جنبش اسلامی افغانستان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جنبشهای اسلامی' به 'جنبش های اسلامی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
=جنبش اسلامی افغانستان=
=جنبش اسلامی افغانستان=
<br>
<br>
[[افغانستان]]، سرزمینی کوهستانی است که رشته کوه های عظیم و صعب العبور هندوکش، در مرکز این کشور قرار دارد. افغانستان به علت واقع شدن در منطقه حساس [[آسیای مرکزی]]، از موقعیتی مهم و راهبردی برخوردار است؛ زیرا این کشور از یک سو به شبه قاره [[هند]] و از سوی دیگر به آسیای مرکزی و [[چین]] و از سمت دیگر به [[آسیای غربی]] متصل است.<ref>[http://pajuhesh.irc.ir/ برگرفته شده از مقاله / کتاب / رسانه و جنبش‌های اسلامی معاصر]</ref>
[[افغانستان]]، سرزمینی کوهستانی است که رشته کوه های عظیم و صعب العبور هندوکش، در مرکز این کشور قرار دارد. افغانستان به علت واقع شدن در منطقه حساس [[آسیای مرکزی]]، از موقعیتی مهم و راهبردی برخوردار است؛ زیرا این کشور از یک سو به شبه قاره [[هند]] و از سوی دیگر به آسیای مرکزی و [[چین]] و از سمت دیگر به آسیای غربی متصل است.<ref>[http://pajuhesh.irc.ir/ برگرفته شده از مقاله / کتاب / رسانه و جنبش‌های اسلامی معاصر]</ref>
<br>
<br>
افغانستان به خاطر واقع شدن در مرکز آسیا، نه تنها گذرگاه و محل تلاقی و برخورد اقوام و فرهنگ های گوناگون در طول تاریخ بوده است، بلکه پیش از آنکه دریاها به راه های عمده بین المللی و تجاری تبدیل شوند، [[جاده ابریشم]] که غرب را به شرق پیوند می داد، از دشت های شمالی، جنوبی و گذرگاه های کوهستانی این سرزمین می گذشت. کاروان های بازرگانی که از جاده ابریشم عبور می کردند، معمولاً در [[بلخ]] چند روزی توقف می نمودند و از آن جا کالاهایی را که از چین آورده بودند از راه [[هندوکش]] به هندوستان و یا از غرب به بغداد انتقال می دادند. این موقعیت تاریخی در دوران کهن، افغانستان را به مرکز تمدن های اقوام و ادیان مختلف تبدیل کرده بود. متأسفانه آثار باستانی این کشور در اثر تهاجمات مداوم خارجیان به این سرزمین، جنگ های ویرانگر و قتل و غارت شهرهای افغانستان، به کلی از بین رفته است.
افغانستان به خاطر واقع شدن در مرکز آسیا، نه تنها گذرگاه و محل تلاقی و برخورد اقوام و فرهنگ های گوناگون در طول تاریخ بوده است، بلکه پیش از آنکه دریاها به راه های عمده بین المللی و تجاری تبدیل شوند، [[جاده ابریشم]] که غرب را به شرق پیوند می داد، از دشت های شمالی، جنوبی و گذرگاه های کوهستانی این سرزمین می گذشت. کاروان های بازرگانی که از جاده ابریشم عبور می کردند، معمولاً در [[بلخ]] چند روزی توقف می نمودند و از آن جا کالاهایی را که از چین آورده بودند از راه [[هندوکش]] به هندوستان و یا از غرب به بغداد انتقال می دادند. این موقعیت تاریخی در دوران کهن، افغانستان را به مرکز تمدن های اقوام و ادیان مختلف تبدیل کرده بود. متأسفانه آثار باستانی این کشور در اثر تهاجمات مداوم خارجیان به این سرزمین، جنگ های ویرانگر و قتل و غارت شهرهای افغانستان، به کلی از بین رفته است.
