نقد و بررسی دلائل قائلین به تحریف قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی « <sub> <div class="wikiInfo"> {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | |- !عنوان مقاله!! data-type="au...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:




== نقد و بررسی دلیل نخست قائلین به تحریف قران : ==
== دلیل اول : روایات تحریف در کتب  معتبر فریقین ==
 
 
 
 
در پاسخ به دلیل نخست قائلین به تحریف – روایات تحریف -  باید گفت اعلام فریقین هر یک بگونه ای بدان جواب داده اند:  
 
== پاسخ فیض کاشانی نسبت به روایات تحریف ==
   
   
در پاسخ به دلیل نخست قائلین به تحریف – روایات تحریف -  باید گفت اعلام فریقین هر یک بگونه ای بدان  جواب داده اند:


== پاسخ فیض کاشانی نسبت به روایات تحریف ==
ایشان مفاد روایات مذکور را بمعنای وقوع تحریف گسترده در قران  دانسته که لازمه اش عدم انطباق قران موجود با قران واقعی می باشد . <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 49</ref>
 
   
   
ایشان  مفاد روایات مذکور را بمعنای وقوع تحریف گسترده در قران  دانسته که لازمه اش عدم انطباق قران موجود با قران واقعی می باشد . التفسیر الصافی ج 1ص 49 
انگاه در پاسخ  به شبهه مطرح  شده نسبت به تحریف قران می فرماید :  
انگاه در پاسخ  به شبهه مطرح  شده نسبت به تحریف قران می فرماید :  


لازمه پذیرش این روایات  عدم اعتماد به مجموعه قران بوده بگونه ای که به هیچ ایه ای از قران نمی توان استناد نمود و در نتیجه قران کریم  از معرض  استفاده  مردم  خارج خواهد شد ؛ در حالی که مقاد بسیاری از  روایات  این است  که قران برای همیشه  مرجع مسلمانان بوده  و لازم است  انان  صحت و سقم روایات  را با معیار مطابقت و مخالفت  قران مورد سنجش  قرار دهند بعلاوه انکه مفاد برخی ایات نظیر ایه حفظ و نفی باطل و ... مصونیت قران از خطر تحریف می باشد .  
لازمه پذیرش این روایات  عدم اعتماد به مجموعه قران بوده بگونه ای که به هیچ ایه ای از قران نمی توان استناد نمود و در نتیجه قران کریم  از معرض  استفاده  مردم  خارج خواهد شد ؛ در حالی که مقاد بسیاری از  روایات  این است  که قران برای همیشه  مرجع مسلمانان بوده  و لازم است  انان  صحت و سقم روایات  را با معیار مطابقت و مخالفت  قران مورد سنجش  قرار دهند بعلاوه انکه مفاد برخی ایات نظیر ایه حفظ و نفی باطل و ... مصونیت قران از خطر تحریف می باشد. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 51</ref>
<ref>التفسیر الصافی ج 1ص 51</ref>


    
    
خط ۳۶: خط ۴۰:




ایشان  شاهد بر صحت پاسخ مذکور را فقره ذیل حدیث طلحه می داند که امام ع عمل به قران موجود را سبب نجات از دوزخ و ورود به بهشت دانستند  :  
ایشان  شاهد بر صحت پاسخ مذکور را فقره ذیل حدیث طلحه می داند که امام ع عمل به قران موجود را سبب نجات از دوزخ و ورود به بهشت دانستند  :
 
ویدل على هذا قوله ( علیه السلام ) فی حدیث طلحة : إن أخذتم بما فیه نجوتم من النار ودخلتم الجنة فإن فیه حجتنا وبیان حقنا وفرض طاعتنا .
ویدل على هذا قوله ( علیه السلام ) فی حدیث طلحة : إن أخذتم بما فیه نجوتم من النار ودخلتم الجنة فإن فیه حجتنا وبیان حقنا وفرض طاعتنا .
ایشان در ادامه با نفی ادعای تحریف قران  ، برخی از روایات مذکور را از قبیل تفسیر و بیان دانسته و قرائنی را در این زمینه بیان می کند از جمله انکه در روایتی از امام باقر ع امده است که مراد از تحریف صورت گرفته در کتب اسمانی تحریف معنوی است نه تحریف لفظی. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 52-51</ref>   
 
