ابوماریه القحطانی

از ویکی‌وحدت

ابوماریه القحطانی یا ابوماریا القحطانی شرعی عام جبهة النصرة بود.

خاستگاه

او به‌خاطر نام روستایش در عراق مشهور به هراری است. چنان‌که جبوری عراقی نیز خوانده می‌شود.

او در سال 2004م پلیس بود. ابوماریه قحطانی جبوری هرچند مدعی است که در زمان صدام تحصیل می‌کرده و کتاب "التوحید" را از هراس نیروهای امنیتی پنهان می‌کرده، اما جزء سربازان ملیشیای فداییان صدام خدمت می‌کرده است. بعداً در زمان حکومت بریمر آمریکایی وارد دستگاه پلیس شد و در خیابان بغداد در موصل فعالیت می‌کرد. پس از تهدیدش توسط مبارزان توبه کرد و به آنان پیوست. او پس از مدت کوتاهی دستگیر شد و چند سال را در زندان گذراند. در زندان نزد شیخ منحرفی با نام میّاحی تحصیل کرد که رویکرد خود را پنهان می‌کرد. او بیشتری تأثیر را بر ابوماریه قحطانی گذاشت.

ابوماریه پس از خروج از زندان به عنوان شرعی در بخش راست موصل فعالیت کرد. سپس به واحد حسبه و ارتباطات عشائری در دولت اسلامی عراق منتقل شد. در این مدت، فعالیتش معطوف به تقویت جایگاه خودش بود و این مسأله حساسیت نیروهای امنیتی این حکومت خودخوانده را در پی داشت. اما دستگیری او توسط نیروهای پلیس و تسلیمش به صلیب سرخ مانند از تحقیق تواسط عناصر دولت اسلامی شد. او در زندان تلاش کرد افراد را به خود نزدیک سازد و از همکاری با دولت خوانده مزبور دور کند. او پس از فرار از زندان به سوریه این راه را ادامه داد. چنان‌که عشائر را نیز علیه آن تحریک می‌کرد.

فعالیت‌های جهادی ـ سلفی

و با سقوط مراکز اداری او توبه کرد و در زندان بوکا نه ماه زندانی بود. در این زمان که نسل اول مبارزان سلفی ـ جهادی کشته یا دستگیر شده بودند.

گفته شده است که پس از مدتی از منصب خود عزل شد. با‌ آنکه گفته شده سطح و جایگاه او در حدّی بود که رابط جولانی و ایمن الظواهری بوده است.

او در دوره شرعی‌های بدنامی‌ مانند بهجت و عزّو به‌کار گرفته شد و فرصت‌طلبانه به میدان فعالیت وارد شد. چنان‌که او به‌راحتی فتاوای قتل صادر می‌کرد.

او اجازه افتاء بر اساس آرای ابن‌تیمیه را از پس سیم زندان به یک‌باره از شیخ کذّاب و فراری از جنگ ابوعبدالله المیّاحی دریافت کرد. او به‌رغم آنکه در مباحث علمی بسیار سطحی بود، القاب مطنطنی مانند ابوحمزه، ابومصعب، قحطانی، شمّری و... را برای خود به‌کار می‌برد.

همکاری با داعش و جدایی از آن

ابوماریه القحطانی در 2011م در موصل با دولت اسلامی عراق همکاری می‌کرد. او به بهانه درمان خود یک با گرفتن دو میلیون دینار پس از کسب اجازه به سوریه رفت و بار دیگر به‌بهانه درمان همسرش هفتصد دلار گرفت. اما با طولانی شدن این مدت، مسئولان ولایت نینوا به این نتیجه رسیدند که او گریخته است. بعدها معلوم شد که او در یک لباس‌فروشی در دمشق کار می‌کند.

همکاری با جبهة النصرة

وقتی ابومحمد جولانی برای مشورت با ابوبکر بغدادی به عراق آمده بود، نزد او برای به‌کارگیری ابوماریه قحطانی شفاعت کرد. چنان‌که، بعد از تأسیس جبهة النصرة او را به‌خاطر نیاز به‌کار گرفت. اما اعتراض مخالفان او تأثیری در این امر نداشت. بدین صورت او بدون برخورداری از جایگاه علمی جزء شرعی‌های جبهة النصرة قرار گرفت.

او در خلال تبلیغ و تدریس‌های خود دولت داعش را در زمره خوارج معرفی می‌کرد و به ترویج باورهای جریان سروری می‌پرداخت.[۱]

پانویس

  1. ذبیح الله نعیمیان، شرعی‌های جبهة النصرة، وبلاگ: http://naimiyan.blogfa.com/post/397