۸۵٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عصمت''' به معنای پاکدامنی و ناآلودگی به گناه است. در این که [[پیامبران]] باید [[معصوم]] باشند، جمیع ملل و شریعتها اتفاق نظر دارند، جز این که آن را در برخی امور لازم میدانند و در برخی جایز و هر کدام را دلایلی است. [[مذهب شیعه|شیعه]] با استناد به دلایل متعدد قرآنی و روایی، [[ | '''عصمت''' به معنای پاکدامنی و ناآلودگی به گناه است. در این که [[پیامبران]] باید [[معصوم]] باشند، جمیع ملل و شریعتها اتفاق نظر دارند، جز این که آن را در برخی امور لازم میدانند و در برخی جایز و هر کدام را دلایلی است. [[مذهب شیعه|شیعه]] با استناد به دلایل متعدد قرآنی و روایی، [[اهل بیت|اهلبیت (علیه السلام)]] را نیز معصوم میداند. | ||
== معنای عصمت == | == معنای عصمت == | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
* ترس از مؤاخذه بر ترک اولی. | * ترس از مؤاخذه بر ترک اولی. | ||
[[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] در مورد اعتقاد [[امامیه]] در بحث عصمت میگوید: بدان که علماى امامیه رضوان اللّه علیهم اجماع کردهاند بر عصمت انبیا و اوصیا از [[گناهان کبیره]] و صغیره که صادر نمىشود از ایشان هیچ نوع از گناهان نه بر سبیل سهو و نسیان و نه بر سبیل خطاى در تأویل و نه بر سبیل مهاونه، نه پیش از پیغمبرى و نه بعد از آن، نه در کودکى و نه در بزرگى. و کسى در این باب مخالفت نکرده مگر ابن بابویه و شیخ محمد بن الحسن بن الولید رحمة اللّه علیهما که ایشان تجویز کردهاند که حق تعالى ایشان را براى مصلحتى سهو بفرماید که فراموش کنند چیزى را که متعلق به تبلیغ [[رسالت انبیاء|رسالت]] نباشد<ref>حیوة القلوب، علامه مجلسى، ج۱، ص۶۵</ref>. | [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] در مورد اعتقاد [[مذهب شیعه|امامیه]] در بحث عصمت میگوید: بدان که علماى امامیه رضوان اللّه علیهم اجماع کردهاند بر عصمت انبیا و اوصیا از [[گناه|گناهان کبیره]] و صغیره که صادر نمىشود از ایشان هیچ نوع از گناهان نه بر سبیل سهو و نسیان و نه بر سبیل خطاى در تأویل و نه بر سبیل مهاونه، نه پیش از پیغمبرى و نه بعد از آن، نه در کودکى و نه در بزرگى. و کسى در این باب مخالفت نکرده مگر ابن بابویه و شیخ محمد بن الحسن بن الولید رحمة اللّه علیهما که ایشان تجویز کردهاند که حق تعالى ایشان را براى مصلحتى سهو بفرماید که فراموش کنند چیزى را که متعلق به تبلیغ [[رسالت انبیاء|رسالت]] نباشد<ref>حیوة القلوب، علامه مجلسى، ج۱، ص۶۵</ref>. | ||
== منظور از عصمت == | == منظور از عصمت == | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
ابلاغ در لغت به معنای <big>رساندن</big> است. و مراد از عصمت در مقام ابلاغ وحی این است که پیامبر همان مطالبی را که تلقی و دریافت کرده، بدون هیچ افزودن و کاستن به مردم برساند. یعنی نه پیامبر دچار خطا و یا تحریف عمدی آن شود و نه شیاطین در موقع تبلیغ پیامبر، دخالت کرده و مثلا با صدایی شبیه صدای پیامبر، مطالبی را به آیات الهی بیفزایند. | ابلاغ در لغت به معنای <big>رساندن</big> است. و مراد از عصمت در مقام ابلاغ وحی این است که پیامبر همان مطالبی را که تلقی و دریافت کرده، بدون هیچ افزودن و کاستن به مردم برساند. یعنی نه پیامبر دچار خطا و یا تحریف عمدی آن شود و نه شیاطین در موقع تبلیغ پیامبر، دخالت کرده و مثلا با صدایی شبیه صدای پیامبر، مطالبی را به آیات الهی بیفزایند. | ||
