سید محمدباقر صدر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:


'''سید محمدباقر صدر''' (متولد ۱۰ اسفند ۱۳۱۳ _ شهید شده در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹) مجتهد فقیه و اصولی، فیلسوف و مرجع تقلید <ref>آیت‌الله سید محمد باقر صدر مغز متفکر امت اسلامی آیت‌الله سید محمد باقر؛ مغز متفکر اسلامی - خبرگزاری مهر: https://www.mehrnews.com/news/4265868</ref> مبتکر و نظریه‌پرداز جهان تشیع و از [[طلایه داران وحدت|طلایه‌داران وحدت اسلامی]] بود. از او گاه به لقب شهید خامس و سید ذبیح‌القفا نیز یاد می‌شود.
'''سید محمدباقر صدر''' (متولد ۱۰ اسفند ۱۳۱۳ _ شهید شده در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹) مجتهد فقیه و اصولی، فیلسوف و مرجع تقلید <ref>آیت‌الله سید محمد باقر صدر مغز متفکر امت اسلامی آیت‌الله سید محمد باقر؛ مغز متفکر اسلامی - خبرگزاری مهر: https://www.mehrnews.com/news/4265868</ref> مبتکر و نظریه‌پرداز جهان تشیع و از [[طلایه داران وحدت|طلایه‌داران وحدت اسلامی]] بود. از او گاه به لقب شهید خامس و سید ذبیح‌القفا نیز یاد می‌شود.
=ولادت=
==ولادت==
سید محمدباقر صدر در پنجم ذی قعده 1353 قمری در شهر کاظمین چشم به جهان گشود. پدرش سید حیدر از مراجع عظام تقلید بود که سلسله تبار این خاندان به امام موسی بن جعفر (علیه‌‏السلام) متصل است و از ویژگی‏‌های افراد این خانواده آن است که همگی در زمره مجتهدان و عالمان زمان خود بوده‏‌اند و این ویژگی کم‏تر در افراد یک خاندان دیده می‌‏شود. <ref>نعمانی، 1424 ق، ج 1، ص 32</ref>  
سید محمدباقر صدر در پنجم ذی قعده 1353 قمری در شهر کاظمین چشم به جهان گشود. پدرش سید حیدر از مراجع عظام تقلید بود که سلسله تبار این خاندان به امام موسی بن جعفر (علیه‌‏السلام) متصل است و از ویژگی‏‌های افراد این خانواده آن است که همگی در زمره مجتهدان و عالمان زمان خود بوده‏‌اند و این ویژگی کم‏تر در افراد یک خاندان دیده می‌‏شود. <ref>نعمانی، 1424 ق، ج 1، ص 32</ref>  
بعد از درگذشت پدر دانشمندش، زیر نظر مادر پاکدامن و برادر خویش سید اسماعیل صدر پرورش یافت. از آغاز کودکی نشانه‏‌های نبوغ و تیزهوشی در وی آشکار بود. وی دروس ابتدایی خود را در مدرسه «منتدی‌النشر» در کاظمین فراگرفت و به گفته دوست صمیمی او مرحوم محمدعلی خلیلی که با هم در یک مدرسه تحصیل می‏‌کردند، تیزهوشی و اخلاق پسندیده او موجب می‌‏شد که همهٔ دانش‏‌آموزان مدرسه از کوچک و بزرگ به وی توجه کنند و دائما رفتار او را زیر نظر داشته باشند. هم‏چنان که آموزگاران نیز او را مورد احترام و تقدیر قرار می‌‏دادند. در مدرسه همه می‏‌دانستند که او دارای هوشی فوق‌العاده است و در دروس مدرسه به مراتب از همسالان خود جلوتر است. به همین دلیل آموزگاران مدرسه همیشه او را به عنوان بهترین نمونه دانش‏‌آموز کوشا و مؤدّب به دیگران معرفی می‏‌کردند. <ref>حسینی حائری، حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار آیت‌الله‌العظمی سید محمدباقر صدر، ترجمه و پاورقی حسن طارمی، ص 36.</ref><br>
بعد از درگذشت پدر دانشمندش، زیر نظر مادر پاکدامن و برادر خویش سید اسماعیل صدر پرورش یافت. از آغاز کودکی نشانه‏‌های نبوغ و تیزهوشی در وی آشکار بود. وی دروس ابتدایی خود را در مدرسه «منتدی‌النشر» در کاظمین فراگرفت و به گفته دوست صمیمی او مرحوم محمدعلی خلیلی که با هم در یک مدرسه تحصیل می‏‌کردند، تیزهوشی و اخلاق پسندیده او موجب می‌‏شد که همهٔ دانش‏‌آموزان مدرسه از کوچک و بزرگ به وی توجه کنند و دائما رفتار او را زیر نظر داشته باشند. هم‏چنان که آموزگاران نیز او را مورد احترام و تقدیر قرار می‌‏دادند. در مدرسه همه می‏‌دانستند که او دارای هوشی فوق‌العاده است و در دروس مدرسه به مراتب از همسالان خود جلوتر است. به همین دلیل آموزگاران مدرسه همیشه او را به عنوان بهترین نمونه دانش‏‌آموز کوشا و مؤدّب به دیگران معرفی می‏‌کردند. <ref>حسینی حائری، حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار آیت‌الله‌العظمی سید محمدباقر صدر، ترجمه و پاورقی حسن طارمی، ص 36.</ref><br>
خط ۲۶: خط ۲۶:
شهید صدر از نظر فکری و فهم مطالب چنان از هم کلاسی‌‏های خود جلوتر بود که برخی از مطالبی را که او برای دوستان خود در زنگ تفریح مدرسه، بیان می‌‏کرد برای آن‏ها تازگی داشت. وی با مطالعه کتاب‌‏های غیردرسی مانند کتاب‏‌های فلسفی و مباحث نوین آن روز، سخنانی بر زبان جاری می‌‏ساخت که دوستان او برای نخستین بار واژه‌‏هایی نظیر مارکسیزم، امپریالیسم و دیالکتیک را می‌‏شنیدند و با شخصیت‌‏هایی چون ویکتور هوگو و گوته آشنا می‌‏شدند. شهید صدر در ایام ابتدایی چنان با هیبت و بزرگوار بود که یکی از معلمانش به نام «أبو براء» درباره او می‌‏گوید: «هرگاه با معلمانش سخن می‌‏گفت سر را به زیر می‌‏انداخت و دیدگانش را فرو می‏فکند. من او را از یک سو به عنوان کودکی پاک و بی‏گناه دوست می‌‏داشتم، و از سوی دیگر به عنوان مردی بزرگ به وی می‌‏نگریستم و او را احترام می‏‌کردم چرا که آکنده از دانش و معرفت بود تا بدان جا که روزی به وی گفتم: من در انتظار فرا رسیدن روزی هستم که از چشمهٔ دانش و آگاهی تو سیراب شوم و در پرتو اندیشه‏‌ها و نظریات شما راه بیابم. اما او در نهایت ادب و احترام و همراه با شرم‌زدگی پاسخ داد: استاد! مرا ببخشید من پیوسته شاگرد شما و شاگرد هر کسی که در این مدرسه به من درس آموخته است، بوده‏‌ام».
شهید صدر از نظر فکری و فهم مطالب چنان از هم کلاسی‌‏های خود جلوتر بود که برخی از مطالبی را که او برای دوستان خود در زنگ تفریح مدرسه، بیان می‌‏کرد برای آن‏ها تازگی داشت. وی با مطالعه کتاب‌‏های غیردرسی مانند کتاب‏‌های فلسفی و مباحث نوین آن روز، سخنانی بر زبان جاری می‌‏ساخت که دوستان او برای نخستین بار واژه‌‏هایی نظیر مارکسیزم، امپریالیسم و دیالکتیک را می‌‏شنیدند و با شخصیت‌‏هایی چون ویکتور هوگو و گوته آشنا می‌‏شدند. شهید صدر در ایام ابتدایی چنان با هیبت و بزرگوار بود که یکی از معلمانش به نام «أبو براء» درباره او می‌‏گوید: «هرگاه با معلمانش سخن می‌‏گفت سر را به زیر می‌‏انداخت و دیدگانش را فرو می‏فکند. من او را از یک سو به عنوان کودکی پاک و بی‏گناه دوست می‌‏داشتم، و از سوی دیگر به عنوان مردی بزرگ به وی می‌‏نگریستم و او را احترام می‏‌کردم چرا که آکنده از دانش و معرفت بود تا بدان جا که روزی به وی گفتم: من در انتظار فرا رسیدن روزی هستم که از چشمهٔ دانش و آگاهی تو سیراب شوم و در پرتو اندیشه‏‌ها و نظریات شما راه بیابم. اما او در نهایت ادب و احترام و همراه با شرم‌زدگی پاسخ داد: استاد! مرا ببخشید من پیوسته شاگرد شما و شاگرد هر کسی که در این مدرسه به من درس آموخته است، بوده‏‌ام».
   
   
= شهید صدر در حوزهٔ نجف اشرف =
== شهید صدر در حوزهٔ نجف اشرف ==
شهید صدر پس از پایان دورهٔ ابتدایی در شهر کاظمین، با وجود فشارهایی که از سوی آشنایان خود تحمل می‌‏کرد، دروس دولتی را رها کرد و بنا به سفارش مادرش عازم حوزهٔ علمیهٔ نجف شد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی در سال 1365 ق در محضر دو نفر از بزرگ‏ترین شخصیت‌‏های علمی حوزهٔ نجف اشرف، یعنی مرحوم شیخ محمدرضا آل یاسین و مرحوم سید ابوالقاسم خوئی شاگردی نمود. در سن یازده سالگی منطق را فراگرفت و رساله‏‌ای در همین موضوع نگاشت. موضوع رساله او بررسی اعتراضاتی بود که به برخی از کتاب‏های منطقی وارد شده است. در اوایل دوازده سالگی کتاب معالم الاصول را نزد برادر خود مرحوم سید اسماعیل صدر آموخت. از تیزهوشی او همین بس که بر صاحب معالم ایراداتی را وارد کرد که مرحوم آخوند خراسانی در کفایه به آن‏ها اشاره کرده است. هم‏زمان با شرکت او در درس مرحوم آل یاسین، شماری از دانشمندان و استادان مانند: شیخ صدرا بادکوبی، شیخ عباس رمیثی، شیخ طاهر آل راضی، سید عبدالکریم علیخان، که نقش استادی شهید صدر را بر عهده داشتند، نیز در این درس حاضر بودند.
