اخوان المسلمین و شیعه

از ویکی‌وحدت

اخوان‌المسلمین و شیعه عنوان مقاله‌ای است به زبان فارسی که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی در موضوع جریان‌شناسی جهان اسلام به نگارش در آمده است. [۱]

چکیده

پس از اینکه شیخ قرضاوی کتابی با عنوان: «تاریخنا المفتری علیه» در دفاع از معاویة بن ابی سفیان، یزید و حتی حجاج بن یوسف ثقفی پرداخت، و در این راستا مواضع شخصیت‌هایی چون: «مولانا سیدابوالاعلی مودودی» مؤسس و امیر جماعت اسلامی‌پاکستان و «شیخ محمدغزالی» و «شهید سیدقطب» را به باد انتقاد گرفته، بسیاری از شخصیت‌های معتدل عربی و اسلامی‌که از جمله آنان «دکتر احمد راسم النفیس» به عنوان نماینده شیعیان مصر نسبت به سخنان قرضاوی واکنش نشان داده و با مستندات تاریخی در کتابش «القرضاوی وکیل بنی‌امیه» پاسخ قاطعی به او داده است. این جریان، نخستین حرکتی بود که شیعیان مصر را در انظار عمومی‌مورد توجه قرار داد. حرکت دیگر پس از پیروزی حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه بوده که استقبال نسل جوان دنیای اسلام را از روش مبارزاتی حزب الله به دنبال داشته است. به ویژه اتحاد و همکاری لجستیکی حزب الله با حماس، موجب همدلی میان شیعیان و اهل سنت مصر گشت و از این نظر روابط شیعیان مصر با سایر شهروندان مصری ظهور بیشتری پیدا کرد. هرچند پس از محبوبیت بی‌نظیر حزب الله و اوج‌گیری گرایش به «مقاومت اسلامی»، علمای وهابی در گوشه و کنار دنیای عرب به حرکت درآمدند و ضمن تکفیر شیعه و هشدار در مورد «تبشیر شیعی» و اعلام خطر از هجوم تشیع به دنیای اهل سنت و حتی تحریم دعا کردن برای پیروزی حزب الله توسط فقیهان وهابی، تلاش برای تضعیف شیعه گسترش پیدا کرد تا آنجا که بعضی از علمای معتدل الازهر، شیعیان را «رافضی» و «مبتدع» معرفی نمودند که در رأس آنها شیخ یوسف القرضاوی قرار داشت. با این حال اغلب اعضای «مکتب الارشادِ» اخوان‌المسلمین در مصر به دفاع از شیعه پرداختند و حتی «مرشد عام» شیخ مهدی عاکف، ضمن ارسال پیامی، در بحران تجاوز اسرائیل به لبنان، اعلام نمود که اخوانی‌ها حاضرند ده هزار نفر از میلشیای رزمنده خود را به لبنان اعزام دارند تا در کنار حزب الله و مقاومت اسلامی‌لبنان، بر ضد متجاوزان، بجنگند! و متأسفانه همین اعلام همدردی و آمادگی، باعث گردید که بغض و کینه ارتجاع عرب و حاکمیت‌های مزدور، نسبت به اخوان تشدید گردد و دهها نفر از رهبران و اعضا اخوان‌المسلمین مصر، دستگیر و به زندان بروند و سپس گروه‌هایی از شیعیان مصر تنها به دلیل شیعه بودن، بازداشت و زندانی شوند و سرانجام چند هفته قبل، سازمان امنیت مصر، ضمن دستگیری 17 نفر دیگر از رهبران اخوان، به اتهام تشکیل یک سازمان بین‌المللی – التنظیم الدولی- خواستار تعقیب و بازداشت دیگر منسوبین به این تنظیم – از جمله «دکتر ایاد السامرائی»، رئیس فعلی مجلس ملی عراق، که عضو رسمی‌حزب اسلامی‌عراق است- گردید. به موازات این تلاش‌های مذبوحانه، گروهی از جوانان مصری را که در کمک به مردم غزه، با حزب الله همکاری داشتند، به بهانه عضویت در «هسته مصری حزب الله» بازداشت و به زندان افکنده شدند که هم اکنون برای محاکمه به دادگاه نظامی‌مصر تحویل گردیده‌اند.

یوسف ندا شخصیت مشهور إخوان المسلمین

تبلیغات وسیع دشمنان علیه شیعه و هواداران إخوانی او، موجب صدور تکفیرنامه‌های متعدد از سوی «فقهاء آل‌سعود» در وجوب قتل رافضی‌ها گشت، که گویا «ام المؤمنین» و «صحابه» را «سب» می‌کنند. در این میان مهندس یوسف ندا که از تبار راستین اخوان‌المسلمین است، با بیان مواضع إخوان در برابر شیعیان، در مقاله‌ای روشنگرانه به دفاع از شیعه پرداخت و چگونگی روابط با شیعیان و عقاید اخوان‌المسلمین را تشریح نمود. مهندس یوسف ندا، زمانی شهرت یافت که به علت فعالیت‌های اجتماعی- اقتصادی در سطح جهان و تأسیس «بنک التقوی» در سوئیس، که جناب شیخ قرضاوی هم از سهامداران عمده ان بود، به عنوان یکی از رهبران سازمان بین‌المللی اخوان‌المسلمین (التنظیم الدولی) فعالیت می‌کرد. یوسف ندا علیرغم اینکه در دادگاه سوئیس و ایتالیا، از اتهامات FBI آمریکا تبرئه شد، ولی بانک تأسیس یافته توسط او دچار ورشکستگی شد و اموال او هم «مصادره» یا توقیف گردید. اما یوسف ندا علیرغم این فشارها و اقامت اجباری هفت ساله در منزل خود در «لوگانو» (شهرکی در ایتالیا) دفاعیه اخوان از شیعه را در «Islam online» منتشر ساخت که مورد توجه مسلمانان جهان قرار گرفت. اینک ترجمه فارسی مقاله یوسف ندا در معرفی مواضع إخوان المسلمین در حمایت از شیعیان مصر، تقدیم می‌گردد.

حمایت یوسف ندا از شیعیان جهان

گستردگی جغرافیایی‌اندیشه اخوان‌المسلمین و میزان روابط اعتقادی و سیاسی آنان با شیعیان، بیش از آن که تحت تأثیر موانع جغرافیایی باشد، از «افت وخیزهای تاریخی» تبعیت می‌کند؛ چرا که پیروان مذاهب شیعی در داخل محیط جغرافیایی امت اسلامی‌رشد کرده و زیسته‌اند و همچنان در درونِ آن قرار دارند. هرچند میان گروه‌هایی که مکتب اخوان را به عنوان مرجع‌اندیشه خویش پذیرفته‌اند، تفاوت‌هایی دیده می‌شود، ولی این تفاوت، به دگرگونی‌های دائمی‌و ابداعهای جهشی درنسل‌های متفاوت اخوانی‌ها باز می‌گردد که زاده تفاوت محیط‌های زیستی و تفاوت‌های فرهنگی ـ تربیتی آنها در نقاط و محیط‌های مختلف است. به گفته یوسف ندا از اصول ثابت در عقاید اخوان‌المسلمین آن است که «الله» پروردگار پاک و مقدس جهان است که با فرستادن «وحی» در قالب کلامی‌مقدس بر سرورمان حضرت رسول اکرم(ص) از قداست خویش به ایشان بخشید و به جز این دو، هرچه بر روی زمین قرار دارد، از فرزندان آدم و مخلوقات دیگر، همه فاقد این نوع قداست هستند؛ هرچند که جانشینان خدا بر روی زمین باشند. آن گونه که از سخنان و دیدگاه‌های اخوان فهمیده می‌شود، آنان معتقدند که حتی «خلفای راشدین» که از دین خدا محافظت کردند تا به دست ما برسد و بر ما است که از سنت‌های آنان تبعیت کنیم، نظریات و دیدگاه‌های خلفاء از اشتباه در تفسیر مصون نبوده است، بلکه آنها انسان‌هایی فاقد قداست نبوی هستند. در مورد خاندان رسول اکرم و اصحاب و همسران ایشان نیز گفته می‌شود که آنان سزاوار احترام هستند و از عملکرد و جهاد و اخلاص آنان و خدماتشان به رسول خدا و بهره‌مندی آنان از علوم وحی دفاع می‌کنیم؛ ولی همگی انسان‌هایی فاقد قداست نبوی هستند.

اندیشه إخوان درباره علی و فاطمه

از دیگر اصول ثابت در‌اندیشه اخوان آن است که حضرت علی(رضی الله عنه) صالح‌ترین و پرهیزکارترین شخص در میان خلفای راشدین بود و این موضوع، یک حقیقت تاریخی ثابتی است که اخوان آن را از خود نقل نمی‌کنند. همچنین در برابر منش فاخر و سخنان و کردار بانو فاطمه زهرا(س) و زینب و اصل و نسب‌شان، واکنشی به جز احترام و تکریم نمی‌توان داشت و سرورمان امام حسن، از نظر اخلاق و دین و علم و نسب، بزرگ و بلندمرتبه بود و امام حسین با شرافت و تقوا زندگی کرد و با شهادت از این دنیا رخت بربست. ایشان والاترین نمونه در دفاع از دین و شهادت در راه خدا بود.

اندیشه إخوان درباره فقه و إجتهاد

اخوان‌المسلمین بر این باور استوارند که «فقه» و آن چه از اختلاف نظریات و آرای فقهی در میان مذاهب اسلامی‌وجود دارد، همگی مسائلی بشری و ساخته و پرداخته ذهن زمینی است که فقیهان بزرگوار، تمام زندگی و تلاش‌های فکری خود را با اخلاص و دقت فراوان در راه ایجاد آن فدا کرده‌اند و در تکامل این مسیر، از تمام پژوهش‌های علمی‌در لغت، تاریخ و حدیث بهره برده‌اند. این باور و اصل ثابت در‌اندیشه اخوان، احترام نهادن و بزرگداشت فقیهان و متصدیان این دانش را لازم می‌شمرد؛ چه آن که آنان متون اصلی را از نابودی پاس داشتند، لیکن نتیجه تلاش آنها، تولیدی بشری و نه ربانی است. باز بودن باب اجتهاد و لزوم باز نگه داشتن آن تا روز قیامت نیز از باورها و اصول ثابت اخوان است؛ لیکن تنها کسی حق تصدی این منصب را دارد که ابزارهای لازم را از دانش لغت و تاریخ و درک و شناخت بالا و دقت و‌اندیشه روشن، دارا باشد. از دیگر اصول ثابت اخوان‌المسلمین آن است که تلاش‌های اجتهادی پیشوایانِ دینی و فقیهان درباره تاریخی معین و محدودی صورت گرفته و بخشی از فتواها و تفسیرهایی را که در پی داشته‌اند می‌توان مختص به زمانی خاص دانست و تعمیم و استمرار تمام آنها به زمان حاضر درست نیست. بر این اساس نمی‌توان همچنان به این دلیل که به ظاهر از ضروریات دین هستند در هر زمان و مکان به آنها پای‌بند بود. بهترین مثال بر این گونه فتاوا، آرای ابن تَیمیه و ابن قیم درباره لزوم اطاعت از «ولی امر» است که به ابزاری در دست طاغوتیان و غاصبان حکومت‌ها برای تداوم سلطه خود و فرزندانشان بر مردم، تبدیل شد و به این بهانه که آنها ولی امر مسلمانان هستند و به نام دین امر و نهی می‌کنند، اطاعت از آنان واجب است. در این زمینه نیز به احادیثی استناد کردند که آنها را مطلق دانسته و به قیود آنها یا آن چه درباره ضعف یا قوت آنها گفته شده، توجهی نکردند. همچنین به بخشی از این آیه کریمه استناد کردند: «أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» (نساء/59) در حالی که ادامه آیه، قاعده‌ای اصلی را بیان می‌کند و آن را معیار در زمان اختلاف قرار داده است: «پس هرگاه در امری اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به کتاب خدا و سنت پیامبر عرضه بدارید». بر این اساس خداوند و پیامبرش که از سوی خدا به واسطه وحی قداست خاصی یافته، مرجع اختلافات معرفی شده‌اند. و به همین دلیل خلیفه اول گفت: تا زمانی که در بین شما از خداوند اطاعت کردم، از من فرمان برید.

موضع إخوان المسلمین درباره اتهامات ضد شیعی

یوسف ندا می‌گوید: از آرا و فتاوای مردود در نزد اخوان، سخنان و دیدگاه‌های تنگ‌نظرانه و تنش‌زایی است که درباره شیعیان گفته می‌شود و به تفرقه و شکاف می‌انجامد. همان دیدگاه‌هایی که گاه آنان را «رافضی» و گاه «متبدع» و بدعت‌گذار می‌خواند. سیل عظیمی از کتاب‌ها در این زمینه تألیف شده است تا بدانجا که بیشتر اهل سنت گمان کردند آن چه در این کتاب‌ها از افترا و دروغ و مبالغه در دستکاری و بدعت‌گذاری، به شیعیان نسبت داده شده، همگی حقایق ثابت و غیرقابل انکاری هستند. اما حقیقت آن است که مؤلفان این گونه کتاب‌ها یا کینه توزانی هستند که خون بهای عزیزانشان را نتوانسته‌اند باز بستانند، یا فریب خورده و نادانند و یا فرصت طلبان و سیاستمداران سودجوئی هستند که دین خود را می‌فروشند تا حاکمان را خشنود سازند و بدتر از همه این که از طرف بعضی‌ها، گاه کافران و اهل کتاب، بر شیعیان ترجیح داده می‌شوند. یکی از بدترین جنایات تاریخی، انتساب شیعیان به «عبدالله بن سبأ» است که از لحاظ تاریخی وجود خارجی آن اصولاً ثابت نشده و شخصیتی افسانه‌ای بوده است تا بهانه‌ای برای زدن برچسب کفر بر شیعیان باشد. شایسته است در این جا سخنی را از علامه آیت‌الله محمدحسین کاشف الغطا نقل کنیم: «اما عبدالله بن سبأ که او را به شیعه می‌چسبانند و یا شیعیان را به او نسبت می‌دهند، در تمام کتاب‌های شیعه ملعون شمرده و از او بیزاری جسته‌اند و کمترین چیزی که در کتاب‌های شیعه در حق او گفته شده این است که عبدالله بن سبأ ملعون‌تر از آنی است که نامش برده شود؛ و لعن و نفرینهای دیگری از این قبیل».

اندیشه إخوان نسبت به بدگویی از همسران پیامبر

یوسف ندا می‌گوید:‌اندیشه اخوان‌المسلمین بدگویی از همسران پیامبر و بزرگان صحابه و یا اتهام ستمکاری یا کفر به آنان را از سوی هیچ کسی برنمی‌تابد. نصوص قرآنی و روایی معتبر بر عدالت آنان و خرسندی و رضایت خداوند از جملگی آنان دلالت دارند و از آن جمله، این آیه قرآن است: «به راستی خدا هنگامی‌که مؤمنان زیر آن درخت با تو بیعت می‌کردند از آنان خشنود شد...» (فتح/18) در آن زمان هزار و چهارصد نفر در زیر درخت با پیامبر بیعت کردند. بر همین اساس پس از نام بردن از مهاجران و انصار و تابعانِ آنان گفته می‌شود که خداوند از آنان خشنود می‌شود (رضی الله عنهم). در آیه دیگری آمده است: «و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند، خدا از ایشان خشنود و آنان نیز از او خشنودند» (توبه/100) ای کاش می‌دانستم چگونه افراد دیندار به خود اجازه می‌دهند درباره صحابه و همسران پیامبر بد بگویند و به آنان نسبت کفر بدهند و حتی لعن آنان را عبادت بخوانند؟

اندیشه إخوان نسبت به اعمال عبادی شیعه

برخی از مناسک و آداب عبادی در میان پیروان مذاهب چهارگانه اهل سنت متفاوت است و گاه بین آنها و شیعیان دوازده امامی نیز در این زمینه اختلافاتی وجود دارد. ولی هیچ فرد با انصافی یافت نمی‌شود مگر آن که امکان تعبدبه یکی از روش‌ها و آداب مذاهب پنجگانه را بپذیرد و جایز نیست که با استناد به تفسیرها و قیاسهایی بشری، عبادت کنندگان به روش یکی از مذاهب پنجگانه را خارج از امت اسلامی و کافر بخواهیم، مادامی که در چارچوبی حرکت می‌کند که جبرئیل(ع) آن را به پیامبر نشان داد. در حدیث آمده است که جبرئیل(ع) در هیأت مردی اعرابی بر پیامبر وارد شد و پرسید: ای رسول خدا «اسلام» چیست؟ پیامبر فرمود: اسلام شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری من و برپاداری نماز و پرداخت زکات و روزه‌داری ماه رمضان و رفتن به حج خانه خدا در صورت استطاعت است. اعرابی گفت: درست گفتی. سپس پرسید: «ایمان» چیست؟ پیامبر پاسخ داد: ایمان آن است که به خداوند و فرشتگان و کتاب‌ها و پیامبرانش و روز رستاخیز باور داشته باشی و به «قَدَر» چه خیر و چه شر، اعتقاد داشته باشی. اعرابی گفت: درست گفتی و پس از آن پرسید: «احسان» چیست؟ پیامبر فرمود: احسان پرستش خداوند به صورتی است که گویا او را می‌بینی و اگر او را ندیدی، بدانی که او تو را می‌بیند. اعرابی گفت: درست گفتی و سپس پرسید: «قیامت» چه زمان به پا خواهد شد؟ پیامبر پاسخ داد: پاسخگو چیزی بیشتر از پرسشگر نمی‌داند.

اندیشه إخوان درباره غالیان شیعه

یوسف ندا می‌گوید: اما در مورد غالیان شیعه، استاد سیدهادی خسروشاهی که خود یکی از مهمترین علماء و مراجع معاصر در فقه جعفری و همچنین فقه اهل سنت است، در کتاب خود «عبدالله بن سبأ بین الواقع و الخیال» چاپ قاهره می‌گوید: «توجه به این مسأله لازم است که دانشمندان شیعه در رد غالیان و لعن و بیزاری جویی از آنان کوتاهی نکرده‌اند و هیچ فرقی میان عبدالله بن سبأ ـ بر فرض واقعی بودن این شخصیت ـ و دیگران وجود ندارد. حتی در تمام کتاب‌های کلامی و فقهی شیعه به نجاست غالیان و خروج آنها از دین حکم کرده‌اند؛ به عنوان نمونه شیخ مفید (د413هـ) از بزرگ‌ترین دانشمندان شیعه در کتاب «تصحیح الاعتقاد» تحت عنوان «غلوّ» آورده است: غالیانِ به ظاهر مسلمان، افرادی هستند که مقام خداوندی و پیامبری را به امیرمؤمنان و امامان از خاندانِ او نسبت می‌دهند و چنان توصیفاتی از مقام و فضیلت آنان در دین و دنیا می‌کنند که از حد اعتدال خارج است. اینان گمراهانی کافر هستند که امیرمؤمنان حکم قتل آنان را صادر کرد و امامان، آنان را کافر و خارج از اسلام دانستند. البته باید گفت که این، باورهای غلوآمیز و افراط‌گونه فقط مختص برخی از شیعیان جاهل و ناآگاه نیست؛ بلکه افرادی در میان اهل سنت نیز باورهایی در مورد بزرگانشان دارند که تداعی‌گر عقاید غالیانه برخی از شیعیان ناآگاه است...». با توجه بر این نکات اخوان‌المسلمین به این مسأله باور قطعی دارند که اختلاف در فروع دین باعث خروج از دین نمی‌شود. معرفت خداوند و پذیرش یگانگی او از اصول دین، و شریعت و فرمانبرداری، از فروع دین هستند و به عبارتی دیگر، اصول دین موضوع «علم کلام» و فروع دین موضوع «علم فقه» است. شهرستانی در کتاب مشهور «الملل و النحل» گفته است: «ماجرای شیعیان تنها به اختلاف در مسأله ولایت و امامت برمی‌گردد و اختلافی در اصول و پایه‌های دین وجود ندارد». به بیانی دیگر، این موضوع اختلافی سیاسی است که سرورمان علی(رضی الله عنه) و خلفای راشدین توانستند آن را مهار کنند و این اختلاف دوباره در زمان امویان و عباسیان در مبارزه آنها با اهل‌بیت پیامبر(ص) سر باز کرد و توسعه یافت و جوانب مختلف دینی و فقهی در جهت تقویت رویکرد آنان، شروع به فعالیت کردند. در نتیجه بر این باوریم اختلافی که آغازی سیاسی داشته است، باید از روش سیاسی نیز حل شود؛ نه با اتهام‌های شرعی و خارج کردن گروهی از جرگه امت اسلام. هر گاه که دو دیدگاه مختلف بر مصادر مورد پذیرش و اصول تاریخی غیرقابل انکار استناد کنند، چاره‌ای از پذیرش هر دوی آنها نیست. از همین جا است که نوآوری و پیشرفت تقویت می‌شود و خیر و برکت سرزمین و مردم را به دنبال دارد.

اندیشه إخوان در برابر قومیت‌گرایی عربی - ایرانی

از دیگر اصول ثابت در‌اندیشه اخوان آن است که اسلام میان نژادها و قومیت‌های مختلفی که به دین اسلام می‌گروند، وحدت بوجود آورد و همه آنها را جمع کرد و هیچ کدام از آنها را نفی و لغو نکرد. خداوند در قرآن می‌فرماید: «و شما را ملت‌ها، و قبیله‌ها گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی حاصل کنید» (حجرات/13) هدف از اشاره به تنوع قبایل و نژادها در این آیه شناسایی متقابل و نه دشمنی و تحقیر یکدیگر و یا ترک اصول و ریشه‌ها دانسته شده است. بنابراین فریادهای قومی‌گرایانه و نژادپرستانه عربی و ایرانی در میان ملت‌های مختلف مسلمان، مخالفت با اراده خداوند است. هیچ فضیلتی برای عرب بر عجم نیست، مگر در تقوا و پرهیزکاری. «بخاری» نمونه خوبی در این زمینه است که اصل و ریشه‌اش به دورترین مناطق فارسی زبانان برمی‌گردد و مجموعه عظیمی از احادیث را گرد آورد که مرجع عرب و غیرعرب گشت. خداوند در قرآن می‌فرماید: «در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست» (حجرات/13) در‌اندیشه اخوان‌المسلمین، احترام گذاردن و ارج نهادن به سنت‌ها و آداب و رسوم قبایل و ملت‌هایی که به دین اسلام گرویده‌اند، از اصول مقبوله و قطعیه است. البته تا جایی که این آداب و رسوم با اصول اسلامی مغایرتی نداشته باشند و هم عرض اسلام قرار نگیرند. به عنوان نمونه در فرهنگ و‌اندیشه إخوانی، زنان با حجاب اسلامی به صورتی که تنها مچ دستان و صورتشان دیده شود، می‌توانند در تمام زمینه‌های اجتماعی فعالیت داشته باشند تا جایی که به تعهدات دینی و عفت و پاکدامنی آنها لطمه‌ای وارد نشود. اخوان‌المسلمین تلاشی برای تحمیل نظر خود بر زنان وابسته به گروه از دیگر فرهنگ‌ها و ملیت‌ها با آداب و رسوم متفاوت، نمی‌کنند و مادامی‌که آنان از وضعیت سنتی خویش راضی بوده و با دین اسلام مغایرتی نداشته باشد، اخوان‌المسلمین نیز دخالتی در امور آنها نمی‌کنند؛ هرچند در برخی فرهنگ‌ها که چادر یا روبند را برای زنان می‌پسندند، زیاده روی‌هایی نیز دیده می‌شود، اما فرهنگ و‌اندیشه إخوان بر اساس عدم اجبار زنان به نوع خاصی از پوشش است. بنابراین، در جهت حفظ این رویکرد، زنان را به استفاده از چادر یا روبند یا غیر آن دعوت نمی‌کنند و جائز بودن باز بودن مچ دستان و صورت، تنها سخن اخوان در این زمینه است. یوسف ندا در ادامه می‌گوید: البته اخوان‌المسلمین نخست جمعیت محدودی بود و در طول زمانی که به نیم قرن نمی‌رسد به‌اندیشه و نهضت و فرهنگی ویژه تبدیل شد که اکنون مورد بحث ما است. نگارنده ادعای نظریه‌پردازی یا رهبری فکری و یا داشتن مقام و درجه‌ای ـ کوچک یا بزرگ ـ در دانش فقه یا اداره جمعیت اخوان را ندارد و هیچ کدام از اینها جزو تخصص یا فعالیت‌ها یا وظایف او نبوده است؛ بلکه از تجربه شصت ساله خود با سازمان إخوان، در نمایندگی‌ها و کادر اداری جمعیت، در گردانها یا اردوهای نظامی، در تجمعات و تظاهرات و راهپیمایی‌های سیاسی، در بازداشتگاه‌ها و زندانها، در کارهای خیریه و خدمات اجتماعی، در سیاست‌گذاری‌های منطقه‌ای و یا کشوری و بین‌المللی و همچنین در اقتصاد و صنعت و تجارت و بانکداری و در تمام زمینه‌های فعالیت حرکت اخوان‌المسلمین سخن می‌گوید. فعالیت‌های گسترده اخوان با گرایشی دینی منجر به بازداشت و زندانی شدن و اعدام بسیاری از رهبران و فعالان آنها شد و تمام این ضربه‌ها و زخم‌ها را در مسیر دعوت به راه خدا، از پیش می‌دانستند و آنها را پذیرفته بودند. از خداوند متعال برای هر آن که به مصایب این مسیر رضایت داد، طلب آرامش می‌کنیم و آزادی تمام زندانیان این راه را خواستاریم. همانا خداوند یگانه است و شایسته ستایش.

  1. نویسنده: رحیم ابوالحسینی