طهارت اصطلاحی فقهی و عنوانی عمومی است برای حالتی که با برخی افعال شرعی مثل وضو، غسل و تیمم پدید می‌آید و نیز چیزهایی که باعث از بین رفتن نجاسات می‌شوند و در فقه شیعه به آنها مُطَهِّرات یا پاک‌کننده‌ها می‌گویند.

طهارت زدودن و پاک کردن درون و برون از آلودگی‌ها و خبائث است. طهارت ظاهری مقدمه طهارت روح و دستیابی به تقوا می‌گردد. طهارت از نجاست جزو شرایط صحیح بودن برخی از عبادات مثل نماز است.

اهمیّت طهارت

اهل طهارت محبوبان خدایند[۱] و سعادت ظاهری و باطنی در طهارت است[۲]. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: طهور بخشی از ایمان است[۳] که برخی علمای اخلاق در تفسیر گفتار آن بزرگوار گفته‌اند: بخش دیگر ایمان عبارت است از آراستن نفس به فضایل ظاهری و باطنی[۴].

همچنین خدای متعال در سوره شمس پس از چندین سوگند عظیم می‌فرماید: به تحقیق رستگار شد آن کس که این نفس را پاکیزه نمود و جان خود را پاک ساخت و بی‌بهره گشت آنکه آن را آلوده نمود. این همه تأکید گویای این حقیقت است که طهارت قلب به‌ مراتب از طهارت بدن مهم‌تر است[۵].

همچنین مربیان اخلاق و سلوک، هفدهمین امر از ضروریات مورد توجه سالک را، دوام طهارت[۶]. می‌دانند[۷]. و نیز از نظر ایشان، شرط بسیار مهمّ تأثیر اذکار و ادعیه، طهارت انسان است[۸]. تا آن‌جا که طهارت مکان ذکر را هم از ضروریات می‌دانند[۹].

طهارت در قرآن

مسجد در اسلام ارزنده‌ترین و مناسب‌ترین جای عبادت است. قرآن مجید مسجد روندگان را انسان‌های خوش طینتی دانسته که برای تطهیر و تزکیه خویش وارد مسجد می‌شوند و مورد عنایت الهی هستند:   فیهِ رِجالٌ یحِبُّونَ أَنْ یتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یحِبُّ الْمُطَّهِّرینَ [توبه–۱۰۸]  ؛ در آن (مسجد) مردانی هستند که دوست دارند پاکیزه و طاهر باشند و خدا پاکیزگان را دوست دارد».

همچنین قرآن پس از دستورهای لازم برای انجام غسل، وضو و تیمم می‌فرماید:   ما یریدُ اللهُ لِیجْعَلَ عَلَیکمْ مِنْ حَرَجٍ وَلکنْ یریدُ لِیطَهِّرَکمْ [مائده–۶]  ؛ خداوند نمی‌خواهد دشواری برای شما ایجاد کند، بلکه می‌خواهد شما را پاکیزه سازد.

طهارت در روایات

رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) درباره اهمیت طهارت و پاکیزگی چنین فرموده است: بُنِیَ الدّینُ عَلَی النَّظافَةِ وَ قالَ: مِفْتاحُ الصَّلاةِ الطَّهُورُ[۱۰]؛ دین بر نظافت و پاکی بنا شده و کلید قبولی نماز طهارت است.

در جای دیگر فرمود: الطَّهُورُ شَطْرُ الْایمانِ[۱۱]؛ طهارت نیمی از ایمان است.

در شریعت مقدس اسلام، طهارت شرط صحت بعضی از عبادات است که بدون آن عمل باطل است و در برخی، شرط کمال است که نبود آن از ارزش عمل می‌کاهد. از این رو، امام حسن (علیه السلام) به عنوان یک رهنمود کلی فرمود: إِنَّ مَنْ طَلَبَ الْعِبادَةَ تَزَکی لَها[۱۲]؛ هر کس خواهان عبادت است، خود را برای آن پاکیزه می‌کند.

از نظر روایات معصومین (علیه السلام) پاکیزگی لباس و بدن و طهارت که عبارت از وضو، غسل و تیمم است، رابطه مستقیم با تزکیه درونی دارد به طور مثال؛ امام کاظم (علیه السلام) می‌فرماید: مَنْ تَوَضَّأَ لِلْمَغْرِبِ کانَ وُضُوءُهُ ذلِک کفَّارَةً لِما مَضی مِنْ ذُنُوبِه فی نَهارِهِ ما خَلَا الْکبائِرَ...[۱۳]؛ کسی که برای نماز مغرب وضو می‌گیرد، این وضو کفاره گناهانی است که در آن روز مرتکب شده به جز گناهان کبیره.

امام صادق (علیه السلام) نیز می‌فرماید: غُسْلُ یوْمِ الْجُمُعَةِ طَهُورٌ وَ کفَّارَةٌ لِما بَینَهُما مِنَ الذُّنُوبِ مِنَ الْجُمُعَةِ الَی الْجُمُعَةِ[۱۴]؛ غسل جمعه، پاک کننده و کفاره گناهان است از جمعه‌ای تا جمعه دیگر.

بنابراین؛ طهارت ظاهری، مقدمه طهارت روح و دستیابی به تقوا می‌گردد که آن نیز مایه بالا رفتن اعمال و پذیرش آن در درگاه الهی است. حضرت امیر (سلام الله علیه) در‌این‌باره می‌فرماید: ...فَانَّ تَقْوَی اللَّهِ دَواءُ داءِ قُلُوبِکمْ... وَ طَهُورُ دَنَس انْفُسِکمْ...[۱۵]؛ تقوای الهی، دوای بیماری دل و پاک کننده پلیدی جان شماست.

امام رضا (علیه السلام) درباره علت طهارت و وضو گرفتن فرمود: «...امر به وضو بدان سبب است که بنده، هنگام ایستادن در برابر خدای بزرگ و مناجات با او پاکیزه باشد... از پلیدی و نجاست پاک باشد، همچنین در وضو، نابودی کسالت و دوری از خواب آلودگی است و دل برای ایستادن در پیشگاه خدا تزکیه می‌گردد[۱۶]».

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) واژه «غسل» و «طهارت» را در مورد طهارت و پاکیزگی درونی استعمال کرده، در دعا می‌فرماید: اللَّهُمَّ اغْسِلْنی فیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنی فیهِ مِنَ الْعُیوبِ[۱۷]؛ خدایا در این روز، مرا از گناهانم بشوی و از عیب‌ها پاکم کن.

طهارت در فقه

از لحاظ فقهی طهارت، شرط صحت نماز و برخی دیگر از عبادات است و بر دو قسم می‌باشد:

  1. طهارت از خبث و منظور از آن، پاکی لباس و بدن عبادت کننده از انواع نجاسات است و نجاسات ده چیز است؛ بول، غائط، منی، مردار، خون، سگ و خوک، کافر، شراب و فقاع. اسباب پاک شدن از نجاسات، مطهِّرات نام دارند و عبارتند از: آب، زمین، آفتاب، استحاله، انتقال، انقلاب، اسلام، تبعیت، برطرف شدن عین نجاست، استبراء حیوان نجاست خوار، غائب شدن مسلمان و خارج شدن خون متعارف از حیوان ذبح شده. صحت نماز و طواف، مشروط به این قسم از طهارت نیز می‌باشد، هر چند در حصول آن قصد قربت لازم نیست.
  2. طهارت از حدث -که با انجام وضو، غسل یا تیمم بدست می‌آید، همچون نماز، طواف و... - شرط صحت برخی عبادات است؛ و در انجام آن قصد قربت معتبر است. این طهارت حالتی روحانی و معنوی است که به سبب وضو، غسل و تیمم حاصل می‌شود[۱۸].

تفاوت مطهرات در فقه شیعه با فقه اهل‌سنت

تفاوت‌هایی در احکام مطهرات و نجاسات میان فقه شیعه و اهل‌سنت و نیز میان فرقه‌های مختلف آنان وجود دارد؛ به عنوان مثال بنابر دیدگاه امامیه، شافعیه، حنبلیه و حنفیه، سگ نجس است. ولی مالکیه می‌گویند سگ نجس نیست، اما اگر سگ ظرفی را لیسید باید آن ظرف را هفت مرتبه شست، نه به جهت این‌که نجس است، بلکه از باب تعبّد و فرمان‌بری از شارع مقدس در دستور بر هفت بار شستن ظرفی که سگ آن را لیسیده است.

مطهرات و احکام آن[۱۹].

  • آب مطلق: پاک و پاک کننده است به اتفاق امامیه و اهل‌سنت[۲۰].
  • مایع غیر آب(آب مضاف): مانند گلاب، سرکه و ... فقط «حنفیه» می‌گویند: «پاک کننده است[۲۱]».
  • زمین: امامیه و حنفیه: زمین از پاک کننده‌ها است، هنگامی که با راه رفتن بر روی زمین، عین نجاست از ته کفش و کف پا از بین برود پاک می‌شود.
  • آفتاب امامیه: چیزهایی که در زمین ثابت هستند مانند درختان و همچنین روییدنی‌ها و ساختمان‌ها و میخ‌ها و حصیر اگر فقط با آفتاب خشک شوند پاک می‌شوند.
  • حنفیه: هر گاه زمین نجس خشک شود پاک می‌شود چه با آفتاب خشک شود یا با هوا.
  • شافعیه، مالکیه و حنبلی‌ها: زمین با خشک شدن پاک نمی‌شود چه با آفتاب خشک شود چه با هوا، بلکه باید بر روی آن آب ریخته شود. البته در چگونگی پاک کردن با آب دارای دیدگاه‌های مختلفی هستند.
  • استحاله(تبدیل شدن حقیقت و ماهیت یک چیز به چیز دیگر) امامیه و اهل‌سنت: استحاله یکی از پاک کننده‌ها است.
  • آتش حنفیه و مالکیه: اگر نجاست با آتش سوخته شود و عین آن از بین برود، پاک می‌شود. البته مالکیه می‌گویند فقط خاکستر آن پاک است، اما دودش نجس است.
  • شافعیه و حنابله: آتش از پاک کننده‌ها نیست، حتی خاکستر و دود چیزی که از نجاسات است و با آتش بسوزد نجس است.
  • امامیه: آتش دخالتی در پاک کردن ندارد. اگر با آتش و سوختن، استحاله صورت گیرد؛ مثل تبدیل آب به بخار یا چوب به خاکستر؛ آن چیز پاک می‌شود، در غیر این صورت پاک نمی‌شود.
  • دباغی کردن مالکیه، حنابله و امامیه: دباغی کردن از پاک کننده‌ها نیست. البته حنبلی‌ها می‌گویند: پوست نجس دباغی شده را می‌شود در غیر مایعات استفاده کرد.
  • حنفیه و شافعیه: دباغی کردن، موجب پاک شدن پوست مردار می‌شود، جز پوست سگ و خوک. البته حنفیه فقط پوست خوک را استثنا کردند و قایل به پاک شدن پوست سگ به سبب دباغی هستند[۲۲].
  • ندف (زدن پنبه و باز کردن آن با آلات پنبه زنی)[۲۳]
  • فقط حنفیه می‌گویند: پنبه نجس با زدن به وسیله آلات پنبه زنی، پاک می‌شود[۲۴].
  • تصرف کردن در یک چیز حنفیه: وقتی مقداری از گندم و مانند آن نجس شود و به همان مقدار در آن تصرف شود مثلاً خورده شود یا بفروشیم یا به کسی ببخشیم، باقی مانده آن پاک می‌شود.
  • فرک (مالش دادن) حنفیه: اگر منی با مالش دادن از بین برود چیزی که آغشته به آن بود پاک می‌شود و نیاز به آب کشیدن ندارد.
  • مسح (دست کشیدن و برطرف نمودن اثر یک چیز) حنفیه: اشیای صیقلی و صافی که آب در اجزای آنها نفوذ نمی‌کند؛ مانند آهن، مس و شیشه، به مجرد دست کشیدن و از بین بردن عین نجاست پاک می‌شوند و نیازی به آب نیست.
  • امامیه: از بین بردن نجاست از بدن حیوان به هر گونه‌ای باشد، در پاک شدن بدن حیوان کفایت می‌کند، اما در ظرف‌ها و لباس‌ها و بدن انسان بعد از بر طرف نمودن عین نجاست باید با آب شسته شوند.
  • آب دهان حنفیه: وقتی پستان یا انگشت انسان، نجس شود با سه بار لیس زدن پاک می‌شود.
  • غلیان و به جوش آمدن حنفیه: وقتی روغن یا گوشت نجس به واسطه آتش به جوش بیاید پاک می‌شود.
  • امامیه: وقتی آب انگور به جوش بیاید نجس می‌شود، اما وقتی دو سوم آن با جوشیدن از بین برود باقی مانده آن و هر چیزی که با آن ملاقات کرده بود پاک می‌شود[۲۵] [۲۶].

پانویس

  1. بقره/سوره۲، آیه۲۲۲
  2. ملکی تبریزی، میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، پیشین، ص ۹
  3. نیشابوری مسلمبن حجاج؛ صحیح مسلم، دار المعرفه، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۲۸ق، ص ۱۵۴
  4. ملکی تبریزی، میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، پیشین، ص ۱۰
  5. ملکی تبریزی، میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، پیشین، ص ۱۱
  6. یعنی همواره با وضو باشد و غسل واجب را تاخیر نیفکند
  7. سید بحر العلوم؛ رساله سیر و سلوک (تحفة الملوک)، انتشارات علامه طباطبایی، چاپ چهارم، ۱۴۱۸ ق، ص ۵۲
  8. حسن زاده آملی، حسن؛ نور علی نور، انتشارات تشیّع، چاپ ششم، ۱۳۷۶، ص ۶۲
  9. سید بحر العلوم، پیشین، ص ۱۶۱
  10. محجة البیضا، ج ۱، ص ۲۸۱، بیروت
  11. میزان الحکمة، ج ۵، ص ۵۵۸
  12. بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۱۲
  13. ثواب الاعمال، شیخ صدوق، ص ۳۲، چاپ صدوق
  14. وسائل الشیعه، ج۲، ص۹۴۵.
  15. نهج‌البلاغه، خطبه ۱۸۹، ص ۶۳۵
  16. عیون اخبارالرضا علیه‌السلام، مترجم، محمدباقر ساعدی، ج۲، ص۴۲۷، اسلامیه
  17. مفاتیح‌الجنان، شیخ عباس قمی، دعای بیست و سوم ماه رمضان
  18. کلیات فقه اسلامی، علیرضا علی نوری، ص۸۸
  19. نمایه «مطهرات»، سؤال 28545
  20. الفقه علی المذاهب الخمسة، ج 1، ص 28
  21. الفقه علی المذاهب الخمسة، ج 1، ص 28
  22. الفقه علی المذاهب الخمسة، ج 1، ص 29
  23. ابن منظور محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 9، ص 325، دار صادر، بیروت،1414 ق
  24. الفقه علی المذاهب الخمسة
  25. الفقه علی المذاهب الخمسة
  26. احکام مطهرات و نجاسات در فقه شیعه با فقه اهل‌سنت، چه تفاوت‌هایی ... https://www.islamquest.net › archive