مسجد الحرام

از ویکی‌وحدت
مسجد الحرام
مسجد الحرام

مسجدالحرام (عربی: المسجدالحرام) مشهورترین و مقدس‌ترین مسجد در جهان اسلام، واقع در شهر مکه است که کعبه، قبله مسلمانان، در آن قرار دارد. اشیا، بناها و اماکن مقدسی همچون حجر‌الاسود، ملتزم، مستجار، حطیم و حجر اسماعیل در این مسجد جای گرفته‌اند. مسجدالحرام در فقه اسلامی، افزون بر احکام عمومی مسجد، احکامی ویژه نیز دارد. در شریعت اسلام بر هر مسلمانی واجب است در صورت استطاعت، یک بار در عمر خود به مکه سفر کند (سفر حج) و مناسکی را که برخی از آنها در این مسجد انجام می‌گیرد، انجام دهد.

نام مسجد‌الحرام

ابن جوزی وجه تسمیه مسجد‌الحرام را تحریم صید و قطع شجر در اطرافش گفته است[۱].

چرا به خانه خدا «مسجد‌الحرام» می‌گویند؟

از امام صادق(علیه‌السلام) سؤال شد که چرا کعبه را بیت الله الحرام نامیده‌اند؟ حضرت در جواب فرمودند: (لانّه حُرِّمَ عَلی المشرکینَ اَن یدْخلوه)؛ چون بر مشرکان حرام است که وارد آن شوند. در واقع، کلام حضرت اشاره به آیه Ra bracket.png یـأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاَیقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـذَا [توبه–28] La bracket.png؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مشرکان ناپاکند، پس نباید بعد از امسال نزدیک مسجدالحرام شوند[۲].

موقعیت جغرافیایی و حدود مسجد

مسجدالحرام، در شهر مکه عربستان سعودی میان کوه‌های ابوقبیس، اجیاد، هندی و عمر واقع است.

حدود کنونی مسجدالحرام: از شرق به کوه ابوقبیس، از غرب به کوه عمر و خیابان شبیکه، از شمال به خیابان شامیه و کوه هندی و از جنوب به خیابان اجیاد و مسفله محدود می‌شود.

حدود حرم تا مسجدالحرام در نقاط مختلف، متفاوت است: از تنعیم تا مسجدالحرام ۶۱۵۰ متر، از جِعرانه تا مسجد ۱۸۰۰۰ متر، از مسیر طائف در نقطه هُدی تا مسجدالحرام ۱۵۵۰۰ متر، از مسیر لیث تا مسجد ۱۷۰۰۰ متر و از راه جده تا مسجدالحرام ۱۱۰۰۰ متر فاصله است[۳].

تاریخچه مسجدالحرام

کشیدن حصار در اطراف مسجدالحرام

پیروزى اسلام در مکه سبب شد تا خانه خدا و اطراف آن، از لوث وجود بتها پاک شود و فضاى مکه را اذان بلال که شعار توحید بود، دربرگیرد. تا این زمان هیچ حصارى و بنایى در اطراف مسجدالحرام نبود. تنها در اطراف کعبه آن سوى محدوده طواف خانه‌هاى عرب‌ها بنا شده بود.

با گسترش اسلام و افزوده شدن به شمار مسلمانان، احساس شد که باید محدوده طواف وسیع‌تر شود. از این رو خلیفه دوم دستور داد تا خانه‌هاى اطراف را بخرند و خراب کنند و به محدوده مسجد بیفزایند؛ همچنین گفت تا دیوارى کمتر از قامت یک انسان در اطراف مسجد بکشند، درهایى نیز در آن بگشایند و مشعل‌هایى بر فراز دیوارها نصب کنند تا مسجد در شب روشن بماند. پرده‌هاى کعبه را نیز عوض کنند.

از آنجا که کعبه و مسجد در معرض سیل بود، کوشش شد تا سیل بندهایى در اطراف آن احداث شود که از هجوم آب و سرازیر شدن آن به مسجد جلوگیرى کند.