خط ۱۶: خط ۱۶:
==تاریخ مبارزات مردم مسلمان افغانستان==
==تاریخ مبارزات مردم مسلمان افغانستان==
<br>
<br>
افغانستان تا قرن هجدهم میلادی، دولت مستقل نداشت و به صورت ملوک الطوایفی اداره می شد و بیشتر مناطق این کشور جزو قلمرو [[خراسان]] بزرگ به شمار می رفت. در سال 1757، این سرزمین بر اساس پیمان [[پاریس]]، از [[ایران]] جدا شد و «[[احمدخان ابدالی]]» اولین دولت مستقل افغانستان را تشکیل داد.
افغانستان تا قرن هجدهم میلادی، دولت مستقل نداشت و به صورت ملوک الطوایفی اداره می شد و بیشتر مناطق این کشور جزو قلمرو [[خراسان]] بزرگ به شمار می رفت. در سال 1757، این سرزمین بر اساس پیمان [[پاریس]]، از ایران جدا شد و «احمدخان ابدالی» اولین دولت مستقل افغانستان را تشکیل داد.
<br>
<br>
سرزمین افغانستان برای نخستین بار در سال 1838 مورد تجاوز استعمارگران غربی و دولت [[بریتانیا]] قرار گرفت، شهرهای [[قندهار]] و [[کابل]] اشغال گردید و «[[شاه شجاع]]» با کمک انگلیسی ها در سال 1839 قدرت را در دست گرفت. با روی کار آمدن دولت دست نشانده [[انگلیس]] در افغانستان، مبارزات مردم این کشور با غلبه تجاوز خارجی شروع شد. تا سال 1841 قیام های عمومی همه جا را فرا گرفت و در ژانویه 1842، در شورش های مردمی تمام نیروهای بریتانیا قتل عام شدند و تنها یک افسر پزشک انگلیسی به نام «[[دکتر بریدون]]» از معرکه جان سالم به در برد.
سرزمین افغانستان برای نخستین بار در سال 1838 مورد تجاوز استعمارگران غربی و دولت بریتانیا قرار گرفت، شهرهای قندهار و کابل اشغال گردید و «[[شاه شجاع]]» با کمک انگلیسی ها در سال 1839 قدرت را در دست گرفت. با روی کار آمدن دولت دست نشانده [[انگلیس]] در افغانستان، مبارزات مردم این کشور با غلبه تجاوز خارجی شروع شد. تا سال 1841 قیام های عمومی همه جا را فرا گرفت و در ژانویه 1842، در شورش های مردمی تمام نیروهای بریتانیا قتل عام شدند و تنها یک افسر پزشک انگلیسی به نام «دکتر بریدون» از معرکه جان سالم به در برد.
<br>
<br>
دومین نبرد افغانستان و انگلیس در سال 1880 رخ داد که در پی آن حکومت «[[امیر شیر علی خان]]» سرنگون و «[[امیر عبدالرحمن]]» که یک عامل انگلیس بود، قدرت را به دست گرفت و چندین سال بر این کشور حکومت کرد. پس از درگذشت او، پسر بزرگش «[[امیر حبیب اللّه]] » به قدرت رسید.
دومین نبرد افغانستان و انگلیس در سال 1880 رخ داد که در پی آن حکومت «امیر شیر علی خان» سرنگون و «امیر عبدالرحمن» که یک عامل انگلیس بود، قدرت را به دست گرفت و چندین سال بر این کشور حکومت کرد. پس از درگذشت او، پسر بزرگش «امیر حبیب اللّه » به قدرت رسید.
<br>
<br>
سومین جنگ افغانستان و انگلستان در سال 1918 و در زمان حکومت «حبیب اللّه خان» واقع شد و نیروهای انگلیسی، سرانجام به دلیل مبارزات گسترده مردم با آنان، مجبور به خروج از افغانستان شدند و به این ترتیب، این کشور استقلال خود را در سال 1919 به دست آورد.
سومین جنگ افغانستان و انگلستان در سال 1918 و در زمان حکومت «حبیب اللّه خان» واقع شد و نیروهای انگلیسی، سرانجام به دلیل مبارزات گسترده مردم با آنان، مجبور به خروج از افغانستان شدند و به این ترتیب، این کشور استقلال خود را در سال 1919 به دست آورد.
خط ۲۶: خط ۲۶:
بعد از اعلام استقلال افغانستان به خاطر روحیه ضد انگلیسی مردم آن، «امان اللّه خان» به شوروی تمایل پیدا کرد و افغانستان، اولین کشوری بود که دولت سوسیالیستی شوروی را به رسمیت شناخت و با آن رابطه دوستانه برقرار نمود.
بعد از اعلام استقلال افغانستان به خاطر روحیه ضد انگلیسی مردم آن، «امان اللّه خان» به شوروی تمایل پیدا کرد و افغانستان، اولین کشوری بود که دولت سوسیالیستی شوروی را به رسمیت شناخت و با آن رابطه دوستانه برقرار نمود.
<br>
<br>
بررسی های تاریخی نشان می دهد که از سال 1920 به بعد پای کمونیست ها در افغانستان باز شد، ولی فعالیت آنها تا زمان سلطنت «[[ظاهرشاه]]» بیشتر مخفیانه و در محیط های دانشگاهی ادامه داشت. در دهه 1970 گروه های کمونیستی، آشکارا وارد عرصه های سیاسی و اجتماعی افغانستان شدند و مبارزه بین کمونیست ها و دانشجویان مسلمان آغاز شد. در هفدهم جولای 1973 «[[داوودخان]]» به کمک روس ها نظام پادشاهی را سرنگون و نظام جمهوری را روی کار آورد. از این تاریخ، افغانستان صحنه رقابت شرق و غرب شد. کمک های کشورهای طرفدار غرب، موجب شد تا «داوود خان» به طرف غرب تمایل پیدا کند. [[شاه ایران]] در سال 1974 یک کمک دو میلیارد دلاری برای برنامه های هفت ساله افغانستان در نظر گرفت.
بررسی های تاریخی نشان می دهد که از سال 1920 به بعد پای کمونیست ها در افغانستان باز شد، ولی فعالیت آنها تا زمان سلطنت «[[ظاهرشاه]]» بیشتر مخفیانه و در محیط های دانشگاهی ادامه داشت. در دهه 1970 گروه های کمونیستی، آشکارا وارد عرصه های سیاسی و اجتماعی افغانستان شدند و مبارزه بین کمونیست ها و دانشجویان مسلمان آغاز شد. در هفدهم جولای 1973 «داوودخان» به کمک روس ها نظام پادشاهی را سرنگون و نظام جمهوری را روی کار آورد. از این تاریخ، افغانستان صحنه رقابت شرق و غرب شد. کمک های کشورهای طرفدار غرب، موجب شد تا «داوود خان» به طرف غرب تمایل پیدا کند. شاه ایران در سال 1974 یک کمک دو میلیارد دلاری برای برنامه های هفت ساله افغانستان در نظر گرفت.
<br>
<br>
نزدیک شدن «داوود» به غرب، خشم مقامات کرملین را برانگیخت و «برژنف»، در دیدار ژوئن 1974 «داوودخان» از شوروی، به شدت از سیاست های او انتقاد کرد و هشدار داد که از نزدیک شدن به کشورهای اقمار غرب پرهیز کند. وقتی شوروی از «داوود خان» ناامید شد، با آشتی دادن حزب خلق و پرچم، کودتای 7 نور 1357 (27 آوریل 1977) را به سرکردگی «[[نورمحمد زکی]]» با هدف ایجاد یک حکومت کمونیستی در افغانستان ترتیب داد. با روی کار آمدن کمونیست ها در این کودتا، فشار بر روی اسلام گرایان افزایش یافت و عده زیادی از علما و رهبران جامعه دستگیر و زندانی شدند. این امر باعث قیام عمومی در سراسر افغانستان گردید و مقاومت در برابر کمونیست ها روزبه روز ابعاد تازه تری پیدا کرد و مبارزات مسلحانه در بیشتر مناطق آغاز شد.
نزدیک شدن «داوود» به غرب، خشم مقامات کرملین را برانگیخت و «برژنف»، در دیدار ژوئن 1974 «داوودخان» از شوروی، به شدت از سیاست های او انتقاد کرد و هشدار داد که از نزدیک شدن به کشورهای اقمار غرب پرهیز کند. وقتی شوروی از «داوود خان» ناامید شد، با آشتی دادن حزب خلق و پرچم، کودتای 7 نور 1357 (27 آوریل 1977) را به سرکردگی «نورمحمد زکی» با هدف ایجاد یک حکومت کمونیستی در افغانستان ترتیب داد. با روی کار آمدن کمونیست ها در این کودتا، فشار بر روی اسلام گرایان افزایش یافت و عده زیادی از علما و رهبران جامعه دستگیر و زندانی شدند. این امر باعث قیام عمومی در سراسر افغانستان گردید و مقاومت در برابر کمونیست ها روزبه روز ابعاد تازه تری پیدا کرد و مبارزات مسلحانه در بیشتر مناطق آغاز شد.
<br>
<br>
در سال 1358 ه . ش (1979 م) شوروی به طور رسمی افغانستان را مورد تجاوز نظامی قرار داد. هدف از این تجاوز، نجات دولت در حال سرنگونی کابل، رویارویی با نفوذ امواج انقلاب اسلامی ایران، گسترش ایدئولوژی مارکسیستی و رسیدن به آب های گرم جنوب و... بود؛ ولی مبارزات بی امان مردم مسلمان افغانستان، نه تنها مانع رسیدن اتحاد شوروی به این خواسته ها شد، بلکه در دهه 80 ، «[[گورباچف]]»، تجاوز نظامی شوروی به افغانستان را اشتباه خواند و در ژوئیه 1986، اعتراف کرد که افغانستان به جراحتی خونین برای سیاست شوروی تبدیل شده است.
در سال 1358 ه . ش (1979 م) شوروی به طور رسمی افغانستان را مورد تجاوز نظامی قرار داد. هدف از این تجاوز، نجات دولت در حال سرنگونی کابل، رویارویی با نفوذ امواج انقلاب اسلامی ایران، گسترش ایدئولوژی مارکسیستی و رسیدن به آب های گرم جنوب و... بود؛ ولی مبارزات بی امان مردم مسلمان افغانستان، نه تنها مانع رسیدن اتحاد شوروی به این خواسته ها شد، بلکه در دهه 80 ، «[[گورباچف]]»، تجاوز نظامی شوروی به افغانستان را اشتباه خواند و در ژوئیه 1986، اعتراف کرد که افغانستان به جراحتی خونین برای سیاست شوروی تبدیل شده است.
خط ۳۶: خط ۳۶:
==نهضت اهل سنت افغانستان==
==نهضت اهل سنت افغانستان==
<br>
<br>
تاریخ پیدایش جنبش اسلامی در میان جامعه [[اهل سنت]]، به سال 1348 ه . ش (1969 م) برمی گردد. در این زمان، جنبش اسلام گرایی در محافل روشن فکری اهل سنت به رهبری «[[غلام محمد نیازی]]» با نام «[[نهضت جوانان مسلمان افغانستان]]» شروع به کار کرد. این حرکت، هسته اولیه نهضت اهل سنت را در افغانستان تشکیل می داد. «نیازی» که فارغ التحصیل دانشگاه [[الازهر]] بود، تحت تأثیر افکار «[[اخوان المسلمین]]» مصر قرار داشت و به همین دلیل «جوانان مسلمان» در کابل به اخوان معروف بودند.