مساله عصمت انبیا در مقام تلقی و ابلاغ وحی، تقریبا مورد پذیرش همه طوایف مسلمین قرار گرفته است | مساله عصمت انبیا در مقام تلقی و ابلاغ وحی، تقریبا مورد پذیرش همه طوایف مسلمین قرار گرفته است<ref>سبحانی، جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق(علیه السلام)، چاپ ششم، ۱۳۸۴، ج۳،ص۱۸۳</ref>. | ||
== عصمت درقرآن == | == عصمت درقرآن == | ||
لفظ عصمت با تمام مشتقّات خود 13 مرتبه در [[قرآن]] آمده و به معنای تمسّک و نگهداری و منع و بازداری است. | لفظ عصمت با تمام مشتقّات خود 13 مرتبه در [[قرآن]] آمده و به معنای تمسّک و نگهداری و منع و بازداری است. | ||
* {{متن قرآن |وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا | * {{متن قرآن |وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا|سوره = آل عمران|آیه = 103}} | ||
* {{متن قرآن |وَ لَقَدْ راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَم | * {{متن قرآن |وَ لَقَدْ راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَم|سوره = یوسف|آیه = 32}} | ||
* عصمت وصف فرشتگان: {{متن قرآن |لا یَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُومَرُونَ | * عصمت وصف فرشتگان: {{متن قرآن |لا یَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُومَرُونَ|سوره = تحریم|آیه = 6}} | ||
* عصمت وصف قرآن کریم: {{متن قرآن |لا یَأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ | * عصمت وصف قرآن کریم: {{متن قرآن |لا یَأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ|سوره = فصلت|آیه = 42}} | ||
== مراتب عصمت = | == مراتب عصمت == | ||
مراحل عصمت انبیا (علیه السلام): | مراحل عصمت [[پیامبران|انبیا (علیه السلام)]]: | ||
# در تلقّی و دریافت وحی: {{متن قرآن |وَ إِنَّکَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکیمٍ عَلیمٍ | # در تلقّی و دریافت [[وحی]]: {{متن قرآن |وَ إِنَّکَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکیمٍ عَلیمٍ|سوره = نمل|آیه = 6 }} | ||
# در ضبط و نگهداری وحی: {{متن قرآن |سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسی | # در ضبط و نگهداری وحی: {{متن قرآن |سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسی|سوره = اعلی|آیه = 6}} | ||
# در مرحله تبلیغ و تعلیم وحی: {{متن قرآن |وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلا وَحْیٌ یُوحی | # در مرحله تبلیغ و تعلیم وحی: {{متن قرآن |وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلا وَحْیٌ یُوحی|سوره = نجم|آیه = 4-3 }} | ||
== مقام عصمت == | == مقام عصمت == | ||
'''آیا عصمت موهبت خدایی است یا اکتسابی؟''' | '''آیا عصمت موهبت خدایی است یا اکتسابی؟''' | ||
عصمت به معنای درجه کامل شناخت و علم و [[تقوا]] است و شکی نیست که قسمتی از مراتب تقوا را میتوان کسب کرد. بنابراین نمیتوان آن را کاملا موهبتی و بدون لیاقت و شایستگی خود شخص محسوب نمود بلکه شخص معصوم با اکتساب مراحل تقوی به عصمت میرسد. | |||
بعضی از دانشمندان مانند [[محمد بن محمد بن نعمان|شیخ مفید]] و [[سید مرتضی علمالهدی|سیّد مرتضی]] و [[حسن بن یوسف حلی|علامه حلی]] آن را موهبت الهی میدانند. | |||
شیخ مفید: العصمة تفضل من الله تعالی علی من علم أنه یتمسک بعصمته<ref>تصحیح الاعتقاد، ص 128</ref>. قال السید المرتضی رحمه الله فی کتاب الغرر و الدرر:" أن العصمة هی اللطف الذی یفعله الله تعالی فیختار العبد عنده الامتناع من فعل القبیح"<ref>بحارالانوار، ج 17، ص 93</ref>. و به چند آیه استدلال کردهاند: وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الاخْیارِ<ref>بحارالانوار، ج 17، ص/ 47</ref>. {{متن قرآن |وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَلی عِلْمٍ عَلَی الْعالَمین|سوره = دخان|آیه = 32}}. {{متن قرآن |إِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً|سوره = احزاب |آیه = 33}}. | |||
شیخ مفید: العصمة تفضل من الله تعالی علی من علم أنه یتمسک بعصمته<ref>تصحیح الاعتقاد، ص 128</ref> قال السید المرتضی رحمه الله فی کتاب الغرر و الدرر:" أن العصمة هی اللطف الذی یفعله الله تعالی فیختار العبد عنده الامتناع من فعل القبیح"<ref>بحارالانوار، ج 17، ص 93</ref> و به چند آیه استدلال کردهاند: وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الاخْیارِ<ref>بحارالانوار، ج 17، ص/ 47</ref> وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَلی عِلْمٍ عَلَی الْعالَمین | |||
== اگر عصمت موهوبی است، چه افتخاری است == | == اگر عصمت موهوبی است، چه افتخاری است == | ||
حقیقت این است که عصمت الهی با توجّه به زمینههای طهارت و لیاقتهای فرد است. یعنی خداوند متعال با علم بی پایان خویش مىدانسته که اشخاصی لیاقت بهرهمندی از این موهبت را دارند و آن را به ایشان اعطاء نموده است. مانند مجاهدتهای ابراهیم (علیه السلام) و پیامبر اسلام( | حقیقت این است که عصمت الهی با توجّه به زمینههای طهارت و لیاقتهای فرد است. یعنی خداوند متعال با علم بی پایان خویش مىدانسته که اشخاصی لیاقت بهرهمندی از این موهبت را دارند و آن را به ایشان اعطاء نموده است. مانند مجاهدتهای ابراهیم (علیه السلام) و پیامبر اسلام(صلی الله علیه) و یوسف (علیه السلام) و سایر انبیا (علیه السلام) | ||
در دعای ندبه میخوانیم: الَّذِینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ دِینِکَ إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِیلَ مَا عِنْدَکَ مِنَ النَّعِیمِ الْمُقِیمِ الَّذِی لا زَوَالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَکَ ذَلِکَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِه<ref>إقبال الاعمال، ص 295</ref> . | در دعای ندبه میخوانیم: الَّذِینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ دِینِکَ إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِیلَ مَا عِنْدَکَ مِنَ النَّعِیمِ الْمُقِیمِ الَّذِی لا زَوَالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَکَ ذَلِکَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِه<ref>إقبال الاعمال، ص 295</ref> . | ||
خط ۵۷: | خط ۵۵: | ||
== رابطه عصمت و اختیار == | == رابطه عصمت و اختیار == | ||
عصمت اختیار معصوم را سلب نمیکند و او قدرت بر گناه دارد و لکن گناه را انجام نمیدهد. | عصمت اختیار معصوم را سلب نمیکند و او قدرت بر گناه دارد و لکن گناه را انجام نمیدهد. | ||
چنانکه ما انسانها در برخی از کارها معصوم هستیم. مانند انتحار، لخت بیرون آمدن، خود را به آتش افکندن. {{متن قرآن |وَ اجْتَبَیْناهُمْ وَ هَدَیْناهُمْ إِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ ذلِکَ هُدَی اللَّهِ یَهْدی بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ لَوْ أَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما کانُوا یَعْمَلُون | چنانکه ما انسانها در برخی از کارها معصوم هستیم. مانند انتحار، لخت بیرون آمدن، خود را به آتش افکندن. {{متن قرآن |وَ اجْتَبَیْناهُمْ وَ هَدَیْناهُمْ إِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ ذلِکَ هُدَی اللَّهِ یَهْدی بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ لَوْ أَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما کانُوا یَعْمَلُون|سوره = انعام|آیه = 87- 88 }}. | ||