بر اساس رسمى کهن به مردمى که در اطراف کعبه زندگى مى‌کردند دستور داده شد بناهاى خود را بلندتر از کعبه نسازند تا بناى کعبه و مسجد تحت الشعاع آنها قرار نگیرد. گفتنى است، پیش از ظهور اسلام ساکنان مکه به احترام کعبه، خانه‌هاى خود را به صورت مربع نمى‌ساختند.

توسعه مسجد در زمان عثمان

پس از اقدامات خلیفه دوم در سال هفدهم هجرى، خلیفه سوم در سال بیست و شش هجرى، بار دیگر بر محدوده مسجد افزود. او دستور داد تا خانه‌هاى دیگرى را خریده و ضمیمه مسجد سازند. میان او و برخى از صاحبان خانه‌ها درگیرى پیش آمد که سرانجام برخى از آنها راضى شدند و برخى نیز ناراضى باقى ماندند.

خلیفه سوم، همزمان با توسعه مساحت مسجد، دستور داد رواق‌هایى براى مسجد ساخته شود. تا آن زمان محیط اطراف کعبه به طور کامل بدون سقف بود و این نخستین بارى بود که بخش‌هایى از آن مسقف مى‌شد.

توسعه مسجدالحرام در خلافت ولید

ولید بن عبدالملک اموى (خلافت از ۸۶- ۹۶ ه.)، در دوره‌اى حکومت مى‌کرد که خزانه بیت‌المال پر از غنایم و اموالى بود که به عنوان خراج و جزیه و عُشْریه از اطراف و اکناف به شام مى‌رسید. او خلیفه‌اى اهل رفاه و علاقه‌مند به ساختن بناهاى باشکوه و پرعظمت بود. از این رو، علاوه بر ساختن جامع اموى در دمشق و توسعه مسجدالنبى در مدینه و بناى بسیارى از اماکن مدینه، بر مساحت مسجدالحرام به مقدار ۱۷۲۵ متر افزود و مسجد را بازسازى کرد. او رواق‌هایى در اطراف مسجد ساخت و آنها را با ستون‌هایى عظیم سرپا نگاه داشت. این ستون‌ها به صورت زیبایى تزیین شد و در قسمت‌هایى از آنها طلا بکار رفت. ولید ناودان خانه خدا را نیز از طلا ساخت که تا به امروز به همین نام شهرت دارد.

ساختمان مسجد در عهد عباسیان‌

منصور، دومین خلیفه عباسى (خلافت از ۱۳۶- ۱۵۸ هجری)، در سفرى که براى حج به مکه آمد، احساس کرد که مسجد گنجایش مسلمانانى را که براى حج آمده‌اند، ندارد. مصمم شد تا با خریدن خانه‌هاى اطراف و ضمیمه کردن آنها به مسجد به توسعه آن اقدام کند. مردمى که صاحب خانه‌هاى اطراف بودند، با چنین تصمیمى مخالفت کردند، اما پس از آن به فروش خانه‌هاى خود رضایت دادند.

در این افزایشِ مساحت، وسعت مسجد دو برابر شد و نزدیک به پنج هزار مترمربع بر مساحت مسجد افزوده گردید. این افزایش در جهت شمال و غرب مسجد صورت گرفت. این بار نیز رواق هایى براى مسجد در اطراف آن ساخته شد. علاوه بر آن، مناره‌اى نیز در رکن غربى مسجد احداث گردید. گسترش تزیینات روى دیوارها و ستون‌ها نیز بیشتر شد. بناى مسجد که در سال ۱۳۷ آغاز شده بود، در سال ۱۴۰ هجرى خاتمه یافت.