تاریخ پیدایش جنبش اسلامی در میان جامعه اهل سنت، به سال 1348 ه . ش (1969 م) برمی گردد. در این زمان، جنبش اسلام گرایی در محافل روشن فکری اهل سنت به رهبری «[[غلام محمد نیازی]]» با نام «[[نهضت جوانان مسلمان افغانستان]]» شروع به کار کرد. این حرکت، هسته اولیه نهضت اهل سنت را در افغانستان تشکیل می داد. «نیازی» که فارغ التحصیل دانشگاه [[الازهر]] بود، تحت تأثیر افکار «[[اخوان المسلمین]]» مصر قرار داشت و به همین دلیل «جوانان مسلمان» در کابل به اخوان معروف بودند.
<br>
<br>
نهضت جوانان از همان ابتدا دارای دو گرایش تندرو و میانه رو بود، با وجود این دو گرایش، نهضت در زمان «نیازی» از اتحاد لازم برخوردار بود و سعی کرد با نفوذ در ارتش، از قدرت گرفتن کمونیست ها جلوگیری کند؛ اما در 8 خرداد 1358 (1979 م) با کشته شدن «نیازی» به دست رژیم مارکسیستی کابل در زندان، نهضت جوانان دچار اختلاف گردید. میانه روها با رهبری ـ «[[برهان الدین ربانی]]»، «[[حزب جمعیت اسلامی]]» و تندروها با رهبری «[[گلبدین حکمتیار]]»، «حزب اسلامی» را به وجود آوردند.
نهضت جوانان از همان ابتدا دارای دو گرایش تندرو و میانه رو بود، با وجود این دو گرایش، نهضت در زمان «نیازی» از اتحاد لازم برخوردار بود و سعی کرد با نفوذ در ارتش، از قدرت گرفتن کمونیست ها جلوگیری کند؛ اما در 8 خرداد 1358 (1979 م) با کشته شدن «نیازی» به دست رژیم مارکسیستی کابل در زندان، نهضت جوانان دچار اختلاف گردید. میانه روها با رهبری ـ «[[برهان الدین ربانی]]»، «[[حزب جمعیت اسلامی]]» و تندروها با رهبری «[[گلبدین حکمتیار]]»، «حزب اسلامی» را به وجود آوردند.
خط ۴۶: خط ۴۶:
==نهضت شیعیان افغانستان==
==نهضت شیعیان افغانستان==
<br>
<br>
شهید «[[سید اسماعیل بلخی]]» از پیشگامان نهضت اسلامی در میان شیعیان افغانستان به شمار می آید. او در سال 1329 ه . ش طرح یک کودتای انقلابی را برای براندازی نظام سلطنتی پی ریزی نمود که در اثر خیانت یکی از همکارانش به نام «[[گل جان وردک]]»، قیام «بلخی» ناکام ماند و او به همراه همکارانش دستگیر و زندانی شد.
شهید «[[سید اسماعیل بلخی]]» از پیشگامان نهضت اسلامی در میان شیعیان افغانستان به شمار می آید. او در سال 1329 ه . ش طرح یک کودتای انقلابی را برای براندازی نظام سلطنتی پی ریزی نمود که در اثر خیانت یکی از همکارانش به نام «گل جان وردک»، قیام «بلخی» ناکام ماند و او به همراه همکارانش دستگیر و زندانی شد.
<br>
<br>
«بلخی» 14 سال در زندان ماند و در سال 1343 ه.ش از زندان آزاد و در سال 1347 ه.ش توسط رژیم ظاهر شاه و در زمان نخست وزیری داوودخان، به شهادت رسید.
«بلخی» 14 سال در زندان ماند و در سال 1343 ه.ش از زندان آزاد و در سال 1347 ه.ش توسط رژیم ظاهر شاه و در زمان نخست وزیری داوودخان، به شهادت رسید.