شهید صدر پس از پایان دورهٔ ابتدایی در شهر کاظمین، با وجود فشارهایی که از سوی آشنایان خود تحمل می‌‏کرد، دروس دولتی را رها کرد و بنا به سفارش مادرش عازم حوزهٔ علمیهٔ نجف شد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی در سال 1365 ق در محضر دو نفر از بزرگ‏ترین شخصیت‌‏های علمی حوزهٔ نجف اشرف، یعنی مرحوم شیخ محمدرضا آل یاسین و مرحوم سید ابوالقاسم خوئی شاگردی نمود. در سن یازده سالگی منطق را فراگرفت و رساله‏‌ای در همین موضوع نگاشت. موضوع رساله او بررسی اعتراضاتی بود که به برخی از کتاب‏های منطقی وارد شده است. در اوایل دوازده سالگی کتاب معالم الاصول را نزد برادر خود مرحوم سید اسماعیل صدر آموخت. از تیزهوشی او همین بس که بر صاحب معالم ایراداتی را وارد کرد که مرحوم آخوند خراسانی در کفایه به آن‏ها اشاره کرده است. هم‏زمان با شرکت او در درس مرحوم آل یاسین، شماری از دانشمندان و استادان مانند: شیخ صدرا بادکوبی، شیخ عباس رمیثی، شیخ طاهر آل راضی، سید عبدالکریم علیخان، که نقش استادی شهید صدر را بر عهده داشتند، نیز در این درس حاضر بودند.
   
   
برادر وی مرحوم سید اسماعیل صدر درباره ایشان چنین گفته است: «برادر ارجمند ما همه مدارج علمی را پیش از رسیدن به سنّ بلوغ پیموده است». . در سال 1370 که شیخ مرتضی آل یاسین به لقای حق شتافت، وی تعلیقه‏‌ای بر رسالهٔ عملیهٔ وی که «بلغة الراغبین» نام داشت، نگاشت و در همان ایام، حواشی شیخ عباس رمیثی بر این رساله را نیز تنظیم می‏‌کرد که شیخ عباس به او گفت: «تقلید بر شما حرام است»، کنایه از این‏که شما مجتهد مسلّم هستید. شهید صدر تحصیلات اصولی خود را در سال 1378 ق و دروس فقه را در سال 1379ق به پایان رساند. به این ترتیب دوران تحصیل او از آغاز تا پایان حدود هفده یا هجده سال شد. این مدت اگر‌چه کوتاه بود اما در واقع بسیار دامنه‌‏دار و گسترده بود، زیرا او در شبانه‌‏روز شانزده ساعت مطالعه می‏‌کرد و در همه حالات جز به مسائل علمی فکر نمی‏‌کرد. وی به طور رسمی از روز سه‌‏شنبه دوازدهم جمادی الثانی سال 1378 ق تدریس خارج اصول را آغاز کرد و این دورهٔ درسی تا سال 1391 ق ادامه یافت. هم‏چنین شهید صدر تدریس خارج فقه را به روش عروة الوثقی در سال 1381 ق آغاز کرد که مدت‏‌ها ادامه داشت.
برادر وی مرحوم سید اسماعیل صدر درباره ایشان چنین گفته است: «برادر ارجمند ما همه مدارج علمی را پیش از رسیدن به سنّ بلوغ پیموده است». . در سال 1370 که شیخ مرتضی آل یاسین به لقای حق شتافت، وی تعلیقه‏‌ای بر رسالهٔ عملیهٔ وی که «بلغة الراغبین» نام داشت، نگاشت و در همان ایام، حواشی شیخ عباس رمیثی بر این رساله را نیز تنظیم می‏‌کرد که شیخ عباس به او گفت: «تقلید بر شما حرام است»، کنایه از این‏که شما مجتهد مسلّم هستید. شهید صدر تحصیلات اصولی خود را در سال 1378 ق و دروس فقه را در سال 1379ق به پایان رساند. به این ترتیب دوران تحصیل او از آغاز تا پایان حدود هفده یا هجده سال شد. این مدت اگر‌چه کوتاه بود اما در واقع بسیار دامنه‌‏دار و گسترده بود، زیرا او در شبانه‌‏روز شانزده ساعت مطالعه می‏‌کرد و در همه حالات جز به مسائل علمی فکر نمی‏‌کرد. وی به طور رسمی از روز سه‌‏شنبه دوازدهم جمادی الثانی سال 1378 ق تدریس خارج اصول را آغاز کرد و این دورهٔ درسی تا سال 1391 ق ادامه یافت. هم‏چنین شهید صدر تدریس خارج فقه را به روش عروة الوثقی در سال 1381 ق آغاز کرد که مدت‏‌ها ادامه داشت.
   
   
== شاگردان شهید صدر شهید صدر ==
=== شاگردان شهید صدر شهید صدر ===
در مدت حیات علمی خود شاگردان ارزنده‏ای تربیت نمود که برخی از آن‏ها تا مرحله اجتهاد نزد استاد شهید حضور داشتند. در واقع استاد شهید دو نسل از دانشمندان برجسته را پرورش داد. نسل اول شماری از دانش‏‌پژوهان تیزهوش بودند که از ابتدا در حلقهٔ درسی وی حضور یافتند. نسل دوم را نیز گزیده‏‌ای از دانش‌‏پژوهان هوشمند و اهل نظر تشکیل می‏‌دادند که در اواخر دورهٔ اول خارج اصول به حلقه درس استاد پیوستند و تا آخر دورهٔ دوم خارج اصول ادامه دادند. گذشته از این دو گروه برجسته، گروهی دیگر از طلاب نیز از چشمه‌‏سار جوشان دانش فراوان استاد بهره‏‌ها برده و نکته‏‌ها آموختند؛ اما مهم‏تر از همه باید به نخبگانی از دانش‏‌پژوهان دو دوره درسی استاد اشاره کرد که پیوند عاطفی ایشان با شهید گرانقدر به حدّی غیرقابل وصف رسیده بود. در میان این دسته از شاگردان او می‏‌توان به کسانی چون: شهید سید محمدباقر حکیم، سید نورالدین اشکوری، سید محمود هاشمی، شیخ محمدرضا نعمانی، سید کاظم حسینی حائری، سید عبدالغنی اردبیلی، سید عبدالعزیز حکیم، شهید سید عزالدین قبانچی، سید حسین صدر، سید محمد صدر، سید صدرالدین قبانچی، شیخ غلامرضا عرفانیان، شیخ محمدباقر ایروانی و بسیاری دیگر اشاره کرد. در آن ایام که در نتیجه سرکشی و جنایات حزب کافر بعث شرایط سختی حکم‏فرما بود، شاگردان استاد، دوران مشقت‌‏باری را سپری می‌‏کردند. گاهی برخی از ایشان در خانه استاد ـ که در بازار عماره نزدیک مدرسه صغیر آیت‌الله بروجردی واقع بودـ به حضور آن تندیس دانش و پارسایی شرفیاب می‌‏شدند و به سخنان گهربار ایشان گوش فرا می‌‏دادند.
در مدت حیات علمی خود شاگردان ارزنده‏ای تربیت نمود که برخی از آن‏ها تا مرحله اجتهاد نزد استاد شهید حضور داشتند. در واقع استاد شهید دو نسل از دانشمندان برجسته را پرورش داد. نسل اول شماری از دانش‏‌پژوهان تیزهوش بودند که از ابتدا در حلقهٔ درسی وی حضور یافتند. نسل دوم را نیز گزیده‏‌ای از دانش‌‏پژوهان هوشمند و اهل نظر تشکیل می‏‌دادند که در اواخر دورهٔ اول خارج اصول به حلقه درس استاد پیوستند و تا آخر دورهٔ دوم خارج اصول ادامه دادند. گذشته از این دو گروه برجسته، گروهی دیگر از طلاب نیز از چشمه‌‏سار جوشان دانش فراوان استاد بهره‏‌ها برده و نکته‏‌ها آموختند؛ اما مهم‏تر از همه باید به نخبگانی از دانش‏‌پژوهان دو دوره درسی استاد اشاره کرد که پیوند عاطفی ایشان با شهید گرانقدر به حدّی غیرقابل وصف رسیده بود. در میان این دسته از شاگردان او می‏‌توان به کسانی چون: شهید سید محمدباقر حکیم، سید نورالدین اشکوری، سید محمود هاشمی، شیخ محمدرضا نعمانی، سید کاظم حسینی حائری، سید عبدالغنی اردبیلی، سید عبدالعزیز حکیم، شهید سید عزالدین قبانچی، سید حسین صدر، سید محمد صدر، سید صدرالدین قبانچی، شیخ غلامرضا عرفانیان، شیخ محمدباقر ایروانی و بسیاری دیگر اشاره کرد. در آن ایام که در نتیجه سرکشی و جنایات حزب کافر بعث شرایط سختی حکم‏فرما بود، شاگردان استاد، دوران مشقت‌‏باری را سپری می‌‏کردند. گاهی برخی از ایشان در خانه استاد ـ که در بازار عماره نزدیک مدرسه صغیر آیت‌الله بروجردی واقع بودـ به حضور آن تندیس دانش و پارسایی شرفیاب می‌‏شدند و به سخنان گهربار ایشان گوش فرا می‌‏دادند.
= جایگاه علمی شهید صدر =
== جایگاه علمی شهید صدر ==
ویژگی‏‌های علمی شهید صدر تنها به دانش فقه و اصول محدود نمی‌‏شود، بلکه دیدگاه‏‌های فکری او در عرصه‌‏های منطق، فلسفه، اقتصاد، اخلاق، تفسیر و تاریخ نیز قابل ملاحظه است و او در هر یک از این موضوعات تألیفات ارزشمندی دارد. نوآوری‌‏ها و سخنان تازه او در موضوعات بالا به هیچ وجه قابل انکار نیست. استاد شهید در کتاب «المعالم الجدیدة للاصول» سیر شکوفایی علم اصول را در سه مرحله دسته‏‌بندی کرده است که در این‏جا مجال بازگویی آن‏ها نیست؛ اما مباحث تازه‌‏ای که شهید صدر مطرح کرد، در واقع مرحله چهارمی را به وجود آورد که بعد از مراحل مقدماتی، مرحله ثمردهی علمی، و مرحله رشد و کمال علمی، وارد دورهٔ رشد نهایی اصول گردید که در این مقاطع، بحث‌‏های ارزندهٔ او، هم‏چون گوهری تابناک بر تارک دانش اصول درخشید. بحث‏‌های شهید صدر در باب سیرهٔ عقلائیه و سیرهٔ متشرعه و راه‏‌های کشف آن و قواعد حاکم بر آن، از این نمونه است و یا به عنوان مثال، مباحثی که وی در مسئلهٔ حجیت قطع و مسئلهٔ «مولویت مولا و حدود آن» انجام داد از نمونه‌‏های دیگر نوآوری و ابتکارات شهید صدر می‌‏باشد.<br>