مهدىِ عباسى فرزند منصور، (خلافت از ۱۵۸-۱۶۹ ه. ق) در سال ۱۶۱ تصمیم‌ به افزایش مجدد مساحت مسجد گرفت و خانه‌هاى بیشترى را خرید و به مسجد ضمیمه کرد. برخى از مردم از واگذار کردن خانه‌هاى خود ابا داشتند. وقتى مهدى عباسى دراین‌باره از موسى بن جعفر علیه‌السلام سؤال کرد، حضرت به او نوشت: اگر کعبه پس از آمدن مردم‌ به اینجا ساخته شده، یعنى ابتدا مردم در اینجا سکونت داشته‌اند، مردم در واگذار نکردن خانه‌هاى خود اولى هستند اما اگر ابتدا کعبه بوده و مردم پس از آن آمده‌اند، مسجد به زمین‌هاى اطراف خود اولویت دارد. مهدى عباسى با استناد به همین نکته، خانه‌ها را گرفت. پس از آن صاحبان خانه‌ها نزد امام کاظم (علیه‌السلام) آمدند و از ایشان خواستند تا از مهدى بخواهد پول خانه‌شان را بدهد و امام چنین کرد.

مساحت افزوده شده به مسجد توسط مهدى عباسى ۸۳۸۰ مترمربع بود. در این توسعه درهاى متعددى را در اطراف مسجد گشود و تا قرن‌ها بعد، به همان صورت باقى ماند. مهدى عباسى در سال ۱۶۴ از کاردانان خواست، طرحى تهیه کنند تا مسجد از ناحیه جنوبى نیز وسعت یابد، به طورى که به صورت تقریبى، مسجد به شکل مربع درآید؛ به گونه‌اى که کعبه در میانه آن قرار گیرد. بدین ترتیب، مجدداً مساحت مسجد به مقدار ۶۵۶۰ مترمربع افزایش یافت و رواق‌هایى در اطراف آن ساخته شد و ستون‌هایى برافراشته گردید. این ستون‌ها هنوز بر سر پا است و کتیبه‌اى که یادگار دوره مهدى عباسى است، بر آن باقى مانده است.

گفتنى است به روزگار مهدى عباسى مسجد در سمت مسعى به اندازه‌اى توسعه یافت که میان مسجد و مسعى‌ فاصله‌اى نماند؛ با این حال، بعدها باز در این محدوده به تدریج خانه‌هایى ساخته شد.

پس از مهدى عباسى، در زمان معتضد و مقتدر عباسى، قسمت‌هاى کوچکى به بخش‌هاى شمالى و غربى مسجد افزوده شد. از آن جمله محل دارالندوه بود که از زمان قُصَىّ بن کلاب در جاهلیت براى مشاوره قریش درباره کارهاى مهم، در کنار مسجدالحرام ساخته شده بود. قرار بر آن بود تا تنها قریشیانى که چهل سال از عمرشان گذشته است، به این مجلس مشورتى وارد شوند. این محل تا اواخر قرن سوم هجرى برپا بود و زمانى که خلفا به حج مى‌آمدند، در آنجا اقامت مى‌کردند. در این زمان، به بناى دارالندوه بى‌توجهى شد و رو به تخریب بود. هرگاه باران مى‌آمد، گِل و لاى آن به مسجدالحرام سرازیر مى‌شد. این امر سبب شکایت امیر مکه به معتضد عباسى (خلافت از ۲۷۹-۲۸۹) شد و وى از خلیفه خواست تا اجازه دهد آنجا را به مسجد بیفزاید یا به محلى براى اقامت حجاج تبدیل کند. معتضد این طرح را پذیرفت و دستورش را صادر کرد. این افزایش در سال ۲۸۱ هجرى صورت گرفت.

مقتدر (خلافت از ۲۹۵-۳۲۰) نیز در سمت باب ابراهیم، محدوده‌اى را به مسجد افزود. در دوران مستنصر بالله عباسى (۶۲۳-۶۴۰) کوشش‌هاى زیادى براى بازسازى و نوسازى ‌برخى از بناها صورت گرفت. یادگار این تجدید بناها، کتیبه‌هاى متعددى است که از این خلیفه ‌در جاى‌هاى ‌چندى وجود دارد. از آن جمله براى تجدید بناى مطاف، کتیبه‌اى از این خلیفه در موزه حرم نگهدارى مى‌شود. همچنین براى بناى مسجد البیعه در نزدیکى جمره عقبه، کتیبه‌اى از این خلیفه موجود است که روى دیوار آنجا برقرار مانده است.

پس از آن، جز بازسازى‌هاى اصلاحى که هر از چندى به وسیله خلفا و امیران در مسجدالحرام انجام مى‌یافت، کارى صورت نگرفت. با این حال روشن است که در تمام دوره مملوکى و عثمانى، بناى رواق‌هاى اطراف مسجد، هر از چندى ترمیم و در مواردى از اساس بازسازى مى‌شد. اخبار بسیارى از این بازسازى‌ها را در کتاب‌هاى تواریخ مکه و کتاب‌هایى که در تاریخ خلفاى مملوکى و عثمانى نگاشته شده است، مى‌توان دریافت. ننوشتن این افزوده‌ها نخست بدان دلیل است که ضمن آنها توسعه جدى صورت نمى‌گرفته و تنها به نوسازى‌ توجه مى‌شده است. به علاوه، به قدرى اخبار آنها فراوان است که در این مختصر امکان پرداختن به آنها نیست. کتیبه‌هاى متعددى از این بازسازى‌ها به ویژه به روزگار قایتباى، از سلاطین بزرگ مملوکى در قرن نهم هجرى باقى مانده است. در حال حاضر با نگاهى به بناى رواق‌هاى اطراف مسجد مى‌توان دریافت که معمارى آن میراث دوره مملوکى و به‌ ویژه روزگار عثمانى است.

مسجدالحرام در دوره سعودى‌ها

در سال ۱۳۶۸ قمرى، (۱۳۲۸ ش) ملک عبدالعزیز دستور داد تا مسجد را از هر سو توسعه دهند. این توسعه که از سال ۱۳۷۵ قمرى/۱۳۳۵ ش. آغاز شد، مساحت مسجد را تا ۱۶۰۸۶۱ متر رساند. این مقدار مساحت، براى جمعیت نمازگزارى بالغ بر سیصد هزار تن در نظر گرفته شد. تعداد درهاى مسجد نیز در این افزایش تا ۶۴ رسید. ملک فهد که به دنبال مرگ برادرش خالد، در سال ۱۴۰۲ ق. /۱۳۶۱ ش. به‌ سلطنت رسید، یکى از کارهاى اساسى خود را رسیدگى به امور حرمین شریفین قرار داد. وى به سال ۱۴۰۹ قمرى، تصمیم گرفت، مسجدالحرام را به صورت بى‌سابقه‌اى افزایش دهد و به اصلاح و ترمیم آن و اطرافش بپردازد. این افزایش تا این تاریخ، بیشترین افزایشى بود که در طول تاریخ مسجدالحرام در این مسجد صورت گرفته بود.

افزوده دوم سعودى، به طور عمده در بخش غربى مسجد صورت گرفت و محدوده‌اى به وسعت ۷۶۰۰۰ هزار مترمربع را در این قسمت، به صورت یک مربع در ضلع غربى مسجد بر آن افزود. دو مناره بزرگ که هر یک به ارتفاع ۸۹ متر بود، در آن قسمت بنا گردید. به علاوه سه قبه بزرگ در میانه سطح افزوده شده ساخته شد که هر کدام بر چهار ستون استوار، بنا گردیده است. گفتنى است، تعداد مأذنه‌هاى فعلى مسجدالحرام، نُه عدد مى‌باشد. به علاوه، اقدامات اساسى دیگرى مانند بناى زیرزمین، ایجاد یک طبقه روى طبقه همکف و نیز آماده سازى سطح بالاى طبقه نخست براى اقامه نماز از کارهایى بود که صورت گرفت. هچنین براى انتقال زائران به طبقه اول و بام آن، افزون بر سرویس پله‌هاى عادى، چندین بالابر برقى در قسمت‌هاى مختلف مسجد نصب گردید.