 
ایشان در ادامه با نفی ادعای تحریف قران  ، برخی از روایات مذکور را از قبیل تفسیر و بیان دانسته و قرائنی را در این زمینه بیان می کند از جمله انکه در روایتی از امام باقر ع امده است که مراد از تحریف صورت گرفته در کتب اسمانی تحریف معنوی است نه تحریف لفظی. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 52-51</ref>   


   
   
خط ۴۸: خط ۵۶:


1-تمسک به روایات تحریف مستلزم دور است :  
1-تمسک به روایات تحریف مستلزم دور است :  
گفتار نخست ایشان در نقد روایت تحریف این است که :  
گفتار نخست ایشان در نقد روایت تحریف این است که :  
اما اولا فبأن التمسک بالاخبار بما انها حجة شرعیة یشتمل من الدور <ref>المیزان ج 12ص 112</ref>  
اما اولا فبأن التمسک بالاخبار بما انها حجة شرعیة یشتمل من الدور <ref>المیزان ج 12ص 112</ref>  
در تبیین دور مذکور باید گفت :  تمسک به اخبار تحریف بعنوان اینکه این اخبار حجت شرعی است مبتنی بر اثبات نبوت پیامبر ص است و اثبات نبوت هم مبتنی بر عدم تحریف قران  است  بنابر این احتمال وجود تحریف در قران سبب عدم اثبات نبوت و در نتیجه عدم حجیت این اخبار خواهد بود .  
در تبیین دور مذکور باید گفت :  تمسک به اخبار تحریف بعنوان اینکه این اخبار حجت شرعی است مبتنی بر اثبات نبوت پیامبر ص است و اثبات نبوت هم مبتنی بر عدم تحریف قران  است  بنابر این احتمال وجود تحریف در قران سبب عدم اثبات نبوت و در نتیجه عدم حجیت این اخبار خواهد بود .  
خط ۵۹: خط ۷۱:


   
   
به روایات تحریف تنها بعنوان اسناد تاریخی می توان استناد نمود چون در بین انها حدیث متواتر یا اخباری که محفوف به قرائن قطعیه باشد دیده نمی شود و بندرت می توان در بین انها حدیث صحیح که دلالت تام بر تحریف داشته باشند یافت .   
به روایات تحریف تنها بعنوان اسناد تاریخی می توان استناد نمود چون در بین انها حدیث متواتر یا اخباری که محفوف به قرائن قطعیه باشد دیده نمی شود و بندرت می توان در بین انها حدیث صحیح که دلالت تام بر تحریف داشته باشند یافت .  
 
   
ایشان معتقد است حتی اخبار صحیح نیز در این زمینه – اثبات تحریف قران – قابل استناد نیست چون احتمال جعل در انها وجود دارد . <ref>المیزان ج 12ص </ref>
ایشان معتقد است حتی اخبار صحیح نیز در این زمینه – اثبات تحریف قران – قابل استناد نیست چون احتمال جعل در انها وجود دارد . <ref>المیزان ج 12ص </ref>


خط ۹۹: خط ۱۱۳:




5-عدم امکان صحت روایاتی که دلالت بر حذف بسیاری از ایات قران می کند :  
5-عدم امکان صحت روایاتی که دلالت بر حذف بسیاری از ایات قران می کند :  




خط ۱۳۴: خط ۱۴۸:
   
   
8- تعارض اخبار تحریف با یکدیگر در مواردی که ادعای حذف برخی ایات  شده است  :  
8- تعارض اخبار تحریف با یکدیگر در مواردی که ادعای حذف برخی ایات  شده است  :  
علامه بخشی از روایات تحریف را معارض یکدیگر دانسته  که لازمه اش تساقط می باشد بعنوان نمونه در روایات تحریف امده است که ایه ای بعنوان ایه رجم شیخ و شیخه در قران وجود داشته که ساقط شده است اما در روایات نسبت به چگونگی ان اختلاف می باشد. در برخی امده است که ایه مذکور اینگونه می باشد : إذا زنى الشیخ والشیخة فارجموهما
علامه بخشی از روایات تحریف را معارض یکدیگر دانسته  که لازمه اش تساقط می باشد بعنوان نمونه در روایات تحریف امده است که ایه ای بعنوان ایه رجم شیخ و شیخه در قران وجود داشته که ساقط شده است اما در روایات نسبت به چگونگی ان اختلاف می باشد. در برخی امده است که ایه مذکور اینگونه می باشد : إذا زنى الشیخ والشیخة فارجموهما


خط ۱۴۵: خط ۱۶۱:
دفع توهم  :  بطلان  سخن کسانی که اختلاف روایات تحریف را دلیل بر اصل وقوع تحریف قران می دانند :  
دفع توهم  :  بطلان  سخن کسانی که اختلاف روایات تحریف را دلیل بر اصل وقوع تحریف قران می دانند :  
علامه طباطبائی در نقد گفتار مدعیان  فوق الذکر  می فرماید :  
علامه طباطبائی در نقد گفتار مدعیان  فوق الذکر  می فرماید :  
اینکه بعضى از محدثین گفته‌اند که « اختلاف روایات در آیاتى که نقل شد ضرر به جایى نمىرساند چون این روایات در اصل تحریف قرآن اتفاق دارند » مردود و غلط است . چون اتفاق روایات مذکور در تحریف شدن قرآن ضعف دلالت آنها را جبران نمىکند و هر یک از آنها دیگرى را دفع مىکند <ref>المیزان  ج 12ص 114</ref>     
اینکه بعضى از محدثین گفته‌اند که « اختلاف روایات در آیاتى که نقل شد ضرر به جایى نمىرساند چون این روایات در اصل تحریف قرآن اتفاق دارند » مردود و غلط است . چون اتفاق روایات مذکور در تحریف شدن قرآن ضعف دلالت آنها را جبران نمىکند و هر یک از آنها دیگرى را دفع مىکند ref>المیزان  ج 12ص 114</ref>     




خط ۱۷۲: خط ۱۸۸:




از طرفی ایشان سورو ایاتی را  که برخی ادعای حذف ان را از قران دارند در مقایسه با قران موجود بسیار سخیف می داند .  الاصول العامه  للفقه المقارن ص 116.
از طرفی ایشان سورو ایاتی را  که برخی ادعای حذف ان را از قران دارند در مقایسه با قران موجود بسیار سخیف می داند .  <ref>الاصول العامه  للفقه المقارن ص 116.</ref>




خط ۲۵۳: خط ۲۶۹:
و یا مىگویید منسوخ التلاوه شدن و فراموش شدن بطلان نیست ؟ چطور بطلان نیست ؟ مگر بطلان غیر از این است که کلام ناقصى از اثر و خاصیت بیفتد و هیچ چیز نتواند آن را اصلاح نموده و براى ابد از کار بیفتد ؟ و آیا با اینکه براى ابد از کار افتاده باز هم ذکر و یاد آورنده خداست .
و یا مىگویید منسوخ التلاوه شدن و فراموش شدن بطلان نیست ؟ چطور بطلان نیست ؟ مگر بطلان غیر از این است که کلام ناقصى از اثر و خاصیت بیفتد و هیچ چیز نتواند آن را اصلاح نموده و براى ابد از کار بیفتد ؟ و آیا با اینکه براى ابد از کار افتاده باز هم ذکر و یاد آورنده خداست .
پس حق همین است که به خود جرأت داده براى رهایى از این همه اشتباه بگوییم روایاتى که از طرق شیعه و سنى در تحریف و یا نسخ تلاوت رسیده بخاطر مخالفتش با کتاب خدا ، مردود است .  <ref>المیزان ج 12ص 117-116</ref>   
پس حق همین است که به خود جرأت داده براى رهایى از این همه اشتباه بگوییم روایاتى که از طرق شیعه و سنى در تحریف و یا نسخ تلاوت رسیده بخاطر مخالفتش با کتاب خدا ، مردود است .  <ref>المیزان ج 12ص 117-116</ref>   
== .
 
نقد و بررسی مباحث مطرح  شده درالاتقان ==  
 
== نقد و بررسی مباحث مطرح  شده درالاتقان ==  




خط ۲۶۱: خط ۲۷۸:


1-در زمینه قسم اول نسخ – نسخ تلاوت و حکم – باید گفت  هرگاه  تحقق چنین امری  در عصر  حیات  پیامبر ص  پذیرفته شود -چنانکه از روایت عائشه استفاده می شود -  در اینصورت  این سئوال مطرح  می گردد که  : ایا می توان بوسیله خبر واحد نسخ تلاوت و حکم ایات نازل شده  را اثبات کرد  ؟
1-در زمینه قسم اول نسخ – نسخ تلاوت و حکم – باید گفت  هرگاه  تحقق چنین امری  در عصر  حیات  پیامبر ص  پذیرفته شود -چنانکه از روایت عائشه استفاده می شود -  در اینصورت  این سئوال مطرح  می گردد که  : ایا می توان بوسیله خبر واحد نسخ تلاوت و حکم ایات نازل شده  را اثبات کرد  ؟
و هر گاه  چنین نسخی  بعد از وفات  پیامبر ص باشد  در اینصورت مفهومش  ان است که ایاتی از قران در حیات رسول اکرم ص  بر ایشان نازل شده اما  بعد از رحلت ان حضرت  تلاوت و حکم ان نسخ گردیده است . در اینصورت  ایا  لازمه پذیرش چنین امری وقوع نقصان در قران  موجود  نخواهد بود ؟  بدیهی است با تبدیل واژگان – گفتن نسخ تلاوت بجای تحریف -  نمی توان معنا و مفهوم چیزی را تغییر داد .
و هر گاه  چنین نسخی  بعد از وفات  پیامبر ص باشد  در اینصورت مفهومش  ان است که ایاتی از قران در حیات رسول اکرم ص  بر ایشان نازل شده اما  بعد از رحلت ان حضرت  تلاوت و حکم ان نسخ گردیده است . در اینصورت  ایا  لازمه پذیرش چنین امری وقوع نقصان در قران  موجود  نخواهد بود ؟  بدیهی است با تبدیل واژگان – گفتن نسخ تلاوت بجای تحریف -  نمی توان معنا و مفهوم چیزی را تغییر داد .


خط ۲۶۸: خط ۲۸۷:


سئوال  دیگر ان است که : ایا خروج  ایاتی – از قران -  که تلاوتش نسخ شده است به اذن الهی بوده است یا توسط رسول الله صورت گرفته است ؟ بدیهی است قائلین به چنین نسخی ،  شق نخست  را پذیرفته و معتقدند این کار به اذن الهی صورت گرفته است در این صورت می گوئیم :  
سئوال  دیگر ان است که : ایا خروج  ایاتی – از قران -  که تلاوتش نسخ شده است به اذن الهی بوده است یا توسط رسول الله صورت گرفته است ؟ بدیهی است قائلین به چنین نسخی ،  شق نخست  را پذیرفته و معتقدند این کار به اذن الهی صورت گرفته است در این صورت می گوئیم :  
اولا چگونه ادعای مذکور قابل اثبات است ؟ ایا با خبر واحد می توان چنین امر  مهمی را – نسخ تلاوت منهای نسخ  حکم - ثابت نمود  ؟ ایا بازگشت این سخنان به  تحقق  تحریف  در قران نیست ؟  ایا کسانی که قائل به تحریف قران هستند جز این را می گویند ؟  
اولا چگونه ادعای مذکور قابل اثبات است ؟ ایا با خبر واحد می توان چنین امر  مهمی را – نسخ تلاوت منهای نسخ  حکم - ثابت نمود  ؟ ایا بازگشت این سخنان به  تحقق  تحریف  در قران نیست ؟  ایا کسانی که قائل به تحریف قران هستند جز این را می گویند ؟  
و اگر این امر – خروج  برخی از ایات  نازل شده از قران - بعد از رحلت ان بزرگوار صورت گرفته است در اینصورت  لازمه پذیرش چنین امری  وقوع تحریف در قران امر خواهد بود  .
و اگر این امر – خروج  برخی از ایات  نازل شده از قران - بعد از رحلت ان بزرگوار صورت گرفته است در اینصورت  لازمه پذیرش چنین امری  وقوع تحریف در قران امر خواهد بود  .




باید گفت  پذیرش نسخ تلاوت  - که مستلزم تحریف قران است - حتی بر عده ای از مولفان علوم قرانی نظیر زرکشی دشوار بوده از اینرو در ذیل  حدیث  رجم شیخ و شیخه که از عمر نقل گردیده است می نویسد :  
باید گفت  پذیرش نسخ تلاوت  - که مستلزم تحریف قران است - حتی بر عده ای از مولفان علوم قرانی نظیر زرکشی دشوار بوده از اینرو در ذیل  حدیث  رجم شیخ و شیخه که از عمر نقل گردیده است می نویسد :  
ظاهر گفتار عمراین است که او از خوف اینکه مردم به او نسبت تحریف قران را بدهند از کتابت ایه رجم در قران خودداری کرده است .باید گفت لازمه چنین سخنی ان است که ایه رجم کتابتش در قران جائز و در نتیجه ثابت خواهد بود که این شان هر مکتوبی است.  
ظاهر گفتار عمراین است که او از خوف اینکه مردم به او نسبت تحریف قران را بدهند از کتابت ایه رجم در قران خودداری کرده است .باید گفت لازمه چنین سخنی ان است که ایه رجم کتابتش در قران جائز و در نتیجه ثابت خواهد بود که این شان هر مکتوبی است.  




ایشان در ادامه می نویسد :  
ایشان در ادامه می نویسد :  
پذیرش ملازمه فوق – جواز کتابت حدیث رجم بعنوان قران و نسخ تلاوت ان – مشکل است بنابر این با حدیث مذکور نمی توان نسخ تلاوت را ثابت نمود و در توجیه گفتار عمر نسبت به خودداری او از کتابت ایه رجم در قران می توان گفت : از انجا که اثبات قرانیت ایه یا سوره فقط با خبر متواتر قابل اثبات است او بدلیل انکه حدیث رجم خبرواحد بود از اینرو از کتابت ان خودداری نمود . <ref>البرهان ج 2ص 36..</ref>
پذیرش ملازمه فوق – جواز کتابت حدیث رجم بعنوان قران و نسخ تلاوت ان – مشکل است بنابر این با حدیث مذکور نمی توان نسخ تلاوت را ثابت نمود و در توجیه گفتار عمر نسبت به خودداری او از کتابت ایه رجم در قران می توان گفت : از انجا که اثبات قرانیت ایه یا سوره فقط با خبر متواتر قابل اثبات است او بدلیل انکه حدیث رجم خبرواحد بود از اینرو از کتابت ان خودداری نمود.<ref>البرهان ج 2ص 36..</ref>




خط ۲۹۳: خط ۳۱۸:


علامه طباطبائی در تبیین دلیل دوم قائلین به تحریف می فرماید :
علامه طباطبائی در تبیین دلیل دوم قائلین به تحریف می فرماید :
وقتی قران متشتت و متفرق از طریق غیر معصوم جمع گردد امکان تحریف در ان وجود خواهد داشت و محال است که عادتا همه ان موافق با قر ان واقعی باشد ..  <ref>المیزان ج 12ص116</ref>   
وقتی قران متشتت و متفرق از طریق غیر معصوم جمع گردد امکان تحریف در ان وجود خواهد داشت و محال است که عادتا همه ان موافق با قر ان واقعی باشد ..  <ref>المیزان ج 12ص116</ref>   


نقد علامه  به دلیل دوم  قائلین به تحریف – تعدد مصاحف -  
نقد علامه  به دلیل دوم  قائلین به تحریف – تعدد مصاحف -  
ایشان  در نقد دلیل مذکور می نویسد: ادعای مذکور، سخن خرافى بیش نیست ، بلکه مطلب به عکس است ، زیرا عقل مخالفت نوشته شده را با واقعش ممکن مىداند ، نه اینکه موافقت آن دو را بعید و مخالفت آن را واجب شمارد پس هر جا که دلیل و قرینه اى باشد بر اینکه نوشته شده با واقعش موافق است آن را مىپذیرد و ما به جاى یک دلیل و یک قرینه دلیلهایى ارائه دادیم که همه موافقت این قرآن را با واقعش اثبات مىکردند  همان  
 
 
ایشان  در نقد دلیل مذکور می نویسد: ادعای مذکور، سخن خرافى بیش نیست ، بلکه مطلب به عکس است ، زیرا عقل مخالفت نوشته شده را با واقعش ممکن مىداند ، نه اینکه موافقت آن دو را بعید و مخالفت آن را واجب شمارد پس هر جا که دلیل و قرینه اى باشد بر اینکه نوشته شده با واقعش موافق است آن را مىپذیرد و ما به جاى یک دلیل و یک قرینه دلیلهایى ارائه دادیم که همه موافقت این قرآن را با واقعش اثبات مىکردند  <ref>همان</ref>


    
    
خط ۳۱۴: خط ۳۴۳:


علامه در نقد دلیل سوم  قائلین به تحریف قران -تفاوت قران جمع شده امام علی با مصاحف دیگر -  اظهار می دارد مصحف امام علی ع تفاوت جدی با مصاحف دیگر نداشته و تنها تمایزش این بوده که این مصحف بر خلاف مصاحف دیگر مشتمل بر بیان  برخی تغییرات  در ترتیب سور و ایات بوده است   
علامه در نقد دلیل سوم  قائلین به تحریف قران -تفاوت قران جمع شده امام علی با مصاحف دیگر -  اظهار می دارد مصحف امام علی ع تفاوت جدی با مصاحف دیگر نداشته و تنها تمایزش این بوده که این مصحف بر خلاف مصاحف دیگر مشتمل بر بیان  برخی تغییرات  در ترتیب سور و ایات بوده است   
... اگر امام علی ع مصحف خود را  مخالف  مصاحف دیگر می دانست قطعا  در برابر انها به معارضه برخاسته و لا اقل در دوران حکومت خویش  مصحف خود را معیار قرار می داد . <ref>المیزان ج 12ص 116-
 
</ref>
 
... اگر امام علی ع مصحف خود را  مخالف  مصاحف دیگر می دانست قطعا  در برابر انها به معارضه برخاسته و لا اقل در دوران حکومت خویش  مصحف خود را معیار قرار می داد . <ref>المیزان ج 12ص 116-</ref>
 


دلیل  چهارم  : روایاتی که مفادشان  اخبار از تحقق همه حوادث امتهای پیشین در امت اسلام  می باشد که از جمله  انها تحریف کتب اسمانی انان بود .
دلیل  چهارم  : روایاتی که مفادشان  اخبار از تحقق همه حوادث امتهای پیشین در امت اسلام  می باشد که از جمله  انها تحریف کتب اسمانی انان بود .
خط ۳۳۷: خط ۳۶۸:


ایشان  عامل  مهم  انشعابات  مذهبی  بین مسلمانان  را  - که مفاد روایات  فوق  می باشد - عدم عرضه احادیث با قران  و تفسیر به رای و اجتهادات شخصی در قران دانسته و برخی  از روایات مذکور – وقوع تمام حوادث امتهای سابق در امت اسلام    - را مخالف  با قران می داند .  
ایشان  عامل  مهم  انشعابات  مذهبی  بین مسلمانان  را  - که مفاد روایات  فوق  می باشد - عدم عرضه احادیث با قران  و تفسیر به رای و اجتهادات شخصی در قران دانسته و برخی  از روایات مذکور – وقوع تمام حوادث امتهای سابق در امت اسلام    - را مخالف  با قران می داند .  




۸۷۰

ویرایش