ویژگی‏‌های علمی شهید صدر تنها به دانش فقه و اصول محدود نمی‌‏شود، بلکه دیدگاه‏‌های فکری او در عرصه‌‏های منطق، فلسفه، اقتصاد، اخلاق، تفسیر و تاریخ نیز قابل ملاحظه است و او در هر یک از این موضوعات تألیفات ارزشمندی دارد. نوآوری‌‏ها و سخنان تازه او در موضوعات بالا به هیچ وجه قابل انکار نیست. استاد شهید در کتاب «المعالم الجدیدة للاصول» سیر شکوفایی علم اصول را در سه مرحله دسته‏‌بندی کرده است که در این‏جا مجال بازگویی آن‏ها نیست؛ اما مباحث تازه‌‏ای که شهید صدر مطرح کرد، در واقع مرحله چهارمی را به وجود آورد که بعد از مراحل مقدماتی، مرحله ثمردهی علمی، و مرحله رشد و کمال علمی، وارد دورهٔ رشد نهایی اصول گردید که در این مقاطع، بحث‌‏های ارزندهٔ او، هم‏چون گوهری تابناک بر تارک دانش اصول درخشید. بحث‏‌های شهید صدر در باب سیرهٔ عقلائیه و سیرهٔ متشرعه و راه‏‌های کشف آن و قواعد حاکم بر آن، از این نمونه است و یا به عنوان مثال، مباحثی که وی در مسئلهٔ حجیت قطع و مسئلهٔ «مولویت مولا و حدود آن» انجام داد از نمونه‌‏های دیگر نوآوری و ابتکارات شهید صدر می‌‏باشد.<br>
هم‏چنین، نوآوری‌‏ها و ابتکارات این شهید در دانش فقه کم‏تر از نوآوری‌‏های وی در علم اصول نیست. از مجموعه بحث‏‌های فقهی ایشان، چهار جلد کتاب با نام «بحوث فی شرح العروة الوثقی» به زیور طبع آراسته شده است. در این کتاب‌‏ها پژوهش‌‏های ارزنده‌‏ای به چشم می‌‏خورد که هیچ دانشمندی پیش از وی آن‏ها را مطرح نکرده است. آن‏چه شهید صدر در نظر داشت این بود که در دانش فقه از چند جهت دگرگونی پدید آورد که نسبت به برخی از این آرمان‌‏ها در حدی که تدریس نمود یا کتابی نوشت، توفیق یافت. سعی او بر این بود که در استنباط احکام، ویژگی‌‏های فردی و نگرش‏‌های محدود را به ویژگی‏‌های اجتماعی و نگرش‏‌های جهانی تبدیل کند. برای مثال، او می‏‌خواست اخبار مربوط به تقیه و جهاد را با دیدگاه‏‌های اجتماعی و همگانی مورد استنباط قرار دهد و یا مثلاً دلایل مربوط به حرمت ربا را با توجه به مصالح اجتماعی و نگرش عمومی مورد تحلیل قرار دهد.<br>
هم‏چنین، نوآوری‌‏ها و ابتکارات این شهید در دانش فقه کم‏تر از نوآوری‌‏های وی در علم اصول نیست. از مجموعه بحث‏‌های فقهی ایشان، چهار جلد کتاب با نام «بحوث فی شرح العروة الوثقی» به زیور طبع آراسته شده است. در این کتاب‌‏ها پژوهش‌‏های ارزنده‌‏ای به چشم می‌‏خورد که هیچ دانشمندی پیش از وی آن‏ها را مطرح نکرده است. آن‏چه شهید صدر در نظر داشت این بود که در دانش فقه از چند جهت دگرگونی پدید آورد که نسبت به برخی از این آرمان‌‏ها در حدی که تدریس نمود یا کتابی نوشت، توفیق یافت. سعی او بر این بود که در استنباط احکام، ویژگی‌‏های فردی و نگرش‏‌های محدود را به ویژگی‏‌های اجتماعی و نگرش‏‌های جهانی تبدیل کند. برای مثال، او می‏‌خواست اخبار مربوط به تقیه و جهاد را با دیدگاه‏‌های اجتماعی و همگانی مورد استنباط قرار دهد و یا مثلاً دلایل مربوط به حرمت ربا را با توجه به مصالح اجتماعی و نگرش عمومی مورد تحلیل قرار دهد.<br>
خط ۵۴: خط ۵۴:
وی در این نظریه به صورت مبسوط اهداف و برنامه‌‏های مرجعیت شایسته و نظام یافته را تبیین نمود و همیشه آرزوی تحقق آن را داشت. بدیهی است در این فرصت نم‌ی‏توان همه جزئیات این طرح را بازگو نمود، اما مبانی کلی این طرح به قرار ذیل است: 1ـ نشر دستورات اسلامی در میان مسلمانان در گسترده‏‌ترین حوزه ممکن؛ 2ـ ایجاد حرکتی فکری شامل کلیهٔ مفاهیم اصیل اسلامی و تمام ابعاد زندگی انسان؛ 3ـ نظارت بر حرکت‏‌های اسلامی و سیاسی؛ 4ـ برپایی مراکزی در سراسر جهان جهت ارتباط با امت اسلامی. به اعتقاد شهید صدر با تحقق این اهداف، دگرگونی عظیمی در روش کلی و دیدگاه‏‌های مرجعیت پیرامون رویدادهای جاری و کیفیت برخورد آن‏ها با امت اسلامی پدید خواهد آمد. در واقع تغییر نظام مرجعیت بستگی به ایجاد مرکزی وسیع و کمیته‌‏های زیردست متشکل از افراد متخصص و کاردان برای اجرای اهداف یاد شده دارد. این مرکز باید جای‏گزین گروهی گردد که از روی اتفاق و رویدادهای طبیعی راه به دستگاه مرجعیت برده و بخش‌هایی از کار را بر دوش می‌‏کشند. اینان اغلب عهده‌‏دار بر آوردن نیازهای آنی و حوادث جاری با اتکا به ذهنیت جزءنگر خود هستند، بدون آن‏که این اقدامات بر آرمان‌‏ها و اهداف روش‏مند مبتنی بوده و روح کلی حرکت مرجعیت بر آن‏ها حکم‏فرما باشد. شهید صدر معتقد بود استمرار نظام مرجعیت شایسته در بستر زمان باید به گونه‏‌ای باشد که از محدوده زندگانی یک مرجع معین فراتر رود تا مرجع جدید بتواند مسئولیت‏‌های خود را از نقطه پایانی فعالیت‏‌های مرجع پیشین آغاز کند، نه آن‏که از نقطه صفر حرکت نماید و به سختی‌‏ها و مشکلات ابتدایی حرکت خویش گرفتار آید. این چنین است که نظام مرجعیت می‌‏تواند در راه دست‏یابی به آرمان‌‏های خود پیوسته ثابت قدم بماند و برنامه‌هایی دراز مدت تنظیم نماید.
وی در این نظریه به صورت مبسوط اهداف و برنامه‌‏های مرجعیت شایسته و نظام یافته را تبیین نمود و همیشه آرزوی تحقق آن را داشت. بدیهی است در این فرصت نم‌ی‏توان همه جزئیات این طرح را بازگو نمود، اما مبانی کلی این طرح به قرار ذیل است: 1ـ نشر دستورات اسلامی در میان مسلمانان در گسترده‏‌ترین حوزه ممکن؛ 2ـ ایجاد حرکتی فکری شامل کلیهٔ مفاهیم اصیل اسلامی و تمام ابعاد زندگی انسان؛ 3ـ نظارت بر حرکت‏‌های اسلامی و سیاسی؛ 4ـ برپایی مراکزی در سراسر جهان جهت ارتباط با امت اسلامی. به اعتقاد شهید صدر با تحقق این اهداف، دگرگونی عظیمی در روش کلی و دیدگاه‏‌های مرجعیت پیرامون رویدادهای جاری و کیفیت برخورد آن‏ها با امت اسلامی پدید خواهد آمد. در واقع تغییر نظام مرجعیت بستگی به ایجاد مرکزی وسیع و کمیته‌‏های زیردست متشکل از افراد متخصص و کاردان برای اجرای اهداف یاد شده دارد. این مرکز باید جای‏گزین گروهی گردد که از روی اتفاق و رویدادهای طبیعی راه به دستگاه مرجعیت برده و بخش‌هایی از کار را بر دوش می‌‏کشند. اینان اغلب عهده‌‏دار بر آوردن نیازهای آنی و حوادث جاری با اتکا به ذهنیت جزءنگر خود هستند، بدون آن‏که این اقدامات بر آرمان‌‏ها و اهداف روش‏مند مبتنی بوده و روح کلی حرکت مرجعیت بر آن‏ها حکم‏فرما باشد. شهید صدر معتقد بود استمرار نظام مرجعیت شایسته در بستر زمان باید به گونه‏‌ای باشد که از محدوده زندگانی یک مرجع معین فراتر رود تا مرجع جدید بتواند مسئولیت‏‌های خود را از نقطه پایانی فعالیت‏‌های مرجع پیشین آغاز کند، نه آن‏که از نقطه صفر حرکت نماید و به سختی‌‏ها و مشکلات ابتدایی حرکت خویش گرفتار آید. این چنین است که نظام مرجعیت می‌‏تواند در راه دست‏یابی به آرمان‌‏های خود پیوسته ثابت قدم بماند و برنامه‌هایی دراز مدت تنظیم نماید.


=بازداشت‌ها و شهادت=
==بازداشت‌ها و شهادت==
شهید صدر در اثر ستم حزب بعث کافر، چهار مرتبه بازداشت شد. نخستین بار در سال 1392 ق بود که مأموران بعثی سید را در حالی که در بیمارستان نجف در بستر بیماری بود دستگیر نمودند. شهید صدر در اثر مسمومیت شدید، توسط دو تن از شاگردان نزدیکش (سید کاظم حسینی حائری و سید عبدالغنی اردبیلی) به بیمارستان نجف منتقل شد. مأموران بعثی که در پی دستگیری سید بودند، چون از ماجرا اطلاع نداشتند به خانه سید هجوم بردند و بعد از اطلاع از این‏که وی در بیمارستان است، روانه بیمارستان شدند و پس از محاصره آن، از متصدیان امر خواستند سید را به آنان تسلیم کنند. مسئولان بیمارستان از اجرای این خواسته امتناع ورزیدند اما سرانجام مأموران بعثی موفق شدند سید را به بیمارستان کوفه انتقال دهند و در بخش بازداشت شدگان بیمارستان بستری نمایند. این جریان که به اطلاع امام خمینی نیز رسید، خشم مردم و به ویژه طلاب علوم دینی و در رأس آنان مرحوم آیت‌الله شیخ مرتضی آل یاسین و مرحوم سید محمدصادق صدر را برانگیخت. آنان با اجتماع در اطراف بیمارستان کوفه خواستار آزادی سید شدند. رژیم بعثی از پیامدهای این شورش و هم‏چنین از وخامت حال سید، بیمناک شد و در مدتی کوتاه حکم آزادی سید را صادر نمود.
شهید صدر در اثر ستم حزب بعث کافر، چهار مرتبه بازداشت شد. نخستین بار در سال 1392 ق بود که مأموران بعثی سید را در حالی که در بیمارستان نجف در بستر بیماری بود دستگیر نمودند. شهید صدر در اثر مسمومیت شدید، توسط دو تن از شاگردان نزدیکش (سید کاظم حسینی حائری و سید عبدالغنی اردبیلی) به بیمارستان نجف منتقل شد. مأموران بعثی که در پی دستگیری سید بودند، چون از ماجرا اطلاع نداشتند به خانه سید هجوم بردند و بعد از اطلاع از این‏که وی در بیمارستان است، روانه بیمارستان شدند و پس از محاصره آن، از متصدیان امر خواستند سید را به آنان تسلیم کنند. مسئولان بیمارستان از اجرای این خواسته امتناع ورزیدند اما سرانجام مأموران بعثی موفق شدند سید را به بیمارستان کوفه انتقال دهند و در بخش بازداشت شدگان بیمارستان بستری نمایند. این جریان که به اطلاع امام خمینی نیز رسید، خشم مردم و به ویژه طلاب علوم دینی و در رأس آنان مرحوم آیت‌الله شیخ مرتضی آل یاسین و مرحوم سید محمدصادق صدر را برانگیخت. آنان با اجتماع در اطراف بیمارستان کوفه خواستار آزادی سید شدند. رژیم بعثی از پیامدهای این شورش و هم‏چنین از وخامت حال سید، بیمناک شد و در مدتی کوتاه حکم آزادی سید را صادر نمود.


خط ۶۳: خط ۶۳:
مرتبه چهارم و آخرین بازداشت سید که به شهادت او انجامید در سال 1400 ق بود. رژیم بعث که پیش از این برنامه ترور سید را در دستور کار خود داشت، به دلیل عدم موفقیت در این کار، تصمیم به قتل آن عزیز گرفت و پس از گذشت چهار روز از این ماجرا، جنازهٔ پاک آن شهید را نیمه شب به عموزاده وی، مرحوم حجت‏‌الاسلام سید محمدصادق صدر، سپردند و او را جهت نظارت بر مراسم دفن استاد مکلف نمودند.
مرتبه چهارم و آخرین بازداشت سید که به شهادت او انجامید در سال 1400 ق بود. رژیم بعث که پیش از این برنامه ترور سید را در دستور کار خود داشت، به دلیل عدم موفقیت در این کار، تصمیم به قتل آن عزیز گرفت و پس از گذشت چهار روز از این ماجرا، جنازهٔ پاک آن شهید را نیمه شب به عموزاده وی، مرحوم حجت‏‌الاسلام سید محمدصادق صدر، سپردند و او را جهت نظارت بر مراسم دفن استاد مکلف نمودند.
   
   
= حدیث شهادت =
== حدیث شهادت ==
ماجرای شهادت سید، حادثه‏‌ای دردناک و اندوه‏‌بار بود. ابوسعد، رئیس اداره امنیت نجف، هنگام ظهر و بدون اطلاع قبلی به خانه استاد آمد و استاد را به بغداد انتقال داد. به این ترتیب این شهید گرانقدر به دست دژخیمان بعثی افتاد، در حالی که خود می‏‌دانست به زودی به لقاء‌الله خواهد پیوست. او بعد از اتمام گفت‏‌وگوهایش با روحانی‌‏نمای درباری صدام، در عالم خواب چنین دیده بود که برادرش مرحوم سید اسماعیل صدر و دایی ارجمندش مرحوم شیخ مرتضی آل یاسین هر یک بر روی صندلی جداگانه نشسته‏‌اند و یک جایگاه نیز در وسط مجلس برای سید در نظر گرفته‌‏اند. هم‏چنین میلیون‌‏ها نفر در آن‏جا حضور دارند که انتظار قدوم سید را می‏‌کشند. شهید صدر که پس از این خواب، برای شهادت لحظه‌شماری می‌‏کرد، در همان هفته‏‌ای که خواب دیده بود به فیض شهادت رسید. در جنازه آن بزرگوار که به پسر عمویش مرحوم سید محمدصادق صدر تحویل داده شد، نشانه‌‏های شکنجه دیده می‌‏شد. در همان ایام، خواهرش بنت‏‌الهدی را نیز به بهانه ملاقات سید با او، دستگیر و به بغداد انتقال دادند و او را نیز به شهادت رساندند.
ماجرای شهادت سید، حادثه‏‌ای دردناک و اندوه‏‌بار بود. ابوسعد، رئیس اداره امنیت نجف، هنگام ظهر و بدون اطلاع قبلی به خانه استاد آمد و استاد را به بغداد انتقال داد. به این ترتیب این شهید گرانقدر به دست دژخیمان بعثی افتاد، در حالی که خود می‏‌دانست به زودی به لقاء‌الله خواهد پیوست. او بعد از اتمام گفت‏‌وگوهایش با روحانی‌‏نمای درباری صدام، در عالم خواب چنین دیده بود که برادرش مرحوم سید اسماعیل صدر و دایی ارجمندش مرحوم شیخ مرتضی آل یاسین هر یک بر روی صندلی جداگانه نشسته‏‌اند و یک جایگاه نیز در وسط مجلس برای سید در نظر گرفته‌‏اند. هم‏چنین میلیون‌‏ها نفر در آن‏جا حضور دارند که انتظار قدوم سید را می‏‌کشند. شهید صدر که پس از این خواب، برای شهادت لحظه‌شماری می‌‏کرد، در همان هفته‏‌ای که خواب دیده بود به فیض شهادت رسید. در جنازه آن بزرگوار که به پسر عمویش مرحوم سید محمدصادق صدر تحویل داده شد، نشانه‌‏های شکنجه دیده می‌‏شد. در همان ایام، خواهرش بنت‏‌الهدی را نیز به بهانه ملاقات سید با او، دستگیر و به بغداد انتقال دادند و او را نیز به شهادت رساندند.


== قصیده‌‏ها در رثای شهید صدر ==
=== قصیده‌‏ها در رثای شهید صدر ===
با شهادت سید، مجالس سوگواری، تظاهرات اعتراض‏‌آمیز، اعتصابات، پیام‌‏های تسلیت مراجع از جمله امام خمینی و برنامه‌‏های بزرگداشت در سراسر عراق و بیشتر ممالک اسلامی برگزار گردید و شاعران در رثای او قصیده‌‏های درخشان سرودند. از بهترین قصاید یاد شده، سروده آقای دکتر داود عطار است که با مطلع زیر آغاز می‌‏شود: باقر الصدر منا سلاما ایُّ باغ سقاک الحماما؟ انت ایقظتنا کیف تغفو انت اقسمت ان لن تناما:
با شهادت سید، مجالس سوگواری، تظاهرات اعتراض‏‌آمیز، اعتصابات، پیام‌‏های تسلیت مراجع از جمله امام خمینی و برنامه‌‏های بزرگداشت در سراسر عراق و بیشتر ممالک اسلامی برگزار گردید و شاعران در رثای او قصیده‌‏های درخشان سرودند. از بهترین قصاید یاد شده، سروده آقای دکتر داود عطار است که با مطلع زیر آغاز می‌‏شود: باقر الصدر منا سلاما ایُّ باغ سقاک الحماما؟ انت ایقظتنا کیف تغفو انت اقسمت ان لن تناما:
ای باقر صدر سلام ما بر تو باد، کدامین دست پلید جسم پاک تو را به کام مرگ فرو برد؟ تو ما را بیدار کردی پس چگونه خود چشم بر هم می‌‏گذاری؟ تو سوگند یاد کرده‏‌ای که هرگز نخواهی خوابید.
ای باقر صدر سلام ما بر تو باد، کدامین دست پلید جسم پاک تو را به کام مرگ فرو برد؟ تو ما را بیدار کردی پس چگونه خود چشم بر هم می‌‏گذاری؟ تو سوگند یاد کرده‏‌ای که هرگز نخواهی خوابید.
خط ۷۵: خط ۷۵:


=منابع و مآخذ=
=منابع و مآخذ=
پژوهشکدهٔ باقر العلوم وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، گلشن ابرار، نشر معروف، قم، 1378.  
* پژوهشکدهٔ باقر العلوم وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، گلشن ابرار، نشر معروف، قم، 1378.  
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمان، زندگی‌‏نامه شهید صدر، زعیم، تهران، 1379.  
* جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمان، زندگی‌‏نامه شهید صدر، زعیم، تهران، 1379.  
جمشیدی، حسین، اندیشه‏‌های سیاسی شهید رابع امام سید محمدباقر صدر، وزارت امور خارجه، تهران، 1377.
* جمشیدی، حسین، اندیشه‏‌های سیاسی شهید رابع امام سید محمدباقر صدر، وزارت امور خارجه، تهران، 1377.
جمشیدی، حسین، نظریه عدالت: از دیدگاه ابونصر فارابی، امام خمینی و شهید صدر، پژوهشکده امام خمینی رحمه‌‏الله و انقلاب اسلامی، تهران، 1380.  
* جمشیدی، حسین، نظریه عدالت: از دیدگاه ابونصر فارابی، امام خمینی و شهید صدر، پژوهشکده امام خمینی رحمه‌‏الله و انقلاب اسلامی، تهران، 1380.  
حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار آیت‌الله‌العظمی سید محمدباقر صدر، ترجمه و پاورقی حسن طارمی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1375.
* حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار آیت‌الله‌العظمی سید محمدباقر صدر، ترجمه و پاورقی حسن طارمی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1375.
قبانچی، صدرالدین، اندیشه‏های سیاسی آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر، ترجمه ب. شریعتمدار، خدمات فرهنگی رسا، تهران، 1362.  
* قبانچی، صدرالدین، اندیشه‏های سیاسی آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر، ترجمه ب. شریعتمدار، خدمات فرهنگی رسا، تهران، 1362.  
قلی‏زاده، مصطفی، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1372.
* قلی‏زاده، مصطفی، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1372.
نعمانی، رضا، شهید الامة وشاهدها: دراسة وثائقیة لحیاة وجهاد الامام الشهید السید محمد باقر الصدر، کنگره جهانی امام شهید صدر، قم، 1424ق.
* نعمانی، رضا، شهید الامة وشاهدها: دراسة وثائقیة لحیاة وجهاد الامام الشهید السید محمد باقر الصدر، کنگره جهانی امام شهید صدر، قم، 1424ق.
 
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:عراق]]
[[رده:عراق]]