جدا از رواق‌هاى افزوده شده، محوطه‌هاى بزرگى در شرق و غرب و جنوب در خارج از مسجد، بدون سقف براى اقامه نماز آماده گردیده است. مساحت تقریبى این میادین در شرق - بیرون مسعى - ۴۶۰۰۰ مترمربع، در جهات دیگر ۴۲۰۰۰ مترمربع و جمعاً ۸۸۰۰۰ مترمربع مى‌باشد. تلاش‌هایى ‌نیز براى‌ بهبود وضع‌ تهویه هوا در مسجدالحرام صورت گرفت که بخشى از آن، از طریق واردکردن هواى خنک به مسجد، از میان ستون‌هاست که از مرکزى در بخش اجیاد با فاصله ۴۵۰ مترى از مسجد، تهیه و آماده و ارسال مى‌شود. اما بیشتر کار خنک کردن مسجد از طریق پنکه‌هاى سقفى است که آنها را ۱۲۹۲ عدد نوشته‌اند[۴].

فضایل مسجدالحرام

مسجدالحرام از دیرباز برای مردمان حجاز محترم بوده است. به لحاظ تاریخی اطلاع دقیقی از این که از چه زمان چنین موقعیتی پیدا کرده است، در دست نیست. بنابر روایات محلی و مذهبی، این محل از زمان پیدایش زمین محترم بوده است. در روایات اسلامی، مسجدالحرام بافضیلت‌ترین مکان روی زمین است[۵].

بنابر حدیثی منسوب به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مسجدالحرام قدیم‌ترین مسجد زمین است و حتی پیش از مسجدالاقصی بنیان نهاده شده است[۶].

در حدیث شد رحال، که بنابر آن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: «سفر مکنید جز برای زیارت سه مسجد....» یکی از این مساجد، مسجدالحرام است. بنابر روایات محلی، قبر هفتاد پیامبر از جمله هود و صالح و اسماعیل در مسجدالحرام است[۷]. در آموزه‌های اسلامی احکام فقهی و معنوی ویژه‌ای برای مسجدالحرام و مکه وضع شده است. برای نمونه، جنگ در مسجدالحرام و بلکه حرم مکه گناه بزرگی است مگر به قصد دفاع[۸]. عباداتی از جمله نماز در مسجدالحرام بسیار بیشتر از مکان‌های دیگر، دارای اثرات معنوی و مادی شمرده شده است[۹].

ویژگی‌های مسجدالحرام

قبله‌گاه مسلمانان

این مسجد که محیط بر کعبه و قبله‌گاه مسلمانان است، بین مسلمین از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. این مسجد در طول تاریخ بعثت پیامبران الهی نیز از قداست و عظمت ویژه‌ای برخوردار بوده است. و به نیکی از آن پاسداری می‌کرده‌اند.

مکان آغاز رسالت پیامبر

از آنجا که آغاز رسالت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از آن‌جا بوده و نیز همۀ مسلمانان به طرف آن نماز می‌گزارند، همچنان در نگاه مسلمین دارای عظمت است.

محل آغاز ظهور حضرت مهدی

به ویژه آن‌که در برخی روایات، محل آغاز ظهور حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) یاد شده است[۱۰].

امام صادق (علیه‌السلام) در این‌باره فرمود:

«إنّ القائم إذا خرج دخل المسجد‌الحرام فیستقبل الکعبة و یجعل ظهره إلی المقام...»؛ «همانا قائم، آن‌گاه که خروج کند، به مسجدالحرام داخل شده، در حالی که رو به کعبه کرده است، به مقام تکیه می‌زند و...[۱۱]».

مهمترین بناهای داخلی مسجدالحرام

کعبه

کعبه، خانه مکعب شکل مشهوری است که میان مسجدالحرام در شهر مکه قرار دارد. کعبه، قبله و مهم‌ترین عبادت‎گاه مسلمانان است که زیارت آن از گذر عمل عبادی و فریضه حج به شرط احراز شروطی خاص مانند استطاعت مالی، یک بار در طول عمر بر هر مسلمانی واجب است.

حجر الاسود

الحَجَرُ الأسوَد، سنگی مقدّس، دارای پیشینه کهن و جایگاهی ویژه در فرهنگ اسلامی و مناسک حج است. این سنگ در رُکن شرقی کعبه (که به رکن اسود یا رکن حَجَری نیز معروف است) در ارتفاع یک متر و نیم از زمین نصب شده است.

مقام ابراهیم

منظور سنگی است که می‌گویند حضرت ابراهیم هنگام بازسازی کعبه، زیر پای خود گذاشته تا دستش به قسمت بالای دیوار برسد. به نقلی، این سنگ پیش از اسلام درون کعبه بود؛ اما وقتی آیه «وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّی» نازل شد، به دستور پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آن را از کعبه بیرون آورده در پیرامون کعبه نهادند.

حجر اسماعیل

حِجْرِ اسماعیل؛ فضای بین کعبه و دیواری نیم‌دایره را گویند که از یال شمالی کعبه (رکن عراقی) تا یال غربی آن (رکن شامی) امتداد دارد. نام دیگر آن حطیم است و برخی نیز آن را حظیره خوانده‌اند. پس از آنکه حضرت ابراهیم (علیه السلام) و هاجر و فرزند شیرخوارشان اسماعیل به وادی مکه رسیدند، با راهنمایی جبرئیل در جایگاه کنونی حجر مستقر شدند. سپس هاجر و اسماعیل، همراه با گوسفندانشان، در همین مکان و در سایبانی که با چوب درخت ساختند، سکونت گزیدند. هاجر و اسماعیل هر دو پس از وفات در همین مکان دفن شدند. حجر اسماعیل از دوران پیش از اسلام مورد احترام و تقدیس بود. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز، پس از بعثت، در حجر اسماعیل می‌نشست و علاوه بر عبادت و تلاوت قرآن، به سؤالات مردم پاسخ می‌داد. به نظر مشهور فقهای امامی، به استناد احادیث معتبر، حجر اسماعیل جزء کعبه نیست.

حطیم

حد فاصل بین رکن حجرالاسود و درِ کعبه را حطیم گویند و در روایات آمده که بهترین مکان در مسجد‌الحرام است.[۱۲] دلیل نام‌گذاری آن به حطیم این است که مردم در آن جمع می‌شوند و به یکدیگر فشار می‌آورند[۱۳].

زمزم

چاه آبی در قسمت شرقی مسجدالحرام است که آن را بئر زمزم، چاه اسماعیل، حفیرة عبدالمطلب، شفاء سُقم، عافیه، مَیمونه، طُعم، بَرکة و بَرّة می‌خوانند. چاه در نزدیکی مقام ابراهیم و در حدود هجده متری کعبه و در زیرزمین قرار دارد.

مستجار

در گذشته کعبه دو درب داشته است. یکی در دیوار شرقی در نزدیکی رکن حجر الاسود که امروزه نیز وجود دارد، دومین درب در دیوار غربی در نزدیکی رکن یمانی و مقابل در شرقی بوده که در بازسازی قریش این در بسته شد و امروزه جای آن روی دیوار کعبه مشخص است. به محل در غربی مستجار گفته می‌شود.لمس کردن کعبه در این ناحیه و دعا در آن در دور هفتم طواف مستحب است[۱۴].

ملتزم

ملتزم فاصله مستجار است تا رکن یمانی مقابل حطیم. این محل را از آن روی ملتزم می­‌نامند که زائران و حج‌گزاران در آنجا می‌­ایستند و به دیوار ملتزم شده، می­ چسبند و دعا می­‌خوانند.

بنابر برخی روایات، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) صورت و دست‌های خود را بر این قسمت از دیوار می‌گذاشت. از آن حضرت نقل کرده‌اند که در این محل، دعای بندگان مستجاب است. اعتراف به گناه و طلب بخشایش، از اعمال مستحب این محل است[۱۵].

درهای مسجدالحرام

مسجد‌الحرام در گذر تاریخ و در توسعه‌هایى که صورت گرفت، داراى درهاى بسیارى شد که برخى از آنها، در هر دوره، نامى ویژه به خود گرفت. در حال حاضر، مسجد شمار فراوانى در خرد و بزرگ دارد. درهاى خرد اغلب در طرف مسعى است که نام‌هاى آنها عبارت است از:

باب بنى شیبه، باب السلام، باب على، باب النبى، باب العباس و در دو سوى این درها، باب مروه در برابر مروه و باب صفا در برابر صفا است. در توسعه جدید، بسیارى از این درها مسدود و تابلوهاى آنها از میان رفته است. گفتنى است که باب بنى شیبه از اعتبار خاصى برخوردار بوده است؛ زیرا پس از سقوط هُبَل از بام کعبه، آن را در کنار این در دفن کردند و بنابراین، رفت و آمد موحّدان در اینجا، به معناى کوبیدن بیشتر شرک و بت‌پرستى است. استحباب ورود از این در به مسجد به همین دلیل است[۱۶].

احکام فقهی ویژه کعبه و مسجدالحرام و مکه و حرم

  1. وجوب احرام برای دخول به مسجد‌الحرام و مکّه.
  2. عدم جواز قصاص کسی که به مسجد‌الحرام پناه برده است.
  3. جواز قصر و اتمام برای مسافر در مسجد‌الحرام.
  4. حرمت اخذ لقطه از حرم.
  5. عدم جواز عبور جنب و حایض از مسجدالحرام.
  6. حکم ساختن بنایی مرتفع‏تر از کعبه.
  7. حکم تنجیس کعبه و مسجدالحرام.
  8. حرمت خارج کردن سنگریزه و خاک از مسجد‌الحرام.
  9. عدم جواز صید در حرم.
  10. کراهت مجاورت در مکه.
  11. کراهت خواندن نماز یومیه در داخل کعبه.
  12. فضیلت مخصوص نماز در مسجد‌الحرام.
  13. عدم جواز مضایقه و سخت‏گیری منازل مکه، برای حاجیان.
  14. عدم جواز ورود غیر مسلمان به مسجدالحرام و مکّه[۱۷].

پانویس

  1. معجم المصطلحات والألفاظ الفقهیة‌، محمود عبدالرحمان‌، ج3، ص279
  2. آشنایی با مسجد‌الحرام - بیتوته https://www.beytoote.com › shrine
  3. آشنایی با مسجد‌الحرام - بیتوته https://www.beytoote.com › shrine
  4. رسول جعفریان، آثار اسلامى مکه و مدینه، ص۷۲ تا ۷۸
  5. ابن ضیاء، تاریخ مکه، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳
  6. ابن ضیاء، تاریخ مکه، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳
  7. ازرقی، اخبار مکة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۷۳
  8. ابن ضیاء، تاریخ مکه، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴
  9. ابن ضیاء، تاریخ مکه، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲
  10. ابوجعفر، محمد بن حسن (شیخ طوسی)، کتاب الغیبة، ص۴۷۶ ۴۷۷، ح۵۰۲
  11. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۵۹
  12. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۲۵
  13. جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۹۷
  14. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۵۸۱
  15. کلینی، الکافی، ج ۴، ص۴۱۰
  16. کتاب من لایحضره الفقیه، ج ٢، ص ٢٣٨، ش ٢٢٩٢
  17. احکام اختصاصی مکه و مسجدالحرام (1) - راسخون
    1. https://rasekhoon.net › ... › حج