قم: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:


== وجه تسمیه قم ==
== وجه تسمیه قم ==
اینکه شهر قم در گذشته چه نامی‌داشته و چگونه به این اسم معروف شده است، به خوبی معلوم نیست. آنچه از منابع تاریخی و تحقیقات برخی از محققان استفاده می‌شود، این است که این شهر در کلمات قدما به تعابیر مختلفی مانند: کُم، کومه، کمندان، کونایا، کوآما، و غیر اینها نام برده شده<ref>لسان العجم، ص256؛ معجم البلدان، ج4، ص274؛ جغرافیای تاریخی قم، ص89</ref> و پس از فتوحات اسلامی یکی از کلمات (کومه) یا کمیندان با عروض تخفیف و تعریب به آن، به صورت قم در آمده است.<ref>تاریخ قدیم قم، حسن بن محمد، فصل اول، ص40، 25 و 42</ref>
این‌که شهر قم در گذشته چه نامی‌داشته و چگونه به این اسم معروف شده است، به خوبی معلوم نیست. آن‌چه از منابع تاریخی و تحقیقات برخی از محققان استفاده می‌شود، این است که این شهر در کلمات قدما به تعابیر مختلفی مانند: کُم، کومه، کمندان، کونایا، کوآما، و غیر اینها نام برده شده<ref>لسان العجم، ص256؛ معجم البلدان، ج4، ص274؛ جغرافیای تاریخی قم، ص89</ref> و پس از فتوحات اسلامی یکی از کلمات (کومه) یا کمیندان با عروض تخفیف و تعریب به آن، به صورت قم در آمده است<ref>تاریخ قدیم قم، حسن بن محمد، فصل اول، ص40، 25 و 42</ref>.
صاحب تاریخ قم به نقل از احمد بن محمد برقی (م274) می‌نویسد: زمین قم محل گردآمدن آب رودخانه‌ها و علف‌زار بود. چون در اصطلاح عرب به چنین محلّی قم گفته می‌شد، این محل به اسم قم معروف شده. او همچنین نقل کرده است که صحرانشینان برای آب و علف این محل، در این سرزمین فرود می‌آمدند و خانه‌هایی که برای سکونت خود درست می‌کردند، کومه نامیده می‌شدند. این کلمه به تدریج تخفیف یافت و به صورت کُم در آمد، سپس به کلمه قم معرّب گردید و به این اسم معروف شد.<ref>همان؛ تاریخ قم، ناصرالشریعة، ص25</ref>
صاحب تاریخ قم به نقل از احمد بن محمد برقی (م274) می‌نویسد: زمین قم محل گردآمدن آب رودخانه‌ها و علف‌زار بود. چون در اصطلاح عرب به چنین محلّی قم گفته می‌شد، این محل به اسم قم معروف شده. او همچنین نقل کرده است که صحرانشینان برای آب و علف این محل، در این سرزمین فرود می‌آمدند و خانه‌هایی که برای سکونت خود درست می‌کردند، کومه نامیده می‌شدند. این کلمه به تدریج تخفیف یافت و به صورت کُم در آمد، سپس به کلمه قم معرّب گردید و به این اسم معروف شد<ref>همان؛ تاریخ قم، ناصرالشریعة، ص25</ref>.
باز صاحب تاریخ قم، به نقل دیگری از حمزه بن حسن، صاحب تاریخ [[اصفهان]]، می‌نویسد که قم از کلمه کمیدان که یکی از بلوک‌‌های قدیم آن بوده، تخفیف یافته و به صورت کلمه قم درآمده و این همان قولی است که یاقوت حموی در‌این‌باره نقل کرده است.<ref>معجم البلدان، ج4، ص274و 397</ref>
باز صاحب تاریخ قم، به نقل دیگری از حمزه بن حسن، صاحب تاریخ [[اصفهان]]، می‌نویسد که قم از کلمه کمیدان که یکی از بلوک‌‌های قدیم آن بوده، تخفیف یافته و به صورت کلمه قم درآمده و این همان قولی است که یاقوت حموی در‌این‌باره نقل کرده است<ref>معجم البلدان، ج4، ص274و 397</ref>.
در روایات اسلامی آمده: پیامبر اسلام به هنگام عروج به آسمان‌ها ابلیس را مشاهده کرد که در این سرزمین نشسته و دستانش را تا مرفق بر زانوها انداخته است. وقتی جبرئیل او را معرفی کرد، پیامبر اسلام خطاب به او فرمود: «قم؛ (یعنی برخیز)، ای ملعون!...»<ref>تاریخ قدیم قم، ص27؛ تاریخ قم، ناصرالشریعه، ص17</ref> از مضمون روایت مزبور بر می‌آید که ابلیس از این سرزمین رانده شده و این شهر جزء بلاد امن الهی قرار گرفته است.
در روایات اسلامی آمده: [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الأنبیاء)|پیامبر اسلام]] به هنگام عروج به آسمان‌ها [[شیطان|ابلیس]] را مشاهده کرد که در این سرزمین نشسته و دستانش را تا مرفق بر زانوها انداخته است. وقتی [[جبرئیل]] او را معرفی کرد، پیامبر اسلام خطاب به او فرمود: «قم؛ (یعنی برخیز)، ای ملعون!...<ref>تاریخ قدیم قم، ص27؛ تاریخ قم، ناصرالشریعه، ص17</ref>» از مضمون روایت مزبور بر می‌آید که ابلیس از این سرزمین رانده شده و این شهر جزء بلاد امن الهی قرار گرفته است.
این گونه روایات هم سبب اشتهار کلمه قم برای این شهر در بین مسلمانان شده است.
این گونه روایات هم سبب اشتهار کلمه قم برای این شهر در بین [[مسلمان|مسلمانان]] شده است.
به هر حال، سبب تسمیه این شهر هر چه که باشد، در زبان روایات به ویژه روایات منقول از [[امام جعفر صادق|امام صادق (علیه السلام)]]، این شهر با همین نام ذکر شده است و ساکنان آن مورد توجه قرار گرفته‌اند.
به هر حال، سبب تسمیه این شهر هر چه که باشد، در زبان روایات به ویژه روایات منقول از [[امام جعفر صادق|امام صادق (علیه السلام)]]، این شهر با همین نام ذکر شده است و ساکنان آن مورد توجه قرار گرفته‌اند.


confirmed، مدیران
۳۲٬۹۱۵

ویرایش