محمد ارشد بنگری (البنجری)

از ویکی‌وحدت
محمد ارشد بنگری (البنجری)
نام کاملمحمد ارشد بنگری (البنجری)
اطلاعات شخصی
سال تولد۱۱۲۲ ق، ۱۰۸۹ ش‌، ۱۷۱۰ م
محل تولدکلمنتان، اندونزی
سال درگذشت۱۲۲۷ ق، ۱۱۹۰ ش‌، ۱۸۱۲ م
محل درگذشتبنگر، اندونزی
دیناسلام
استادان
  • شیخ عطاالله بن احمد المشری
  • فقیه شیخ محمد بن سلیمان کردی
  • عارف بالله شیخ محمد بن عبدالکریم السمان الحسنی المدنی
آثار
  • سبیل المهتدین
  • أصول الدین
  • تحفة الراغبین
  • نکتة الأجلان
  • الفرائض
فعالیت‌ها
  • عالم دین
  • تبلیغ دین
  • تاسیس مدرسه اسلامی در دلام باگر بنگر

محمد ارشد بنگری (۱۱۲۲-۱۲۲۷ه. ق)[۱] یک عالم و دانشمند دینی مسلمان، فقیه شافعی از شهر مارتاپورا در جنوب کلمنتان (حکومت بنجر در آن زمان) است. در زمان حیاتش به او حاجی بزرگ و پس از مرگش به او (داتو کالمپایان) می‌گفتند. (داتو به معنی پدر پدربزرگ است ولی به عنوان لقب علمای دینی به کار می‌رود و کالمبیان نام روستایی است که محمد ارشد اهل آنجا بود. او نویسنده کتاب «سبیل المهتدین» در فقه است که مرجعی برای بسیاری از مسلمانان جنوب شرقی آسیا است. [۲]

نسب

محمد أرشد بن عبدالله بن أبی‌بکر بن عبدالرشید بن عبدالله بن أبی‌بکر الهندی بن أحمد الصلیبیة بن حسین بن عبدالله بن شیخ بن عبدالله العیدروس بن أبی‌بکر السکران بن عبدالرحمن السقاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد‌الباقر بن علی زین‌العابدین بن الحسین بن علی بن أبی‌طالب، و امام علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.[۳]

او سی و دومین نوه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است.

تولد و تربیت

او در ۱۵ ۰ ۱۱۲۲ ه. م در روستای لوک جابانگ در بخش بنگر در استان کلمنتان جنوبی اندونزی به دنیا آمد. محمد ارشد دوران کودکی خود را در روستای تولدش لوک جابانگ، مارتاپورا گذراند. او مانند کودکان و با دوستانش بازی می‌کرد ولی هوش محمد ارشد بیش از دوستانش بود. او شخصیت اخلاقی و حساسی داشت و عاشق زیبایی بود. از جمله توانایی‌های او هنر نقاشی و خوشنویسی بود. هر کسی که نقاشی‌هایش را می‌دید، شگفت زده می‌شد. هنگامی که سلطان تهلیل الله در حال بازدید از روستای لوک جابانگ بود، نقاشی‌های محمد ارشد ۷ ساله را دید و تحت تأثیر قرار گرفت و از پدر و مادرش خواست تا کودک را در کاخ نگه دارند تا با فرزندان و نوه‌های سلطان درس بخواند. در کاخ، محمد ارشد فرزندی با شخصیتی نجیب، دوستانه، مطیع و قابل احترام نزد بزرگسالان شد. همه کارکنان قصر او را دوست داشتند. سلطان نسبت به تحصیل محمد ارشد بسیار اهمیت می‌داد؛ زیرا سلطان امیدوار بود که محمد ارشد به رهبری با تقوا تبدیل شود.

سفر به مکه

محمد ارشد تا ۳۰ سالگی در قصر ماند و در این مدت تمام مراحل تحصیلی را گذراند. سپس با زنی به نام خانم باگوت ازدواج کرد.[۴] هنگامی که همسرش برای اولین فرزندش باردار بود، محمد ارشد بسیار تمایل پیدا کرد که در سرزمین مقدس مکه به تحصیل ادامه دهد و بیشتر بیاموزد. سپس میل قلبی خود را به همسر محبوبش منتقل کرد. اگرچه دشوار بود زیرا آنها تازه ازدواج کرده بودند، اما همسرش سرانجام با نیت مقدس شوهرش موافقت کرده و از او در رسیدن به اهدافش حمایت کرد.

بنابراین پس از دیدار با سلطان و کسب رخصت از او برای تحقق رویاهایش به سرزمین مقدس رفت. عزیمت او با اشک و دعا همراه بود.

اساتید

او در سرزمین مقدس، نزد اساتید بزرگ آن زمان درس خواند. از جمله اساتید بارز او عبارتند از:

  • شیخ عطاالله بن احمد المشری
  • فقیه شیخ محمد بن سلیمان کردی
  • عارف بالله شیخ محمد بن عبدالکریم السمان الحسنی المدنی

آخرین استادش، در علوم صوفیه بود که تحت رهبری او به تصوف و زهد مشغول بود، بنابراین به عنوان جانشین از او رخصت و اذن گرفت. علاوه بر آنچه گفته شد، معلمان دیگر محمد ارشد عبارتند از:

  • العلامة أحمد بن عبدالمنعم الدمنهوری
  • الشیخ محمد مرتضى بن محمدالزبیدی
  • الشیخ حسن بن أحمد الیمانی
  • الشیخ سالم بن عبدالله البصری
  • الشیخ صدیق بن عمر خان
  • الشیخ عبدالله بن حجازی عاصی الشرقاوی
  • الشیخ عبدالرحمن بن عبدالعزیز المغربی
  • الشیخ عبدالرحمن بن سلیمان الأهدل
  • الشیخ عبدالرحمن بن عبدالمبین الفتحانی
  • الشیخ عبدالغنی بن محمد هلال
  • الشیخ أبیس السندی
  • الشیخ عبدالوهاب الطنطاوی
  • الشیخ عبدالله الجوهری
  • الشیخ محمد بن أحمد الجوهری
  • الشیخ محمد زین بن فقیه جلال‌الدین آتشیه.

شیخ محمد ارشد در دوران تحصیل خود در آنجا روابط دوستانه‌ای با علمای هم درس خود مانند شیخ صمد الفلمبانی، شیخ عبدالرحمن المصری الجاوی و شیخ عبدالحمید بوغیس برقرار کرد تا اینکه به چهار یکه تاز جاوه (Empat Serangkai dari Tanah Jawi)[۵] معروف شدند.

تبلیغ دین

پس از نزدیک به ۳۵ سال تحصیل در مکه و مدینه قصد تحصیل در مصر کرد. هنگامی که استاد آنها متوجه قصد ایشان شد، پیشنهاد کرد که این چهار عالم برای تبلیغ دین اسلام به کشور خود جاوه (اندونزی) بازگردند.

این چهار دوست قبل از بازگشت به خانه موافقت کردند که بار دیگر زیارت مکه را انجام دهند. در آن زمان شیخ محمد ارشد به طور غیرمنتظره‌ای برادر کوچکترش زین‌العابدین بن عبدالله را دید که برای انجام حج به مکه آمده بود. برادر کوچکتر، دختر محمد ارشد به نام فاطمه را که بزرگ شده بود آورد. پس از دیدن او، سه دوست شیخ ارشد پیشنهاد ازدواج با دخترش را دادند. شیخ محمد ارشد پس از مدت‌ها فکر کردن تصمیم گرفت که دخترش با شیخ عبدالحمید بوجیس ازدواج کند. این ازدواج همانجا صورت گرفت و دوستانش شهادت دادند.

بازگشت به وطن

پس از آن چهار فرزند مجمع الجزایر به کشور خود رفتند. آنها هنگام ورود به مجمع الجزایر ابتدا در سوماترا، به طور خاص در پالمبانگ، خانه شیخ صمد الفلمبانی توقف کردند.

سفر به بیتاوی، میهن شیخ عبدالرحمان المصری ادامه دارد. زمانی که در بیتاوی بودند از شیخ محمد ارشد خواسته شد که مدتی بماند تا معارف مذهبی را به مردم بیتاوی آموزش دهد. یکی از اتفاقات مهم اقامت او در بیتاوی بود که شیخ محمد ارشد جهت قبله مسجد جامباتان لیما، مسجد لور پاتانگ و مسجد پکوجان را تصحیح کرد. برای بزرگداشت این واقعه، ساکنان منطقه مسجد جمباتان با کتیبه‌ای سنگی با متن عربی مالاوی (نوشته جاوه ای) ثبت کردند و بیان کردند که قبله این مسجد حدود ۲۵ درجه توسط محمد ارشد بنگری در ۴ صفر ۱۱۸۶ه. ق به سمت راست چرخیده است.

پس از مدتی تصمیم به ترک آنجا گرفت و شیخ محمد ارشد و شیخ عبدالحمید بوغیس به زادگاهشان به مارتاپورا، بنگر سفر کردند. در ماه رمضان ۱۱۸۶ه. ق مصادف با سال ۱۷۷۲ محمد ارشد به زادگاهش مارتاپورا پایتخت سلطانیه بنگر در آن زمان رسید.

سلطان تُهلیل الله، کسی که به او کمک زیادی کرد، درگذشته بود و بعد از او سلطنت به سلطان تحمیداالله دوم، پسر سلطان تمجیدالله اول، رسیده بود. سلطان تحمیدالله دوم با جشنی سنتی از ورود او استقبال کرد. او توسط همه مردم به عنوان عالم (شمس الدین) مورد ستایش قرار گرفت، که انتظار می‌رفت نور او تمام سرزمین سلطنت بنگر را در برگیرد. او تمام فعالیت خود را وقف گسترش دانشی کرد که به دست آورده بود. چه برای خانواده، چه بستگان و چه جامعه به طور کلی. در واقع حتی سلطان نیز از شاگردان او بود تا اینکه به یک پادشاه باتقوا تبدیل شد.[۶] سلطان از شیخ محمد ارشد خواست تا کتابی در مورد احکام عبادات (احکام فقهی) بنویسد که بعدها به کتاب «سبیل المهتدین» معروف شد.

فعالیت‌ها

شیخ محمد ارشد البنجری از پیشگامان آموزش معارف و احکام اسلامی در کلمنتان جنوبی است. پس از بازگشت از مکه به زادگاهش، اولین کاری که انجام داد باز کردن یک مدرسه اسلامی در روستای دلام باگر بود که به تدریج مرکز مطالعات اسلامی شد. بسیاری از دانشمندانی که بعدها به جاهای مهمی در سراسر سلطنت بنگر رسیدند کسانی بودند که از آموزه‌ها و تالیفات آن مرکز علمی بهره‌مند شده بودند.

تالیفات

او علاوه بر تحصیلات، کتاب‌ها و پایان‌نامه‌های متعددی نیز برای نیازهای دانش‌آموزان خود و نیازهای حکومت نوشته است. از کتاب‌های معروف می‌شود به «سبیل المهتدین للتفقه فی أمر الدین» اشاره کرد که کتابی در قضاوت و فقه است. این کتاب در آن زمان نه تنها در پادشاهی بنگر بلکه در سراسر مجمع الجزایر و حتی در دانشگاه‌های خارج از مجمع الجزایر گسترش یافت و همچنین به عنوان یکی از دروس پایه در سلطنت برونئی آموزش داد می‌شد.

شیخ محمد ارشد کتاب‌های بسیاری را مناسب تدریس و آموزش نوشت که از آن جمله می‌توان اشاره کرد به:

  • «أصول الدین»، یسمى عادة کتاب عشرون صفة
  • «تحفة الراغبین»، وهو کتاب یناقش مسائل الإیمان
  • «نکتة الأجلان»، کتاب عن المرأة ونصائح للزوج والزوجة
  • «الفرائض»، فی أحکام المیراث.

برخی از شاگردان او سخنان و رساله‌های او را جمع کرده و از میان آنها کتاب‌هایی را گرداوری کردند و به نوعی کتاب فرهنگ اصطلاحات عبادات را در موضوعات شرط‌های اذان گفتن، نماز، روزه و هر آنچه متعلق به این عبادات است، ایجاد کردند و آن کتاب به "باروکانان" نامیده شد. اما در موضوع تصوف افکار او در کتابی نگاشته شد که "کنز المعرفة" نامیده شد.

فرزندان

او در طول زندگی‌اش۲۹ پسر از هفت همسر داشت.[۷]

وفات

وی در ۶ شوال ۱۲۲۷ه. ق و در روستای کلمبیان در منطقه بنگر درگذشت. و قبر او هنوز مورد زیازت مردم قرار نمی‌گیرد.

پانویس

  1. Radar Banjarmasin - Peninggalan Datu Kalampayan نسخة محفوظة 24 سبتمبر 2015 على موقع وای باک مشین.
  2. Mahsun Fuad, Hukum Islam Indonesia: dari nalar partisipatoris hingga emansipatoris, PT LKiS Pelangi Aksara, 2005 ISBN 9798451139, 9789798451133 banjar&pg=PA41 نسخة محفوظة 2015-01-04 على موقع وای باک مشین.
  3. Syajaratul Arsyadiyah, Mathba'ah Ahmadiyah Singapura, oleh Abd Rahman Shiddiq (Tuan Guru Sapat, Mufti Kesultanan Indragiri) Cetakan I. Tahun 1356 H.
  4. Sudrajat, A. Suryana (2006). banjarmasin&pg=PT83 Ulama pejuang dan ulama petualang: belajar kearifan dari Negeri Atas Angin تحقق من قیمة |مسار أرشیف= (مساعدة). Erlangga. صفحة 77. ISBN 9789797816070. مؤرشف من الأصل فی 03 ینایر 2015.
  5. Republike (admin) (18 Juli 2013). "Muhammad Arsyad al-Banjari Sang Matahari Agama dari Kalimantan". مؤرشف من الأصل فی 20 یولیو 2019.
  6. Mengenal Syekh Muhammad Arsyad al-Banjari نسخة محفوظة 2010-06-20 على موقع وای باک مشین.
  7. Muslich Shabir, Pemikiran Syekh Muhammad Arsyad al-Banjari tentang zakat: suntingan teks dan analisis intertekstual, Penerbit Nuansa Aulia, 2005