عفیف الدین یافعی

از ویکی‌وحدت
حسن بصری
مهمترین اثر او
نام عفیف الدین أبی السّعادات أبو محمد عبدالله بن أسعد بن علی بن سلیمان بن فلاح الیافعی المکّی الشّافعی
نام‎های دیگر یافعی و شیخ الحجاز
درگذشت 768ق

عفیف‌الدین أبی السّعادات أبومحمد عبدالله بن أسعد بن علی بن سلیمان بن فلاح الیافعی المکّی الشّافعی، مقیم مکه، قطب حرم و شیخ آن بود. امام عامل و مؤرخ مسلم، صاحب کتاب مرآة الجنان وعبرة الیقظان در معرفت حوادث زمان اسم او در تواریخ الیافعی و ملقب به شیخ الحجاز است[۱].

تولد و تربیت

او در حدود سال 696 هجری قمری در جبال یافع در جنوب یمن امروز به دنیا آمد و در آنجا به نیکی رشد کرد و آثار درست‌کاری بر او ظاهر شد و در جوانی در خانه ماند و غیر از قرآن و علم آموزی مشغولیت دیگری نداشت. پدرش چون آثار استعداد را در او دید او را برای طلب علم به دست شیوخ عدن و شهرهای دیگر یمن فرستاد. او نزد محمد بن أحمد البصال المعروف بالذهبی قرآن را قرائت و حفظ کرد. وی همچنین در این مرحله از تعدادی از شیوخ، از جمله شیخ شرف‌الدین احمد بن علی الحرازی قاضی عدن و مفتی آن استفاده کرد.

یافعی گفت: اولین کسی که پارچه صوفی بر تنم کرد شیخ مسعود الجوی در عدن بود، در حالی که من در خلوت مشغول عبادت بودم.

او همچنین شاگردی علی بن عبدالله الطواشی را انجام داد. یافعى درباره خود مى گوید: تردید کردم، به عبادت بپردازم یا علم آموزی؟ به همین دلیل، اضطراب و فکر شدیدی به من دست داد، پس کتابی را به قصد برکت و خوش‌بینی باز کردم و در آن کاغذی دیدم که قبلاً ندیده بودم و بسیاری به آن نگاه می‌کردند و در آن بود. این آیات هستند: در مورد نگرانی‌های خود و همه مسائل به قضای الهی بسپر شاید گشایشی شد و شاید با سخت تر شدن فضا امتحان شدی ممکن است یک کاری برایت خسته کننده و ملال آور باشد که نهایت آن رضایت باشد خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد، پس وسوسه نشو پس ادامه داد: پس آنچه را داشتم سامان دادم و خداوند سینه ام را برای همراهی علم وسعت بخشید.

زندگی

و چون بزرگ شد، برای کسب علم راهی شد، پس وارد بیت‌المقدس و دمشق و قاهره شد و از پرچم‌های فقه و حدیث و زبان آنجا برداشت و بیش از یک بار حج زیارت کرد تا در حجاز اقامت گزید، در حالی که در میان مردد بود. مکه و مدینه، فقه، حدیث و عرفان، علاوه بر تبحر در تاریخ، عربی و ادبیات، به تدریس و بهره‌مندی و طبقه بندی پرداخت، سپس در سال 712 هجری قمری به حج پرداخت، سپس به یمن بازگشت. با حضرت علی معروف به التواشی همراه شد و از آن حضرت بهره برد، سپس در سال 718 هجری قمری به مکه بازگشت و در آنجا اقامت گزید و ازدواج کرد و علی الرضا الطبری و النجم الطبری و ... آن را نقل کرده‌اند.

آثار

او در علوم قرآن کریم و حدیث شریف و فقه و تصوف و تاریخ تالیفات متعددی داشته است که اهم آنان عبارتند از:

مرآة الجنان وعبرة الیقظان فی معرفة حوادث الزمان وتقلب أحوال الإنسان وتاریخ موت بعض المشهورین من الأعیان

مختصر الدر النظیم فی فضائل القرآن العظیم والآیات والذکر الحکیم.

کتاب العقیدة.

کتاب «شمس الإیمان وتوحید الرحمن وعقائد الحق والإیقان.

کتاب «نور الیقین وإرشادات أهل التمکین».

کتاب «نشر المحاسن الغالیة فی فضائل المشایخ أولی المقامات العالیة».

کتاب «الإرشاد والتطریز».

کتاب «روض الریاحین فی حکایات [مناقب] الصالحین».

و«الرسالة المکیة فی طریق السادة».

أطراف التّواریخ.

أرجوزة فی معرفة الشّهور الرومیّة.

روض البصائر وریاض الأبصار فی معالم الأقطار والأنهار الکبار.

مرهم العلل المعضلة فی دفع الشّبه والرّد على المعتزلة.

کفایة المعتقد ونکایة المنتقد (قصیدة فی العقائد).

سراج التّوحید الباهج النّور فی تمجید صانع الوجود مقلّب الدّهور.

مختصر سراج التّوحید الباهج النور.

شمس الإیمان وتوحید الرحمن فی عقیدة أهل الحق والإتقان.

الشّاش المعلم لکتاب المرهم، که مختص کتاب ' تبیین کذب المفتری فیما نسب إلى الإمام أبی الحسن الأشعریّ' لابن عساکِر، او رجال بیشتری به ـن اضافه کرده و صد نفر از بزرگان اشعریه را بیان کرده است.

مناقب الإمام المائة من أئمة الأشعریّة.

أشرف المفاخر العلیّة فی مناقب الأئمة الأشعریّة.

روض الرّیاحین فی مناقب الصالحین.

نزهة العیون النّواظر وتحفة القلوب والخواطر فی اختصار روض الریاحین.

أطراف عجائب الآیات والبراهین وأردف غرائب حکایات روض الرّیاحین.

حلیة الأخیار فی أخبار أهل الأسرار.

نشر المحاسن الغالیة فی فضل مشایخ الصوفیة أصحاب المقامات العالیة.

الشّهد الحالی فی فضل الصّالحین ومقامهم العالی.

نهایة المحیا فی مدح شیوخ من الأصفیا.

الرّاح المختوم بالدر المنظوم فی مدح الشّانح أصحاب السر المکتوم (قصیدة).

رسالة الملکیّة فی طریق السّادة الصوفیّة.

جزء فی بیان تعظیم مشایخ الصوفیّة للشّریعة السنیّة.

الرّسالة المکیّة فی الطّریقة العلیّة القادریّة.

أسنى المفاخر بمناقب الشّیخ عبدالقادر، خلاصة المفاخر فی مناقب الشّیخ عبدالقادر.

نشر الروض العطر فی حیاة سیّدنا أبی العبّاس الخضر.

مناقب الشافعیّ.

مهیجة الأشحان فی ذکر الأحباب والأوطان.

الشّهد الشّفا فی مدح المصطفى.

بریاق العشاق فی مدح حبیب الخلق والخلاق.

الدّرر فی مدح سید البشر.

مصباح الظّلام فی المستغیثین بخیر الأنام.

نشر الرّیحان فی فضل المتحابّین فی الله من الإخوان.

عالی الرّفعة فی حدیث السّبعة.

الدرّة الفصیحة فی الوعظ والنصیحة.

الغرر فی الوعظ والعِبَر.

الإرشاد والتّطریز فی فضل ذکر الله وتلاوة کتابه العزیز.

الدر النظیم فی خواص القرآن العظیم.

الأنوار اللّائحة فی أسرار الفاتحة.

الفصول المحرّرة فی شرح أسماء الله المطهّرة.

بهجة البدور فی وصف الحور والتنقّل من دار الغرور إلى دار السّرور.

نفحات الأزهار ولمعات الأنوار.

نوادر المعانی.

الأوبة المکیّة فی الألغاز الیافعیّة.

تاج الرّؤوس فی الذّیل المأنوس على سوق العروس.

المنهل المفهوم فی شرح ألسنة العلوم.

قصیده ای در مورد بیش از بیست تن از علمادر سه هزار بیت.

الدرّة المستحسنة فی تکریر العمرة.

معرفة أدلّة القبلة والأوقات المشتملات على الصّلاة والصّیام والفطور.

عقد للآلی المفصّل بالیاقوت الغالی.

تخمیس العینیّة.

عذبة المعانی الدّقیقة فی التغزّل فی الشّریعة والحقیقة.

الدّرّ النّفیس فی فتح بئر اریس.

منظومة طبیّة.

الوسیلة إلى الله بأسمائه الحسنى الجلیلة.

فخرالطّواف العنوان العزیز.

بحث السّماع.

قصیده فی النّعت.

نور الیقین وإشارة أهل التّمکین.

وفات

و او در شب یکشنبه بیستم جمادی الاخرة 768 هجری قمری به دیار باقی شتافت و در مقبرة المعلاة در جوار قبر الفضیل بن عیاض به خاک سپرده شد.

پانویس