توحید در مذاهب کلامی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' در باره ' به ' درباره '
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - ' در باره ' به ' درباره ')
خط ۵۴: خط ۵۴:
اشاعره مانند سایر مذاهب کلامی، در تعریف توحید به توحید ذاتی تصریح دارند و بر خلاف معتزله، به توحید افعالی اهتمام میورزند و توحید صفاتی را آن گونه که سایر مذاهب کلامی قائلند، قائل نیستند؛ به ویژه مباحث صفات ذاتی و عینی، و تأویل صفات خبریه که عدلیه به آن می‌پردازند، نه تنها مورد اهتمام اشاعره نیست، بلکه تفسیر آنان مخالف تفسیر دیگران است. <br>
اشاعره مانند سایر مذاهب کلامی، در تعریف توحید به توحید ذاتی تصریح دارند و بر خلاف معتزله، به توحید افعالی اهتمام میورزند و توحید صفاتی را آن گونه که سایر مذاهب کلامی قائلند، قائل نیستند؛ به ویژه مباحث صفات ذاتی و عینی، و تأویل صفات خبریه که عدلیه به آن می‌پردازند، نه تنها مورد اهتمام اشاعره نیست، بلکه تفسیر آنان مخالف تفسیر دیگران است. <br>
ابوالحسن اشعری که در حقیقت ناشر علم کلام جدیدی میان اهل سنت (در پایان قرن سوم و ابتدای قرن چهارم) شده بود، در مقابل روش «معتزله» که شیوه برهان و کلام بود، طریقه «اهل سنت» را تأیید و تقویت کرد، و بر خلاف معتزله به قِدَم قرآن و تفاوت بین «ذات» و «صفات» خدا و ضرورت رؤیت خداوند در آخرت معتقد شد.
ابوالحسن اشعری که در حقیقت ناشر علم کلام جدیدی میان اهل سنت (در پایان قرن سوم و ابتدای قرن چهارم) شده بود، در مقابل روش «معتزله» که شیوه برهان و کلام بود، طریقه «اهل سنت» را تأیید و تقویت کرد، و بر خلاف معتزله به قِدَم قرآن و تفاوت بین «ذات» و «صفات» خدا و ضرورت رؤیت خداوند در آخرت معتقد شد.
وی کلام خود را بر چهار رکن، و هر رکن را بر ده اصل نهاده است. غیر از رکن چهارم که در باره قیامت و امامت است، سه رکن «ذات»، «صفات» و «افعال» باری تعالی را به شرح ذیل بیان می‌کند. <br>
وی کلام خود را بر چهار رکن، و هر رکن را بر ده اصل نهاده است. غیر از رکن چهارم که درباره قیامت و امامت است، سه رکن «ذات»، «صفات» و «افعال» باری تعالی را به شرح ذیل بیان می‌کند. <br>
رکن اوّل: در ذات الاهی اصول دهگانه آن از این قرار است: خداوند وجود دارد؛ واحد است؛ قدیم است؛ جوهر نیست؛ جسم نیست؛ عرض نیست؛ مخصوص به جهتی که در مکانی باشد نیست؛ ممکن است دیده شود و همیشه باقی است. <br>
رکن اوّل: در ذات الاهی اصول دهگانه آن از این قرار است: خداوند وجود دارد؛ واحد است؛ قدیم است؛ جوهر نیست؛ جسم نیست؛ عرض نیست؛ مخصوص به جهتی که در مکانی باشد نیست؛ ممکن است دیده شود و همیشه باقی است. <br>
رکن دوم: در صفات الاهی اصول دهگانه آن از این قرار است: خدا، حی، عالم، قادر، صاحب اراده، سمیع، بصیر، متکلّم است؛ محل حوادث نیست؛ کلامش قدیم است؛ علم و اراده‌اش ازلی و قدیم است. <br>
رکن دوم: در صفات الاهی اصول دهگانه آن از این قرار است: خدا، حی، عالم، قادر، صاحب اراده، سمیع، بصیر، متکلّم است؛ محل حوادث نیست؛ کلامش قدیم است؛ علم و اراده‌اش ازلی و قدیم است. <br>
خط ۹۳: خط ۹۳:
أ. ذات خداوند یکتا و بی همتا است و برای او مثل و مانندی متصوّر نیست. <br>
أ. ذات خداوند یکتا و بی همتا است و برای او مثل و مانندی متصوّر نیست. <br>
ب. ذات خداوند بسیط است و هیچ گونه کثرت و ترکیبی در آن راه ندارد. <br>
ب. ذات خداوند بسیط است و هیچ گونه کثرت و ترکیبی در آن راه ندارد. <br>
سوره توحید (در قرآن کریم) که بیانگر عقیده مسلمانان در باره توحید است، به هر دو مرحله اشاره دارد: به قسم نخست با آیه وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفْواً أحَد، و به قسم دوم با آیه قُلْ هُوَ اللهُ أحَد پرداخته‌است. <br>
سوره توحید (در قرآن کریم) که بیانگر عقیده مسلمانان درباره توحید است، به هر دو مرحله اشاره دارد: به قسم نخست با آیه وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفْواً أحَد، و به قسم دوم با آیه قُلْ هُوَ اللهُ أحَد پرداخته‌است. <br>
2. توحید در صفات ذاتی خداوند: خداوند واجد همه صفات کمالی است و وحی و عقل بر وجود این کمالات در ذات باری دلالت می‌کنند. خداوند؛ عالم، قادر، حیّ، سمیع، بصیر و ... است. این صفات از نظر مفهوم با یک دیگر تفاوت دارند؛ اما در واقعیت خارجی، یعنی در وجود خدا مغایرت ندارند و در مقام عینیت، وحدت دارند. به دیگر تعبیر، ذات خداوند در عین بساطت، همه این کمالات را دارا است؛ بنابر این صفات ذاتی خداوند، در عین قدیم و ازلی بودن، عین ذات او است. <br>
2. توحید در صفات ذاتی خداوند: خداوند واجد همه صفات کمالی است و وحی و عقل بر وجود این کمالات در ذات باری دلالت می‌کنند. خداوند؛ عالم، قادر، حیّ، سمیع، بصیر و ... است. این صفات از نظر مفهوم با یک دیگر تفاوت دارند؛ اما در واقعیت خارجی، یعنی در وجود خدا مغایرت ندارند و در مقام عینیت، وحدت دارند. به دیگر تعبیر، ذات خداوند در عین بساطت، همه این کمالات را دارا است؛ بنابر این صفات ذاتی خداوند، در عین قدیم و ازلی بودن، عین ذات او است. <br>
3. توحید در خالقیت و آفریدگاری: جز خداوند، آفریدگار دیگری وجود ندارد و آنچه لباس هستی می‌پوشد، مخلوق و آفریده او است. افزون بر تأکیدی که در‌این‌باره در آیه 16 سوره رعد و آیه 62 غافر (و آیات دیگر) آمده، خِرَد نیز بر توحید در «خالقیت» گواهی می‌دهد؛ زیرا «ما سوی الله» ممکن و نیازمند است و رفع نیاز و تحقّق خواسته‌های وجودی او به طور طبیعی از جانب خدا خواهد بود. <br>
3. توحید در خالقیت و آفریدگاری: جز خداوند، آفریدگار دیگری وجود ندارد و آنچه لباس هستی می‌پوشد، مخلوق و آفریده او است. افزون بر تأکیدی که در‌این‌باره در آیه 16 سوره رعد و آیه 62 غافر (و آیات دیگر) آمده، خِرَد نیز بر توحید در «خالقیت» گواهی می‌دهد؛ زیرا «ما سوی الله» ممکن و نیازمند است و رفع نیاز و تحقّق خواسته‌های وجودی او به طور طبیعی از جانب خدا خواهد بود. <br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش