۸۵٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
عمل مقبول و مردود از جمله مباحث مهم در منابع معتبر [[اهل حدیث]] بوده و به معنای ارزیابی مثبت و تلقی مقبول عمل است که نشان از استناد واقعی عمل به انسان دارد و بدون در نظر گرفتن این دو شاخص مثبت و منفی نسبت به عمل افراد هیچگونه استناد صحیحی بین فعل و فاعل شکل نخواهد گرفت. اضافه بر این، در نگاه این مکتب، خلق عمل مربوط به خدا و کسب آن مربوط به انسان است و همان طور که میدانیم عمل فعلی است که به دو شکل جوارحی و جوانحی تقسیم میشود. [[اهل حدیث]] با این تحلیل، به نسبتی واقعی میان انسان و افعالش قایل اند و وی را در برابر فعل و عملی که انجام میدهد، مسئوول میدانند. | عمل مقبول و مردود از جمله مباحث مهم در منابع معتبر [[اهل حدیث]] بوده و به معنای ارزیابی مثبت و تلقی مقبول عمل است که نشان از استناد واقعی عمل به انسان دارد و بدون در نظر گرفتن این دو شاخص مثبت و منفی نسبت به عمل افراد هیچگونه استناد صحیحی بین فعل و فاعل شکل نخواهد گرفت. اضافه بر این، در نگاه این مکتب، خلق عمل مربوط به خدا و کسب آن مربوط به انسان است و همان طور که میدانیم عمل فعلی است که به دو شکل جوارحی و جوانحی تقسیم میشود. [[اهل حدیث]] با این تحلیل، به نسبتی واقعی میان انسان و افعالش قایل اند و وی را در برابر فعل و عملی که انجام میدهد، مسئوول میدانند. | ||
ابن قیم دراینباره مینویسد:«فَصْلٌ: أَعْمَالُ الْعِبَادِ أَرْبَعَةُ أَنْوَاعٍ، الْمَقْبُولُ مِنْهَا نَوْعٌ وَاحِدٌ وَقَوْلُهُ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یَقْبَلُ مِنْ الْعِبَادِ إلَّا مَا کَانَ لَهُ خَالِصًا وَالْأَعْمَالُ أَرْبَعَةٌ، وَاحِدٌ مَقْبُولٌ وَثَلَاثَةٌ مَرْدُودَةٌ، فَالْمَقْبُولُ مَا کَانَ لِلَّهِ خَالِصًا وَلِلسُّنَّةِ مُوَافِقًا، وَالْمَرْدُودُ مَا فُقِدَ مِنْهُ الْوَصْفَانِ أَوْ أَحَدُهُمَا، وَ ذَلِکَ أَنَّ الْعَمَلَ الْمَقْبُولَ هُوَ مَا أَحَبَّهُ اللَّهُ وَرَضِیَهُ وَهُوَ سُبْحَانَهُ إنَّمَا یُحِبُّ مَا أَمَرَ بِهِ و َمَا عُمِلَ لِوَجْهِهِ، وَ مَا عَدَا ذَلِکَ مِنْ الْأَعْمَالِ فَإِنَّهُ لَا یُحِبُّهَا، بَلْ یَمْقُتُهَا وَیَمْقُتُ أَهْلَهَا» <ref>ابن قیم جوزیه، اعلام الموقعین، جلد دوم، ص 124</ref> یعنی فصل درباره اعمال عباد است که به چهار نوع تقسیم میشود که فقط یک نوع از آن مقبول است. بدرستی که خدا از عباد (عمل) را قبول نمیکند مگر آن که خالص باشد و اعمال بر چهار قسم میباشد که یکی از | ابن قیم دراینباره مینویسد:«فَصْلٌ: أَعْمَالُ الْعِبَادِ أَرْبَعَةُ أَنْوَاعٍ، الْمَقْبُولُ مِنْهَا نَوْعٌ وَاحِدٌ وَقَوْلُهُ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یَقْبَلُ مِنْ الْعِبَادِ إلَّا مَا کَانَ لَهُ خَالِصًا وَالْأَعْمَالُ أَرْبَعَةٌ، وَاحِدٌ مَقْبُولٌ وَثَلَاثَةٌ مَرْدُودَةٌ، فَالْمَقْبُولُ مَا کَانَ لِلَّهِ خَالِصًا وَلِلسُّنَّةِ مُوَافِقًا، وَالْمَرْدُودُ مَا فُقِدَ مِنْهُ الْوَصْفَانِ أَوْ أَحَدُهُمَا، وَ ذَلِکَ أَنَّ الْعَمَلَ الْمَقْبُولَ هُوَ مَا أَحَبَّهُ اللَّهُ وَرَضِیَهُ وَهُوَ سُبْحَانَهُ إنَّمَا یُحِبُّ مَا أَمَرَ بِهِ و َمَا عُمِلَ لِوَجْهِهِ، وَ مَا عَدَا ذَلِکَ مِنْ الْأَعْمَالِ فَإِنَّهُ لَا یُحِبُّهَا، بَلْ یَمْقُتُهَا وَیَمْقُتُ أَهْلَهَا» <ref>ابن قیم جوزیه، اعلام الموقعین، جلد دوم، ص 124</ref> یعنی فصل درباره اعمال عباد است که به چهار نوع تقسیم میشود که فقط یک نوع از آن مقبول است. بدرستی که خدا از عباد (عمل) را قبول نمیکند مگر آن که خالص باشد و اعمال بر چهار قسم میباشد که یکی از آنها مقبول و سه تای دیگر مردود است. عمل مقبول عملی است که خالصانه برای خدا و موافق سنت باشد. عملی که این دو وصف یا یکی از آن را نداشته باشد، مردود است. پس عملی مقبول است که خدا آن را دوست داشته و به آن راضی باشد، زیرا خدا انجام عملی را دوست میدارد که به آن امر کرده و آن عمل به نیت قربت انجام شده باشد و اگر عملی این اوصاف را نداشته باشد، خدا عمل و اهلش را دشمن میپندارد. نویسنده در ادامه به آیه ای از [[قرآن]] استشهاد میکند که میفرماید:«الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا. الملک(67) 2 آن که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل میکنید. از جملات فوق نتیجه میگیریم که عمل مقبول و مردود هنگامی معنا دارد که فعل به طور واقعی به فاعل انسانی مستند شود و گرنه بحث از مقبول و مردود بودن در فضای مجازی بحثی بی فایده و مردود است. | ||
==قول ابن قیم در رد قدر و جبر== | ==قول ابن قیم در رد قدر و جبر== | ||
ابن قیم بعد از آن که به طور مفصل به اقوال [[قدریون]] و [[جبریون]] اشاره میکند، در رد قدر و جبر مینویسد:«و أهل السنة و حزب الرسول و عسکر الإیمان لا مع هؤلاء و لا مع هؤلاء، بل هم مع هؤلاء فیما أصابوا فیه و هم مع هؤلاء فیما أصابوا فیه، فکلّ حقّ مع طائفة من الطوائف، فهم یوافقونهم فیه، و هم براء من باطلهم، فمذهبهم جمع حقّ الطوائف» <ref>ابن قیم جوزیه، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل، ص 143</ref> | ابن قیم بعد از آن که به طور مفصل به اقوال [[قدریون]] و [[جبریون]] اشاره میکند، در رد قدر و جبر مینویسد:«و أهل السنة و حزب الرسول و عسکر الإیمان لا مع هؤلاء و لا مع هؤلاء، بل هم مع هؤلاء فیما أصابوا فیه و هم مع هؤلاء فیما أصابوا فیه، فکلّ حقّ مع طائفة من الطوائف، فهم یوافقونهم فیه، و هم براء من باطلهم، فمذهبهم جمع حقّ الطوائف» <ref>ابن قیم جوزیه، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل، ص 143</ref> | ||
یعنی اهل سنت و پیروان پیامبر صلوات الله علیه و لشکر ایمان، نه بطور مطلق با گروه قدر هستند و نه بطور مطلق با گروه جبر، بلکه در هر گروه با آن چه حق است همراهی دارند. پس هر حقی از طوایف، مورد موافقت گروه ایمان و اهل سنت و پیروان پیامبر است و از باطل آن برائت جسته میشود. بنا بر این، مذهب اهل سنت جمع حقوق طوایف است. ابن قیم در ادامه به مباحث مربوط به مشیت و قدرت الهی نسبت به همه موجودات میپردازد و در همان حال برای عباد نیز در حیطه فعل اختیاری شان قدرت و اراده ای حقیقی ترسیم میکند و مینویسد:«و یثبتون مع ذلک قدرة العبدو إرادته و اختیاره و فعله حقیقة لا مجازا و هم متفقون علی أن الفعل غیر المفعول کما حکاه عنهم البغویّ و غیره، فحرکاتهم و اعتقاداتهم أفعال لهم حقیقة» <ref>ابن قیم جوزیه، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل، ص 144</ref> و ثابت میکنند که عبد دارای قدرت و اراده و اختیار بوده و فاعلیتش حقیقی است نه مجازی. علاوه، گروه حق بر این نکته اجماع دارند که فعل غیر از مفعول است آن طور که بغوی و غیر او از گروه حق و اهل سنت این موضوع را حکایت میکند، پس حرکات و اعتقادات عباد، افعال واقعی | یعنی اهل سنت و پیروان پیامبر صلوات الله علیه و لشکر ایمان، نه بطور مطلق با گروه قدر هستند و نه بطور مطلق با گروه جبر، بلکه در هر گروه با آن چه حق است همراهی دارند. پس هر حقی از طوایف، مورد موافقت گروه ایمان و اهل سنت و پیروان پیامبر است و از باطل آن برائت جسته میشود. بنا بر این، مذهب اهل سنت جمع حقوق طوایف است. ابن قیم در ادامه به مباحث مربوط به مشیت و قدرت الهی نسبت به همه موجودات میپردازد و در همان حال برای عباد نیز در حیطه فعل اختیاری شان قدرت و اراده ای حقیقی ترسیم میکند و مینویسد:«و یثبتون مع ذلک قدرة العبدو إرادته و اختیاره و فعله حقیقة لا مجازا و هم متفقون علی أن الفعل غیر المفعول کما حکاه عنهم البغویّ و غیره، فحرکاتهم و اعتقاداتهم أفعال لهم حقیقة» <ref>ابن قیم جوزیه، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل، ص 144</ref> و ثابت میکنند که عبد دارای قدرت و اراده و اختیار بوده و فاعلیتش حقیقی است نه مجازی. علاوه، گروه حق بر این نکته اجماع دارند که فعل غیر از مفعول است آن طور که بغوی و غیر او از گروه حق و اهل سنت این موضوع را حکایت میکند، پس حرکات و اعتقادات عباد، افعال واقعی آنها است. | ||
==اعتراف صریح به امر بین الامرین== | ==اعتراف صریح به امر بین الامرین== |