== عصمت پیامبران= = | == عصمت پیامبران == | ||
'''سوال''' | '''سوال''' | ||
قرآن کریم به صراحت از عصیان و نافرمانى پیامبران خبر میدهد، چگونه میتوان از این آیات | قرآن کریم به صراحت از عصیان و نافرمانى پیامبران خبر میدهد، چگونه میتوان از این آیات چشم پوشید و پیامبران را معصوم دانست؟ | ||
'''جواب''' | '''جواب''' | ||
خط ۷۳: | خط ۷۱: | ||
همچنین واژه <big>ذنب</big> به معناى کارى است که پى آمدى ناگوار دارد و بر این اساس، مبارزات پیامبر اکرم با بتپرستى را نیز میتوان از زبان مشرکان، ذنبى نابخشودنى به شمار آورد، <ref>عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۶۰؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۶؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۴۲ و المیزان، ج ۱۸، ص ۲۵۳</ref> که به گفتهٔ قرآن کریم خداوند با فتح مکه این گناه را میبخشاید و پیامبرش را از پیامدهاى ناگوار آن ایمن سازد: | همچنین واژه <big>ذنب</big> به معناى کارى است که پى آمدى ناگوار دارد و بر این اساس، مبارزات پیامبر اکرم با بتپرستى را نیز میتوان از زبان مشرکان، ذنبى نابخشودنى به شمار آورد، <ref>عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۶۰؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۶؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۴۲ و المیزان، ج ۱۸، ص ۲۵۳</ref> که به گفتهٔ قرآن کریم خداوند با فتح مکه این گناه را میبخشاید و پیامبرش را از پیامدهاى ناگوار آن ایمن سازد: | ||
{{متن قرآن | | {{متن قرآن |إِنّا فَتَحْنا لَک فَتْحاً مُبِیناً * لِیغْفِرَ لَک اللّه ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِک وَ ما تَأَخَّرَ وَ یتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیک وَ یهْدِیک صِراطاً مُسْتَقِیماً |سوره = فتح| آیه = ۲ـ۱}}. | ||
۲. از دیدگاه روایات، یکى از نکاتى که در زبانشناسى قرآن کریم باید مورد توجه قرار گیرد، این است که برخى از آیات به شیوه «ایاک أعنى وَ اسمَعى یا جارة» نازل شدهاند<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۶۱؛ بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۷۱</ref>. این جمله در زبان عربى تقریباً برابر با ضرب المثلى فارسى است که میگوید: | ۲. از دیدگاه روایات، یکى از نکاتى که در زبانشناسى قرآن کریم باید مورد توجه قرار گیرد، این است که برخى از آیات به شیوه «ایاک أعنى وَ اسمَعى یا جارة» نازل شدهاند<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۶۱؛ بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۷۱</ref>. این جمله در زبان عربى تقریباً برابر با ضرب المثلى فارسى است که میگوید: | ||
خط ۸۳: | خط ۸۱: | ||
این آیه به هیچ وجه نشانگر دودلى پیامبر نیست؛ بلکه راهى براى تحقیق و جستجو فراروى مخاطبان قرآن کریم قرار میدهد و از آنان میخواهد که براى برطرف ساختن شک و تردید خود، از دانشمندان [[یهودى]] و [[مسیحی]] که ویژگىهاى پیامبر خاتم را میدانند، پرسش نمایند<ref>آموزش عقاید، ج ۲ـ۱، ص ۲۵۷</ref>. | این آیه به هیچ وجه نشانگر دودلى پیامبر نیست؛ بلکه راهى براى تحقیق و جستجو فراروى مخاطبان قرآن کریم قرار میدهد و از آنان میخواهد که براى برطرف ساختن شک و تردید خود، از دانشمندان [[یهودى]] و [[مسیحی]] که ویژگىهاى پیامبر خاتم را میدانند، پرسش نمایند<ref>آموزش عقاید، ج ۲ـ۱، ص ۲۵۷</ref>. | ||
همچنین در آیهاى دیگر، رسول خدا ( | همچنین در آیهاى دیگر، رسول خدا (صلی الله علیه) از این که به خواسته گروهى سستایمان تن داده و آنان را از شرکت در [[جهاد]] معاف داشته است، چنین بازخواست میشود: {{متن قرآن |عَفَا اللّه عَنْک لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتّى یتَبَینَ لَک الَّذِینَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْکاذِبِینَ|سوره = توبه|آیه = ۴۳}} خدایت ببخشاید، چرا پیش از آن که (حال) راستگویان بر تو روشن شود و دروغگویان را بازشناسى به آنان اجازه دادى؟) | ||
با اندکى تأمل روشن میگردد که عتاب و سرزنش این آیه در واقع، دامنگیر کسانى است که بدون داشتن عذرى حقیقى، از شرکت در جهاد سرباز میزنند و بهانههاى واهى را پشتوانه خانهنشینى خود میسازند<ref> بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۴۶ و المیزان، ج ۹، ص ۲۵۸</ref>. این گروه اگر هم با مخالفت پیامبر روبرو میشدند، در تصمیم خود بازنگرى نمیکردند و قداست سرسپردگى در برابر فرمان رسول خدا ( | با اندکى تأمل روشن میگردد که عتاب و سرزنش این آیه در واقع، دامنگیر کسانى است که بدون داشتن عذرى حقیقى، از شرکت در جهاد سرباز میزنند و بهانههاى واهى را پشتوانه خانهنشینى خود میسازند<ref> بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۴۶ و المیزان، ج ۹، ص ۲۵۸</ref>. این گروه اگر هم با مخالفت پیامبر روبرو میشدند، در تصمیم خود بازنگرى نمیکردند و قداست سرسپردگى در برابر فرمان رسول خدا (صلی الله علیه) را نیز در هم میشکستند. افزون بر این که حضور این سست ایمانان در جهاد، جز تضعیف روحیه دیگران حاصلى نداشت و چنان که در آیات بعدى همین سوره آمده است، به فساد و تباهى میانجامید. | ||
از آنچه گذشت این نتیجه بدست مىآید که این آیه، برخلاف آنچه برخى پنداشتهاند <ref>الکشاف، ج ۲، ص ۲۷۴؛ تفسیر البیضاوى، ج ۲، ص ۱۸۵</ref>، نه تنها پیامبر را سرزنش نمیکند، بلکه با ظاهرى عتاب آلود به ستایش از وى میپردازد. این مدحِ عتاب نما بدان معناست که دلسوزى پیامبر اکرم ( | از آنچه گذشت این نتیجه بدست مىآید که این آیه، برخلاف آنچه برخى پنداشتهاند <ref>الکشاف، ج ۲، ص ۲۷۴؛ تفسیر البیضاوى، ج ۲، ص ۱۸۵</ref>، نه تنها پیامبر را سرزنش نمیکند، بلکه با ظاهرى عتاب آلود به ستایش از وى میپردازد. این مدحِ عتاب نما بدان معناست که دلسوزى پیامبر اکرم (صلی الله علیه) براى مردمان به حدّى است که حتى رسوایىِ خطاکاران را نیز نمیپسندد و با موافقت با خواستهٔ آنان، پرده از نفاق و دورویى شان برنمیگیرد. | ||
۳. آنچه گذشت به معناى نادیده گرفتن لغزشهاى پیامبران نیست. بسیارى از کارها که بر همگان روا است، شایستهٔ مقربان درگاه الهى نیست، که «حَسَناتُ الابرارُ سَیئاتُ المُقَرّبین»<ref> این سخن مشهور در برخى از منابع، از احادیث نبوى به شمار آمده است. ر. ک: کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۵</ref>. چه بسا از «معصومان» عملى سر زند که هر چند حرام شرعى نیست ولى با مقام و منزلت والاى آنان سازگارى ندارد و در اصطلاح «ترک اولى» خوانده میشود. این لغزشهاى کوچک به گونهاى در قرآن برجسته گردیدهاند که ظاهربینان و غیردقیق نگران را به تردید میافکند و این پرسش را پیش روى آدمى قرار میدهد که اگر پیامبران معصوماند، دلیل این همه پافشارى بر لغزشهاى آنان چیست. | ۳. آنچه گذشت به معناى نادیده گرفتن لغزشهاى پیامبران نیست. بسیارى از کارها که بر همگان روا است، شایستهٔ مقربان درگاه الهى نیست، که «حَسَناتُ الابرارُ سَیئاتُ المُقَرّبین»<ref> این سخن مشهور در برخى از منابع، از احادیث نبوى به شمار آمده است. ر. ک: کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۵</ref>. چه بسا از «معصومان» عملى سر زند که هر چند حرام شرعى نیست ولى با مقام و منزلت والاى آنان سازگارى ندارد و در اصطلاح «ترک اولى» خوانده میشود. این لغزشهاى کوچک به گونهاى در قرآن برجسته گردیدهاند که ظاهربینان و غیردقیق نگران را به تردید میافکند و این پرسش را پیش روى آدمى قرار میدهد که اگر پیامبران معصوماند، دلیل این همه پافشارى بر لغزشهاى آنان چیست. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۵: | ||
=== دلیل عقلی === | === دلیل عقلی === | ||
بسیار روشن است که پیامبر ( | بسیار روشن است که پیامبر (صلی الله علیه) و امام حافظ دین الهی است و اگر انحراف پیدا کند، غرض اصلی دین که هدایت مردم است، صورت نمیپذیرد و <ref>نقض غرض</ref> میشود. از آیه شریفه: {{متن قرآن |لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمینَ|سوره = بقره|آیه = 124}} نیز عصمت امام استفاده میشود. | ||
'''انسانها بر 4 قسماند:''' | '''انسانها بر 4 قسماند:''' | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۰۹: | ||
دستور به اطاعت مطلق در آیات ذیل، دلیل بر عصمت است. | دستور به اطاعت مطلق در آیات ذیل، دلیل بر عصمت است. | ||
* {{متن قرآن |قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونی | * {{متن قرآن |قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونی |سوره = آل عمران |آیه = 31}} | ||
* {{متن قرآن |أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الامْرِ مِنْکُمْ | * {{متن قرآن |أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الامْرِ مِنْکُمْ |سوره = نساء|آیه = 59}} | ||
* {{متن قرآن |مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللّه | * {{متن قرآن |مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللّه |سوره = نساء |آیه = 80}} | ||
* | * | ||
271 حدیث وارد شده که منظور از اولی الامر ائمه اطهار (علیه السلام) است. | 271 حدیث وارد شده که منظور از اولی الامر ائمه اطهار (علیه السلام) است. | ||
* {{متن قرآن |فَبِعِزَّتِکَ لاغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین إِلا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ | * {{متن قرآن |فَبِعِزَّتِکَ لاغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین إِلا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ|سوره = نساء |آیه = 83 - 82 }} | ||
* {{متن قرآن |وَ اذْکُرْ عِبادَنا إِبْراهیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ أُولِی الایْدی وَ الابْصارِ إِنّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِکْرَی الدّارِ وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الاخْیار | * {{متن قرآن |وَ اذْکُرْ عِبادَنا إِبْراهیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ أُولِی الایْدی وَ الابْصارِ إِنّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِکْرَی الدّارِ وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الاخْیار|سوره = نساء|آیه = 47- 45 }} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | |||
[[رده:مفاهیم اسلامی]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |