانیم: «اللَّهُمَّ انّی اعْتَقِدُ حُرْمَةَ صاحِبِ هذَا الْمَشْهَدِ الشَّریفِ فی غَیْبَتِهِ کَما اعْتَقِدُها فی حَضْرَتِهِ وَ اعْلَمُ انَّ رَسولَکَ وَ خُلَفائَکَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ احْیاءٌ عِنْدَکَ یُرْزَقونَ، یَرَوْنَ مَقامی وَ یَسْمَعونَ کَلامی وَ یَرُدّونَ سَلامی.».

یعنی: خدایا من احترام صاحب این محل را پس از وفات، همان می‏‌دانم که در زمان حیات داشت. من می‌‏دانم که پیامبر تو و جانشینانی که تو برگزیدی، همه در پیشگاه تو زنده و مرزوقند، مرا در جایگاهم می‏‌بینند، سخنم را می‏‌شنوند، سلامم را پاسخ می‌‏گویند. در آخر همین زیارت چنین می‌‏خوانیم:

«اللَّهُمَّ انَّکَ قُلْتَ: «وَ لَوْ انَّهُمْ اذْ ظَلَمْوا انْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَروا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدوا اللَّهَ تَوّاباً رَحیماً.» وَ انّی اتَیْتُکَ مُسْتَغْفِراً تائِباً مِنْ ذُنوبی وَ انّی اتَوَجَّهُ بِکَ الَی اللَّهِ رَبّی وَ رَبِّکَ لِیَغْفِرَ لی ذُنوبی.».

یعنی خدایا تو در کلام مجیدت به پیامبرت گفتی: «اگر آنان آنگاه که به خود ستم می‌‏کنند نزد تو بیایند و از خداوند طلب آمرزش کنند و پیامبر نیز برای آنها طلب آمرزش کند، خداوند را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت.» سپس خطاب به رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله می‏گوییم: ای پیامبر عزیز! من آمده‌‏ام نزد تو در حالی که از خداوند آمرزش می‌‏طلبم و در حالی که از گناه گذشته‌ام پشیمانم. من به وسیله تو که بنده صالح خدا هستی و می‏‌توانی برای من دعا و استغفار کنی، به سوی خدا که هم پروردگار من است و هم پروردگار تو روآورده‌‏ام تا (در اثر استغفار من و استغفار تو) گناهان مرا بیامرزد[۱۲]

پاسخ آیة‌الله سبحانی به گفتار ابن‌تیمیه و...در منع زیارت قبر پیامبر ص:‌[۱۳]

ایشان در رد دیدگاه ابن‌تیمیه نخست به رفتار مسلمانان در طول 14 قرن در زیارت قبر پیامبر پرداخته و می‌گوید:‌ درمیان دلائل فراوانی که می‌توان برای روا بودن سفر برای زیارت قبر پیامبر مطرح کرد، همان سیره عموم مسلمانان جهان است که پیوسته پس از رحلت تا به امروز ادامه داشته است و هیچ کس نمی‌تواند یک چنین سیره و روش را انکار کند وپیوسته درتمام ادوار اسلامی، حج وزیارت توأم بوده‌اند.

انگاه به گفتار یکی از اندیشمندان بزرگ اهل سنت یعنی «سُبْکی» استناد کرده و از قول او می‌گوید: ما، همه مسلمانان جهان را که عازم حج بوده‌اند، دیده‌ایم وکسانی که قبل ازما می‌زیستند، آنان نیز دیده‌اند ومطلب نیز سینه به سینه نقل شده که تمام مسلمانان جهان، بابذل جان ومال، پیوسته به زیارت قبر پیامبر شتافته ودراین را ه مشتاقانه رنج سفر را تحمل می‌کردند و چنین اتفاقی نمی‌تواند خطا و نادرست باشد بلکه همگی این کار را برای خدا انجام می‌دادند و هرکس که از کاروان عقب می‌ماند، ازاینکه به زیارت قبر پیامبر تشرف نیافته، اندوهگین می‌شد.

ابن تیمیه و پیروان او می‌گویند: سفر توده ‌های عظیم مسلمانانان در هر سال، از مکه به مدینه ویا از وطن به مدینه، برای برگزاری نماز در مسجد‌النبی است، نه برای زیارت قبر پیامبر ولی شکی نیست که این گفتار کاملاً بی اساس است، به گواه اینکه مسلمانان کمتر به بیت‌المقدس سفر می‌کنند در حالی که فضیلت نماز در آن مسجد بسان برگزاری نماز در مسجد‌النبی است. اگر هدف از تحمل رنج سفر، در عزم به حج یا بازگشت از آن تنها نمازگزاری در مسجد‌النبی باشد، باید نمونه این هجوم را در سفر به بیت‌المقدس نیز مشاهده کنیم و اگر کسی در این مطلب شک و تردید دارد، می‌تواند آن را از مسافران و قاصدان سفر بپرسد. [۱۴]

ایشان آنگاه به سیره صحابه جهت زیارت قبر پیامبر استناد نموده و می‌گوید:‌ پس از زمان پیامبر، صحابه و یا تابعین برای زیارت قبر پیامبر بار سفر می‌بستند و آن‌را کاری عبادی و مایه نزدیکی به خدا می‌دانستند. آنگاه برخی را بعنوان نمونه این‌چنین بیان می‌کند:‌

الف ـ بلال حبشی مؤذّن رسول خد اپس از در گذشت پیامبر، مدینه را به عزم انجام فریضه بزرگ مرزبانی (مرابطه) ترک گفت. شبی پیامبر را در خواب دید که به او فرمود: آیا وقت آن نشده که مارا زیارت کنی؟ با اندوه فراوان از خواب بر خاست و رو به راه نهاد. یک‌سره به سوی قبر پیامبر آمد و در کنار قبر به گریستن پرداخت چهره بر قبر می‌سود. ناگهان نور دیدگان پیامبر حسن وحسین را دید و هر دو را به آغوش کشید و بوسید و هر دو از او درخواست کردند که اذان او را بشنوند. بلال در همان‌جا ایستاد، که درزمان پیامبر برای اذان می‌ایستاد و ندای تکبیر آغاز کرد.

مردم مدینه وقتی صدای تکبیر او را شنیدند، شهر به لرزه در آمد و چون شهادت نخست را به پایان برد، غوغایی به پا خاست و وقتی به رسالت پیامبر شهادت داد، زن ومرد از خانه بیرون ریختند. گوئی پیامبر دوباره برانگیخته شده. چنان می‌گریستند که هرگز مدینه آن حالت را به خود ندیده بود.

ب ـ عمر بن عبدالعزیز، افرادی را از شام به مدینه اعزام می‌کرد تا سلام او را به پیامبر برسانند وبر گردند.

ج ـ عمر بیت‌المقدس را فتح کرد و کعب‌الأحبار درآن منطقه به او پیوست وتظاهر به اسلام کرد، عمر به وی گفت: آیا می‌خواهی با من به مدینه بیایی وقبر پیامبر را زیارت کنی ؟واز زیارت او بهره ببری؟ وی در پاسخ گفت: آری حاضرم،

وقتی خلیفه به مدینه رسید، نخستین کاری که کرد، این بود که به مسجد رفت وبرپیامبر سلام کرد. ایشان در ادامه می‌گوید:‌ با توجه به سیره عموم مسلمانان جهان وعمل صحابه وتابعین، نباید درباره مباح بودن سفر برای زیارت شک وتردید کرد، ایشان بعد از ذکر روایاتی نظیر حدیثی که از ابن‌عمر نقل شده که گفت: رسول خدا فرمود: مَنْ جَائَنی زائرا لاتحمله إلا زیارتی کان حقاً علیّ أن أکون له شفیعاً یوم‌الْقیامة «هرکس برای زیارت من آید و انگیزه‌ای جز زیارت من نداشته باشد، شایسته است من روز رستاخیز شفیع او باشم.

و در روایت دیگر فرمود: من حج فزار قبری بعدوفاتی کان کمن زارنی فی حیاتی «هرکس قبر مرا پس از رحلتم زیارت کند، بسان این است که در دوران زندگیم به دیدار من آمده باشد»

و نیز بیان اینکه «، خود پیامبر برای زیارت قبور شهداء ازمدینه بیرون می‌رفت». می‌گوید:‌ با توجه به این روایات که برخی نیز در صحاح اهل سنت آمده، هیچ انسان منصفی نمی‌تواند در درستی آنها تردید کند، به ویژه که انبوهی از علمای اهل سنت، سفر برای زیارت قبر پیامبر را مستحب شمرده‌اند و همگی در کتاب‌های مناسک حج آن را یاد‌آور شده‌اند. [۱۵]

ایه‌الله سبحانی علت انحرافات فکری وهابیت و ابن‌تیمیه ر اسطحی‌نگری در قرآن و احادیث دانسته می‌گوید:‌ آفت وهابیت از ابن‌تیمیه گرفته تا به امروز، همان آفت سطحی نگری ودوری از دقت درسند ومضمون روایت است واگر ابن‌تیمیه در قرن هشتم به حدیثی استدلال کرده آنان معتقدند حتما استدلال او خطا ناپذیر بوده وپیوسته همان را تکرار می‌کنند. دیگر به خود اجازه نمی دهند که درباره آن تجدید‌نظر کنند، یا به انتقاد محققان گوش فرا دهند.[۱۶]

سخن غزالی در معنای حدیث:‌ لا تشدّ‌الرحال...

سخن غزالی در معنای حدیث:‌ لا تشدّ‌الرحال إلاّ إلی ثلاثة مساجد: مسجدی هذا و‌المسجد‌الحرام و‌المسجد‌الاقصی ایشان در کتاب احیاء‌ علوم‌الدین در کتاب آداب‌السفر ضمن بیان سفر ظاهری (و بدنی) و سفر قلبی و باطنی، سفرزیارتی جهت قبور اولیای الهی را امری ممدوح و عملی عبادی دانسته و می‌گوید:‌

کسانی که در دنیا زیارتشان ممدوح و متبرک بود بعد از وفاتشان نیز زیارت قبورشان عملی ممدوح و متبرک خواهد بود. البته درجات ثواب زیارت اینان بحسب درجات فضائل و مقاماتی است که در نزد خداوند دارند[۱۷].

ایشان با اشاره به حدیث لاتشد‌الرحال می‌گوید: ‌هرگز نمی‌توان حتی تحریم سفر به سوی سایر مساجد را با این حدیث ثابت کرد، زیرا لسان حدیث، لسان ارشاد وراهنمایی است وآن اینکه چون غیر از این سه مسجد، تمام مساجد، ازنظر فضیلت یکسان ویکنواخت هستند، دیگر صحیح نیست مسلمانی وقت خود را تلف کند ورنج سفر بر خود هموار سازد و به زیارت دیگر مساجد ویا اقامه نماز در آنها برود، زیرا آنچه را که از ثواب نماز گزاردن در مساجد دور دست، می‌طلبد، درمساجد نزدیک هم موجود است [۱۸]

دیدگاه ابن‌حجر مکی در مشروعیت زیارت قبر پیامبر:‌

ایشان می‌گوید ادله اربعه قائم بر مشروعیت زیارت قبر پیامبر می‌باشد:‌ انّ زیارته (ص) مشروعة مطلوبة بالکتاب والسنة و اجماع‌الامة و بالقیاس. انگاه به تبیین آیاتو روایات در این زمینه می‌پردازد از جمله آنکه در بخش آیات به دو آیه:‌ ولَو أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ واسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّابًا رَحِیمًا [۱۹]) و نیز آیه:‌ ومَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللهِ ورَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللهِ وکَانَ اللهُ غَفُورًا رَحِیمًا). [۲۰] استناد می‌کند و می‌گوید:

‌بر اساس آیه اول خداوند امت اسلامی را تهییج می‌کند که به حضور رسول‌الله رفته و او را واسطه درگاهش جهت مغفرت گناهانشان قرار دهند؛ این امر اختصاص به دوران حیاتش نداشته بلکه بعد از مماتش نیز جاری خواهد بود و بر اساس آیه دوم باید گفت همانگونه که عنوان مهاجرا الی الله و رسوله شامل همه کسانی است که در زمان حیات آن حضرت از دیارشان بقصد دیدار آن حضرت بحضورش مشرف می‌شدند همینطور شامل کسانی است که بعد از ممات آن حضرت از دیارشان بقصد زیارت قبر پیامبر هجرت می‌کنند بدلیل آنکه در روایات امده است که:‌ من زارنی بعد موتی فکأنما زارنی فی حیاتی و «من حج فزارنی فی مسجدی بعد وفاتی کان کمن زارنی فی حیاتی».

ایشان می‌گوید:‌ این احادیث دلالت بر استحباب سفر بقصد زیارت قبر پیامبر داشته و بر آن تاکید می‌کند.

ایشان می‌گوید از آنجا که هر زیارتی سبب تقرب به مزور می‌گردد از اینرو هر سفری که جهت زیارت – شخص یا مکانی – صورت گیرد سبب قرب به او خواهد بود و از آنجا که سیره پیامبر بر خروج از مدینه جهت زیارت قبور اهل بقیع و شهدای احد دلالت بر مشروعیت چنین سفری می‌کند بنابر‌این مشروعیت سفر زیارتی جهت زیارت قبرپیامبر نسبت به قبور دیگران اولی و انسب خواهد بود. ایشان می‌گوید اجماع نیز بر مشروعیت زیارت پیامبر قائم است [۲۱]

در کتاب «الفقه علی المذاهب الأربعة نیز امده است که: زیارت قبر پیامبر یکی از بهترین کارهای قربی است [۲۲].

پانویس

  1. مجموعه الفتاوی ج1 ص157-183 ومجموعه الفتاوی ج 17ص 469-471
  2. همان ج 1 ص226
  3. همان
  4. همان
  5. همان
  6. همان
  7. جهت توضیح بیشتر رك به :‌ حیاه ابن تیمیه محمد ابوزهره ص 274-275
  8. مجموعه الفتاوی ج 4ص 521
  9. همان ص 273
  10. همان ص 273-274
  11. همان ص 274-275:‌نحن قد نمیل الی قوله فی زیاره قبور الصالحین اما زیاره قبر النبی ص فانا نخالفه مخالفه تامه و ذالك لان الاساس الذی بنی علیه قوله هو الوثنیه فان كان یرید ان زیاره قبر الشریف هنو فی ذاتاه نوع من الوثنیه فهو غریب فانك كما تفسره بانه وثنیه یصح ان یفسره بانه وحدانیه و مبالغه فیها لان زیاره قبر نبی الوحدانیه استشعار لحقیقتها و تقدیس لمعناها فان التقدیس الذی یتصل بالرسل انما هو من فكرتهم و هدایتهم فاللتقدیس لمحمد تقدیس للمعانی التی دعا الیها و حث علیها و كیف یتصور من مومن یعرف حقیقه الدعوه المحمدیه انه یكون مستشغرا لای معنی من معانی الوثنیه و هو یستعبر العبر و یستبصر ببصیرته عند الحضره الشریفه و الروضه المنیفه
  12. مجموعه آثار استاد شهید مطهرىج‏14، ص: 231-230.
  13. لازم به ذكر است دلائلی كه آیة‌الله سبحانی نقل می‌كند طبق فرمایش خودشان دلائل فقهای بزرگ مذاهب اربعه اهل سنت می‌باشد .رك به:‌ فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص132
  14. فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص 133-132به نقل از :‌ تقى الدین سبكى ـ شفاء السقام فی زیارة خیر الانام، ص 85 ـ 86 چاپ بولاق ـ مصر.
  15. فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص 134-135
  16. همان ص 143-144
  17. احیاء‌علوم الدین ج 6ص 100
  18. همان ص 100(ترجمه از كتاب :‌ فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص 146-147
  19. (النساء: 64)
  20. النساء: 100.
  21. الوهابیة المتطرفة: موسوعة نقدیة، ج‏1، ص: 55-65 به نقل از :‌ كتاب الجوهر المنظم فی زیارة القبر الشریف النبوی المكرم. ‏
  22. الفقه على المذاهب الأربعة ،1/505.