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
در زمان تجاوز شوروی به افغانستان نیز بیشترین کمک های خارجی را از پاکستان دریافت می کرد. اما شاخه دیگر جنبش جوانان که محافظه کار بودند، به رهبری «برهان الدین ربانی» جمعیت اسلامی را تشکیل دادند که طرفداران آن بیشتر تاجیک ها هستند. غیر از این دو حزب، گروه های دیگری نیز در جامعه اهل سنت ظهور کردند و تمام آنها بعد از تجاوز شوروی به افغانستان، به پاکستان پناه بردند. با وجودی که بسیاری از این احزاب از آغاز پیدایش، خواهان حکومت اسلامی بودند، ولی در عمل اختیاری از خود نداشتند و سیاست مداران پاکستانی بودند که به آنها خط می دادند.
در زمان تجاوز شوروی به افغانستان نیز بیشترین کمک های خارجی را از پاکستان دریافت می کرد. اما شاخه دیگر جنبش جوانان که محافظه کار بودند، به رهبری «برهان الدین ربانی» جمعیت اسلامی را تشکیل دادند که طرفداران آن بیشتر تاجیک ها هستند. غیر از این دو حزب، گروه های دیگری نیز در جامعه اهل سنت ظهور کردند و تمام آنها بعد از تجاوز شوروی به افغانستان، به پاکستان پناه بردند. با وجودی که بسیاری از این احزاب از آغاز پیدایش، خواهان حکومت اسلامی بودند، ولی در عمل اختیاری از خود نداشتند و سیاست مداران پاکستانی بودند که به آنها خط می دادند.
<br>
<br>
«آنتونی هی من» با اشاره به این مطلب در زمینه پشتیبانی دولت پاکستان از جریان بنیادگرایی اسلامی در افغانستان می نویسد: «اگرچه بنیادگرایان افغان به خودی خود اهمیتی نداشتند، اما مورد استقبال هم فکران مسلمان پاکستانی و حتی خود دولت «بوتو» [[ذوالفقار علی بوتو]] قرار گرفتند، زیرا «بوتو» حس کرد که از این راه خواهد توانست بهره برداری سیاسی نماید. مدت ها دولت کابل ناراضیان پاکستان را کمک کرده بود... «بوتو» می کوشید که مخالفین بلوچ را خرد کند و مبارزه او با آنها از سال 1973 تا 1977، ادامه داشت. بنابراین، از فرصت به دست آمده راضی بود تا بتواند مداخله افغانستان در امور داخلی پاکستان را تلافی کند».
«آنتونی هی من» با اشاره به این مطلب در زمینه پشتیبانی دولت پاکستان از جریان بنیادگرایی اسلامی در افغانستان می نویسد: «اگرچه بنیادگرایان افغان به خودی خود اهمیتی نداشتند، اما مورد استقبال هم فکران مسلمان پاکستانی و حتی خود دولت «بوتو» ذوالفقار علی بوتو قرار گرفتند، زیرا «بوتو» حس کرد که از این راه خواهد توانست بهره برداری سیاسی نماید. مدت ها دولت کابل ناراضیان پاکستان را کمک کرده بود... «بوتو» می کوشید که مخالفین بلوچ را خرد کند و مبارزه او با آنها از سال 1973 تا 1977، ادامه داشت. بنابراین، از فرصت به دست آمده راضی بود تا بتواند مداخله افغانستان در امور داخلی پاکستان را تلافی کند».
<br>
<br>
بنابراین هدف پاکستان از پشتیبانی و پناه دادن به بنیادگرایان اسلامی از همان آغاز به خاطر مسأله پشتونستان و رقابت های شرق و غرب بود؛ از این رو، پس از آنکه گروه های اسلامی در سال 1371 ه . ش وارد کابل شدند، به توصیه های پاکستانی ها کمتر توجه کردند و این امر، زمینه پیدایش گروهک «[[طالبان]]» و مداخله نظامی پاکستان در افغانستان را فراهم آورد.
بنابراین هدف پاکستان از پشتیبانی و پناه دادن به بنیادگرایان اسلامی از همان آغاز به خاطر مسأله پشتونستان و رقابت های شرق و غرب بود؛ از این رو، پس از آنکه گروه های اسلامی در سال 1371 ه . ش وارد کابل شدند، به توصیه های پاکستانی ها کمتر توجه کردند و این امر، زمینه پیدایش گروهک «[[طالبان]]» و مداخله نظامی پاکستان در افغانستان را فراهم آورد.
<br>
<br>
2. گروه های شیعی: این گروه ها، از نظر فکری، وابسته به حوزه نجف و قم بودند. زیرا نهضت های شیعی در افغانستان توسط «سیداسماعیل بلخی»، «[[میرعلی احمد شعاع]]»، «[[میرآقا]]» و «[[مبلغ]]» در دهه پنجاه هجری پایه گذاری شدند که همه اینها تحصیلکردگان [[قم]] و [[نجف]] بودند. اما بعد از کودتای کمونیست ها در افغانستان، روحانیت شیعه تحت تأثیر [[انقلاب اسلامی ایران]] دست به مبارزه و قیام مسلحانه زد. «اولیورروا» می نویسد: «تأثیر انقلاب اسلامی ایران از سال 1978 به وضوح نزد جوانان شیعه افغانی احساس می شود، خواه جوانانی که در ایران کار می کنند، خواه جوانانی که عضو جامعه روحانیتند.»
2. گروه های شیعی: این گروه ها، از نظر فکری، وابسته به حوزه نجف و قم بودند. زیرا نهضت های شیعی در افغانستان توسط «سیداسماعیل بلخی»، «میرعلی احمد شعاع»، «میرآقا» و «مبلغ» در دهه پنجاه هجری پایه گذاری شدند که همه اینها تحصیلکردگان [[قم]] و [[نجف]] بودند. اما بعد از کودتای کمونیست ها در افغانستان، روحانیت شیعه تحت تأثیر [[انقلاب اسلامی ایران]] دست به مبارزه و قیام مسلحانه زد. «اولیورروا» می نویسد: «تأثیر انقلاب اسلامی ایران از سال 1978 به وضوح نزد جوانان شیعه افغانی احساس می شود، خواه جوانانی که در ایران کار می کنند، خواه جوانانی که عضو جامعه روحانیتند.»
<br>
<br>
==گروه های خط امامی==
==گروه های خط امامی==
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
اما گروه های غیرخط امامی در قالب «حرکت اسلامی» گرد هم آمده اند و رهبری آنها با «[[محمد آصف محسنی]]» است. وی از شاگردان [[آیت اللّه خوئی]] بوده و در جریان انقلاب، شهرت فراوان کسب نمود، اما از نظر فکری، دارای افکار ملی گرایانه است و اندیشه های کلاسیک او به دیدگاه های دکتر [[علی شریعتی]] نزدیک است.» از نظر سیاسی نیز سعی کرد که مستقل عمل کند و برای همین به احزاب مقیم پیشاور نزدیک شد و از حزب وحدت اسلامی، به خاطر رابطه بسیار نزدیک آن با جمهوری اسلامی ایران، فاصله گرفت.
اما گروه های غیرخط امامی در قالب «حرکت اسلامی» گرد هم آمده اند و رهبری آنها با «[[محمد آصف محسنی]]» است. وی از شاگردان [[آیت اللّه خوئی]] بوده و در جریان انقلاب، شهرت فراوان کسب نمود، اما از نظر فکری، دارای افکار ملی گرایانه است و اندیشه های کلاسیک او به دیدگاه های دکتر [[علی شریعتی]] نزدیک است.» از نظر سیاسی نیز سعی کرد که مستقل عمل کند و برای همین به احزاب مقیم پیشاور نزدیک شد و از حزب وحدت اسلامی، به خاطر رابطه بسیار نزدیک آن با جمهوری اسلامی ایران، فاصله گرفت.
<br>
<br>
اما رابطه گروه های اسلامی افغانستان (چه شیعه و چه سنی) در کل با انقلاب اسلامی ایران خوب بوده است؛ زیرا ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هیچ یک از کودتاهای کمونیستی افغانستان را به رسمیت نشناخت و با آنان مذاکره نیز نکرد. ایران، نخستین کشوری بود که تجاوز شوروی به افغانستان را محکوم کرد و با وجود جنگ تحمیلی [[عراق]]، از نهضت مقاومت پشتیبانی و به آنها کمک های مالی نمود. پس از پیروزی مجاهدان در [[کابل]]، باز هم جمهوری اسلامی ایران اولین کشوری بود که حکومت مجاهدان را در سال 1371 (1992 م) به رسمیت شناخت و در صدد کمک و پشتیبانی از آن برآمد. ارتباط نزدیک ایران با دولت مجاهدان در کابل و گروه های اسلامی افغانستان سبب شد که دولت [[امریکا]] با همکاری پاکستان، [[عربستان سعودی]] و انگلستان، برای به محاصره درآوردن جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از نفوذ انقلاب اسلامی در کشورهای آسیای میانه، گروهک قشری «طالبان» را به وجود آورد.
اما رابطه گروه های اسلامی افغانستان (چه شیعه و چه سنی) در کل با انقلاب اسلامی ایران خوب بوده است؛ زیرا ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هیچ یک از کودتاهای کمونیستی افغانستان را به رسمیت نشناخت و با آنان مذاکره نیز نکرد. ایران، نخستین کشوری بود که تجاوز شوروی به افغانستان را محکوم کرد و با وجود جنگ تحمیلی [[عراق]]، از نهضت مقاومت پشتیبانی و به آنها کمک های مالی نمود. پس از پیروزی مجاهدان در کابل، باز هم جمهوری اسلامی ایران اولین کشوری بود که حکومت مجاهدان را در سال 1371 (1992 م) به رسمیت شناخت و در صدد کمک و پشتیبانی از آن برآمد. ارتباط نزدیک ایران با دولت مجاهدان در کابل و گروه های اسلامی افغانستان سبب شد که دولت [[امریکا]] با همکاری پاکستان، [[عربستان سعودی]] و انگلستان، برای به محاصره درآوردن جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از نفوذ انقلاب اسلامی در کشورهای آسیای میانه، گروهک قشری «طالبان» را به وجود آورد.
<br>
<br>
«احمد رشید»، خبرنگار پاکستانی با انتقاد از سیاست امریکا، در این باره می نویسد: «هدف واشنگتن از به کارگیری طالبان برای محاصره کردن ایران، کاملاً کوته بینانه بود؛ زیرا برای این هدف لازم بود ایران را علیه پاکستان، سنی را علیه شیعه و پشتون را علیه غیرپشتون برانگیزد.... ایران که از قبل نسبت به توطئه سیا علیه خود مظنون بود، از یک سو به تلاش هایش برای افشای حمایت سیا از طالبان شدت بخشید و از سوی دیگر حمایت های تسلیحاتی اش را از اتحاد ضد طالبان افزایش داد.»
«احمد رشید»، خبرنگار پاکستانی با انتقاد از سیاست امریکا، در این باره می نویسد: «هدف واشنگتن از به کارگیری طالبان برای محاصره کردن ایران، کاملاً کوته بینانه بود؛ زیرا برای این هدف لازم بود ایران را علیه پاکستان، سنی را علیه شیعه و پشتون را علیه غیرپشتون برانگیزد.... ایران که از قبل نسبت به توطئه سیا علیه خود مظنون بود، از یک سو به تلاش هایش برای افشای حمایت سیا از طالبان شدت بخشید و از سوی دیگر حمایت های تسلیحاتی اش را از اتحاد ضد طالبان افزایش داد.»
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
[[رده:افغانستان]]
[[رده:افغانستان]]
[[رده:مبارزات اسلامی]]
[[رده:مبارزات اسلامی]]
<references />
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش