جعفر طیار

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
جعفر طیار
جعفر طیار.jpg
نام کاملجعفر بن ابی‌طالب
اطلاعات شخصی
محل تولدمکه
روز درگذشتجمادی الاولی
دیناسلام، شیعه

جعفر بن‌ ابی‌طالب‌ با کنیه‌ ابوعبداللّه‌ و ملقب به طیّار پسرعموی‌ پیامبر (صلی الله علیه) و برادر حضرت‌ علی‌ (علیه‌السلام) و از شهدای‌ بزرگ‌ صدر اسلام‌ است. او از شخصیت‌های برجسته‌ اسلام بوده و به عنوان الگوی ایمان، عمل و جهاد و شهادت مطرح است.

مختصری از زندگی‌نامه جعفر طیار

جعفر فرزند ابو‌طالب و فاطمه بنت اسد، معروف به جعفر طیار، کنیه‌اش ابوعبدالله بود[۱]. پیامبر اسلام(صلی الله علیه) نیز لقب ابوالمساکین را به وی داده بود به دلیل آن‌که نشست و برخاست بسیاری با فقرا داشت[۲].

جعفر برادر امام علی (علیه‌السلام)، عقیل، طالب و پسر عموی پیامبر اسلام (صلی الله علیه) بود. براساس گزارش‌های تاریخی وی 20 سال قبل از بعثت متولد شد، در حالی که ده سال از عقیل کوچک‌تر و ده سال از علی(علیه‌السلام) بزرگ‌تر بود[۳].

جعفر از شهدای بزرگ صدر اسلام است که بعد از قطع شدن دو دستش در جنگ موته [۴] و شهادتش به «ذوالجناحین»[۵] و جعفر طیار [۶] شناخته می‌شود.

هنگامی‌ که‌ در مکه‌ خشک‌سالی‌ اتفاق افتاد و ابوطالب‌ دچار تنگ‌دستی شد، پیامبر(صلی الله علیه) به عباس بن عبدالمطلب پیشنهاد داد تا نزد برادرش‌ ابوطالب برود‌ و جعفر را به‌ خانه خود بیاورد و سرپرستی وی را بر عهده گیرد‌. عباس این پیشنهاد را پذیرفت، نزد ابوطالب رفت و جعفر را به منزل خود آورد. جعفر تحت سرپرستی عمویش‌ بزرگ شد تا زمانی که‌ اسلام را پذیرفت، پس از آن مستقل شد[۷].

همسر و فرزندان

نام همسر جعفر اسماء بنت عمیس بن نعمان بود که از او دارای فرزندانی به نام عبدالله، محمد و عون می‌باشد که‌ همگی‌ در حبشه به دنیا آمده بودند[۸].

برخی منابع نیز چهار فرزند دیگر به نام‌های محمد اصغر، حمید، حسین، عبدالله اصغر را از همان مادر به فرزندان او افزوده و مدعی شده‌اند که آنان نیز در حبشه به دنیا آمدند[۹].

اسلام آوردن

در زمان اسلام آوردن وی اختلاف است. بر اساس گزارشی، وی در کمتر از بیست سالگی اسلام آورد[۱۰] گفته شده او دومین فردی بود که پس از امام علی (علیه‌السلام) مسلمان شد و به همراه برادرش اولین نماز جماعت را به امامت پیامبر (صلی الله علیه) برپا کردند[۱۱].

امام صادق‌ (علیه‌السلام) نیز در این زمینه می‌فرماید: اولین نماز جماعتی که رسول خدا (صلی الله علیه) برقرار فرمود، تنها امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با حضرتشان بود و ابوطالب به جعفر گفت که او نیز در نماز جماعت آنان شرکت نماید[۱۲].

با این وجود، برخی معتقدند که وی سومین، [۱۳] بیست و ششمین[۱۴]، یا سی و دومین نفری بود که مسلمان شد[۱۵].

فضایل و ویژگی‌های جعفر طیار

جعفر در زمان خودش از جهت زیبایی و اخلاق، شبیه‌ترین مردم به رسول خدا (صلی الله علیه) بود[۱۶]. علی (علیه‌السلام)‌ به برادرش جعفر ارادتی ویژه داشت به گونه‌ای که اگر‌ عبدالله‌ بن‌ جعفر درخواستی از آن‌حضرت داشت و او را به‌ جان‌ جعفر قسم‌ می‌‌داد، درخواستش را رد نمی‌کرد[۱۷].

جعفر مردی خطیب، دلیر و شجاع، عارف، سخاوت‌مند و بخشنده‌ای بود که دایره جودش شامل همه می‌شد. او حقوق را رعایت می‌کرد[۱۸].

نماز جعفر طیار که از نمازهای مستحب مؤکد و سفارش شده است هدیه‌ای است که پیامبر به جعفر داده بود[۱۹].

از امام علی (علیه‌السلام) نقل می‌کنند که رسول خدا (صلی الله علیه) فرمود: پیامبران قبل از من هفت وزیر و نقیب و حواری داشتند، اما خداوند به من چهارده حواری و نقیب داد: حمزه، جعفر، امام علی(علیه‌السلام)، امام حسن (علیه‌السلام)، امام حسین (علیه‌السلام)، و ...[۲۰].

جعفر دارای چنان جایگاهی است که بعد از اهل‌بیت (علیه‌السلام) و امامان معصوم (علیهم‌السلام‏) از اولین کسانی خواهد بود که در کنار حوض کوثر بر پیامبر (صلی الله علیه) وارد می‌شود[۲۱].

رسول خدا (صلی الله علیه) در ارتباط با جعفر سخنان فراوانی فرموده است:

بهترین مردم حمزه، جعفر و علی (علیه‌السلام) می‌باشند[۲۲].

مردم از درختان گوناگون هستند و من و جعفر از یک درختیم[۲۳].

خدایا! جعفر بهترین ثواب را به سوی تو فرستاد. تو نیز بهترین افراد را در ذریه او قرار ده[۲۴].

من و این فرزندان عبدالمطلب بزرگان اهل بهشتیم: حمزه، جعفر، علی(علیه‌السلام)، فاطمه‏(سلام الله علیها) و حسنین (علیه‌السلام)[۲۵].

در نقلی دیگر به جای حضرت زهرا( سلام الله علیها)، نام حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف)» ذکر شده است[۲۶].

ابن عباس می‌گوید: نزد پیامبر خدا (صلی الله علیه) بودیم که ایشان جواب سلامی را دادند و سپس به اسماء فرمودند: این جعفر به همراه جبرئیل و میکائیل و ملائکه بودند که بر من سلام کردند و جوابشان را دادم.

پیامبر (صلی الله علیه) برای جعفر سالیانه پنجاه خروار از محصول خرمای خیبر را مقرر فرمودند[۲۷].

شهادت جعفر طیار

جعفر بعد از بازگشت به مدینه در نبرد موته که در سال هشتم هجرت رخ داد[۲۸] شرکت کرد و بعد از شهادت زید بن حارثه فرماندهی سپاه اسلام را بر عهده گرفت[۲۹]. البته برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که فرماندهی از ابتدا بر عهده جعفر بود[۳۰].

او پس از سال‌ها مجاهدت و تلاش در دفاع از اسلام نوپا، سرانجام در سن چهل و یک[۳۱] و یا چهل و پنج سالگی[۳۲] در این نبرد به شهادت رسید. گزارش شده که در نبرد موته جعفر حدود نود جراحت برداشت[۳۳] و بر اساس گزارشی دیگر بدن ایشان با ضربه یکی از رومیان به دو نیم تقسیم شد[۳۴]. گفته می‌شود او اولین فرد از مسلمانان بود که مرکبش را در میدان نبرد پی کرد[۳۵].

به هر حال بعد از شهادت او بود که پیامبر (صلی الله علیه) فرمود: خداوند به جای دو دست جعفر به وی دو بال داد که با آنها در هرکجای بهشت که بخواهد پرواز می‌کند[۳۶].

با شهادت جعفر پیامبر(صلی الله علیه) به منزل وی آمد و خبر شهادتش را به همسرش اسماء داد و همراه با او در عزای جعفر گریست. آن‌گاه حضرت فاطمه(س) با حالتی گریان وارد شد. پیامبر فرمود: سزاست که بر مرگ چشم‌ها گریان باشد[۳۷].

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل است که بعد از شهادت جعفر پیامبر (صلی الله علیه) به فاطمه (سلام الله علیها) فرمود تا سه روز برای اسماء شام و ناهار تهیه کرده و با سایر بانوان فامیل به دلداری او بروند و در خانه او بمانند؛ از این‌جا بود که سنتی شرعی شکل گرفت که تا سه روز برای صاحبان عزا غذا بفرستند[۳۸].

مدفن

جعفر به همراه زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه در یک قبر دفن شدند[۳۹] زیارت جعفر در منطقه موته مستحب است و به آن سفارش شده است. [۴۰].

پانویس

  1. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 1، ص 242، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق
  2. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق، عبدالموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 7، ص 309، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق
  3. الاستیعاب، ج 1، ص 242
  4. جنگ موته، جنگی بود که در سال هشتم هجری و در زمان حیات رسول‌ خدا(صلی الله علیه) بین مسلمانان و امپراطوری روم روی داد. ر. ک: «فرمانده سپاه جنگ موته»، 44912
  5. الاستیعاب، ج 1، ص 242
  6. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبدالحفیظ، ج 1، ص 505، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بی‌تا
  7. طبری، أبوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبوالفضل، ج 2، ص 313، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق
  8. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، ج 4، ص 25، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق
  9. ابن عنبه حسنی، سید احمد بن علی، عمدة الطالب فی أنساب آل أبی‌طالب‏، ص 35، قم، انصاریان، 1417ق
  10. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 5، ص 99، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا
  11. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، أسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج ‏1، ص 341، بیروت، دار الفکر، 1409ق
  12. شیخ صدوق، امالی، ص 508، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق
  13. ابن عساکر، علی بن حسن‏، تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل أو اجتاز بنواحیها من واردیها و أهلها، محقق، شیری، علی‏، ج 72، ص 125، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1415ق
  14. الإصابة، ج ‏1، ص 592
  15. أسد الغابة، ج ‏1، ص 341
  16. الاستیعاب، ج ‏1، ص 244
  17. ابونعیم احمد بن عبدالله الاصبهانی‏، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، محقق، مصحح، شفیعی کدکنی‏، محمد رضا، ج 1، ص 114، قاهره، دار ام القراء للطباعة و النشر، چاپ اول، بی‌تا
  18. ابونعیم احمد بن عبدالله الاصبهانی‏، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، محقق، مصحح، شفیعی کدکنی‏، محمد رضا، ج 1، ص 114، قاهره، دار ام القراء للطباعة و النشر، چاپ اول، بی‌تا
  19. «نماز جعفر طیار»، 47577
  20. أسدالغابة، ج ‏1، ص 342
  21. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 36، ص 295، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق
  22. ابوالفرج، علی بن الحسین الأصفهانی، مقاتل الطالبیین، محقق، صقر، سید احمد، ص 34، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا
  23. ابوالفرج، علی بن الحسین الأصفهانی، مقاتل الطالبیین، محقق، صقر، سید احمد، ص 35، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا
  24. شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج 2، ص 1125، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1403ق
  25. تاریخ مدینة دمشق، ج ‏72، ص 127
  26. تاریخ مدینة دمشق، ج ‏72، ص 127
  27. الطبقات ‏الکبری، ج ‏4، ص 30
  28. الاستیعاب، ج ‏1، ص 242
  29. السیرة النبویة، ج ‏2، ص 373
  30. یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب‏، تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 65، بیروت، دار صادر، بیروت، چاپ اول، بی‌تا
  31. الاستیعاب، ج ‏1، ص 245
  32. تاریخ مدینة دمشق، ج ‏72، ص 135
  33. الاستیعاب، ج ‏1، ص 243
  34. مقریزی، تقی الدین‏، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع‏، تحقیق، نمیسی، محمد عبدالحمید، ج 1، ص 340، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق؛ الطبقات ‏الکبری، ج ‏4، ص 29
  35. الإصابة، ج 1، ص 593
  36. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ج 2، ص 43، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق
  37. الاستیعاب، ج ‏1، ص 243
  38. برقی، ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد، محاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال‌الدین، ج 2، ص 419، ‏ قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق
  39. عمدة الطالب، ص 35 - 36
  40. بحار الأنوار، ج ‏97، ص 222