نقد مبنای تکفیری ها در منع تقرب به خداوند از طریق اولیای الهی

از ویکی‌وحدت

جریان‌های تکفیری در جهان اسلام بر اساس مبانی اعتقادی خاصی شکل گرفته است که شناخت دقیق آنها می‌تواند اولا ماهیت حقیقی‌شان را نشان داده و آنگاه کیفیت مقابله و موضع‌گیری صحیح با آنها را پدیدار سازد. یکی از مبانی اعتقادی جریان‌های تکفیری منع توسل به اولیای الهی است که در این مقاله به نقد آن پرداخته شده و عدم منافات توسل با توحید تبیین گردیده است.

نقد مبنای جریان‌های تکفیری در منع تقرب به خداوند از طریق اولیای الهی

گفتار ابن تیمیه

ایشان می‌گوید اجماع و اتفاق مسلمانان بر این است که تقرب جستن به خداوند و اجابت خواسته‌ها از طریق توسل و طلب از اولیاء الهی بعد از مماتشان و نیز در زمان حیاتشان آنگاه که غائب هستند بدعت است چون هیچیک از انبیای الهی چنین روشی را تشریع ننموده‌اند بنابر‌این نمی‌توان آنها یا ملائکه الهی را مورد خطاب قرار داد که برای دیگران شفاعت نمایند و نیز ارائه خواسته‌ها به آنها به شکل‌های مختلف از قبیل نوشتن نامه برای آنان و ...بدعت خواهد بود. راه تقرب بخداوند باید از طریقی باشد که مشروع باشد بدین معنا که از ناحیه الهی بدان دستور داده شده باشد و تقرب جستن بخداوند از غیر طریق شرع گمراهی خواهد بود [۱].

ایشان در بخشی دیگری از گفتارشان می‌گوید :‌ .....کسانی که بعد از مرگ انبیا و صالحین آنان را می‌خوانند و خواسته‌های شان با آنان در میان می‌گذارند مشرک خواهند بود .مضافا بر اینکه بر اساس آیات قرآن ملائکه الهی برای مومنین – بدون آنکه درخواستی از آنان بشود – دعا و استغفار می‌کنند. [۲]

محمد ابوزهره در تبیین دیدگاه ابن تیمیه در این زمینه می‌گوید :‌ از آنجا که هیچیک از اولیای الهی حتی آنهائی که قدرت بر انجام کارهای خوارق عادت دارند در برابر احکام الهی با سایر مردم یکسان بوده و معافیتی از احکام الهی ندارند بلکه همگی آنان در برابر خداوند همانند دیگران نسبت به اعمالشان مسئول هستند ازاینرو تقرب به خداوند از طریق آنان مشروع نیست .همانطور که پیامبربه نزدیکانش می‌فرمود جانتان را با خداوند معامله کنید من قادر نیستم که به شما در پرسشگاه الهی کمک نمایم. [۳]

نقد

باید گفت اساس این مبنا به درک ناصواب تکفیری‌ها و وهابیت از معنای توحید و شرک بر می‌گردد بدین معنا که وقتی صرف توجه و طلب به اولیای الهی بدون آنکه به نوع نگاه طلب کننده و محتوای خواسته‌اش نگریسته شود نتیجه‌اش همین است که دیگران را بدان متهم می‌کنند. در حالی که غالب افرادی که به سمت اولیای الهی حتی بعد از مماتشان کنار قبورشان رفته و آنان را واسطه تقرب خویش بسوی خداوند قرار می‌دهند نظر استقلالی به آنها نداشته و منکر عبادت آنان می‌باشند. در حالی که مشرکین عصر رسالت بت‌هایشان را می‌پرستیدند و ضمن نگاه استقلالی به آنها معتقد به ربوبیت آنان در نظام هستی بودند. بعلاوه آنکه همانگونه که در مبحث توسل بیان گردید نظام عالم بر اساس اسباب و مسببات بنا گردیده است و در همین راستا اولیای الهی مجاری فیض الهی بر بندگان می‌باشند از اینرو توسل و تقرب الهی از طریق آنان منافاتی با توحید نخواهد داشت.

پانویس

  1. مجموعه الفتاوی ج1 ص 160-
  2. همان ص 178-180
  3. حیات ابن تیمیه ص269-270